کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۲۴۹ مطلب توسط «سید مهدی موسوی» ثبت شده است

۰۲
فروردين

از نوروز 88 بود که پیامک‌های تبریک عیدم را روی وبلاگ قرار دادم. امسال اما متفاوت از سال‌های گذشته به‌خاطر گستره مخاطبان، 4 پیامک متفاوت برای دوستان ارسال شد که این پیامک‌ها از این قرار است:

* برای تبریک عید، نیاز به فلسفه‌بافی و گفتن شعرهای عاشقانه نیست، گاهی فقط «عیدت مبارک» حرف‌هایی دارد که با صدها صفحه نامه هم نمی‌توان گفت!

* برای آدم‌های دوست داشتنی، همه‌ی سال وقت دید و بازدید است. عید شما مبارک

* دید و بازدید عید که شد بیا، توی شلوغی مهمانان، کسی متوجه حضور تو نخواهد شد

* گاهی تبریک عید، بهانه‌ایست برای یادآوری خاطرات فراموش‌شده. عید شما مبارک

 

اگر این پیامک‌ها به دست شما نرسیده است، یا از لطف همراه اول است یا اینکه در لیست دوستان من نیستید و یا جرأت ارسال پیامک برای شما را نداشته‌ام!

برای مشاهده پیامک سال‌های گذشته و جواب دوستان، بر روی لینک‌های زیر کلیک نمایید: 


پیامک سال 88                    پیامک سال 89                     پیامک سال 90


دوستان عزیز و مهربانم، امسال نیز بنده را مورد لطف خویش قرار دادند و پیامک‌های ذیل را در فاصله چند روز مانده به تحویل سال نو، تا یکی ـ دو روز پس از آن ارسال کردند که در ذیل می‌آید: (این پیامک‌ها جدا از ده‌ها پیامک و تماسی است که فقط تبریک سال نو بودند و یا حاوی اطلاعات خصوصی بودند!)


* چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا؟ دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا؟ سر عاشق شدنم لطف طبیبانه‌ی توست. ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا؟ کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری، که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا؟ اللهم عجل لولیک الفرج.

* آسمان غرق خیال است کجایی آقا، آخرین جمعه سال است کجایی آقا، یک نفر عاشق اگر بود زمین می‌فهمید، عاشقی بی‌تو محال است کجایی آقا. اللهم عجل لولیک الفرج.

* عید شما هم مبارک. این روزها همه عید و به هم تبریک می‌گن حتی شما که نمی‌شناسمتون! اما مهم آرزوی مبارک بودن روزهای آتی هستش.

* سال پر خیر و برکتی برایتان آرزومندم.

* عید از آن کسیست که آخر سال را جشن بگیرد نه اول آن را. پیشاپیش نوروز 91 مبارک.

* به امید سالی که آخرین سال انتظار باشد. عیدتان مبارک.

* وقتی بهار داره میاد باید گل‌ها رو خبر کرد. می‌خواستم خبرتون کنم بهار داره میاد. پیشاپیش بهار قشنگتان مبارک.

* باعث افتخارست که شادباش اینجانب جلوتر از نسیم خنک نوروزی خدمتتان شرفیاب شود.

* دفتر 365 برگ جدیدت رو دادم به خدا تا بهترین تقدیر رو برات نقاشی کنه. می‌خواستم اولین نفری باشم که با تمام وجود در سال جدید برایت سلامتی، شادمانی، خوبی و برکت آرزو می‌کنم.

* خوش به حال سال شمسی که ماه دوازدهمش آمد، کاش ماه دوازدهم ما هم بیاید. اللهم عجل لولیک الفرج.

* رحم الله امرأ اهدی الی عیوبی. در این آخرین روزهای سال و ایام حسابرسی سال گذشته، خدا رحمت کند کسی را که عیوبم را به بنده تذکر دهد.

* بهار است دل شد خانه او/ مصفی شو شدی کاشانه او/ به یمن عشق حق تا بیکران‌ها/ سر مستی بنه بر شانه او ـــ سرودم به یمن بهار 91 ـــ دلتان بهاری. کارتان کامکاری. عمرتان برقراری. فکرتان یادگاری. ذکرتان همنوایی و رحمت خدایی گوارای وجود شما و وابستگانتان باد.

* تحویل نمی‌گیرم!!! سالی را... که بدون حضور تو تحویل شود...

* یا مقلب القلوب والابصار... سال نو آید و نیامد یار، یا مدبر الیل والنهار. بی حضورش چه اشتیاق بهار، یا محول حول و الاحوال منتهی کن فراق را به وصال، حول حالنا الی احسن الحال به امید فرج همین سال.

* سایه حق، سلام عشق، سعادت روح، سلامت تن، سرمستی بهار، سکوت دعا، سرور جاودانه، این است هفت سین آریایی. نوروز پیشاپیش مبارک.

* خوش بحال سال نود؛ ماه دوازدهمش رو دید و عمرش به سر رسید...

* ـــــــــ اینا خط‌های دفترمه، واپسین روزای سال 90 یه جمله یادگاری برام بنویس.

* حضرت اباعبدلله الحسین (علیه‌السلام): بدستیکه شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی، حیله و تزویر پاک است. همراه با فرا رسیدن بهار طبیعت، پاکی و بهار هر چه بیشتر دل‌هایتان را برایتان آرزومندم.

* پیشاپیش فرا رسیدن سال حمایت از تولید ملی را تبریک عرض می‌نمایم. (2 بار)

* صمیمانه‌ترین شادباش پیشکش شما باد، بهاری باشید.

* هر بهانه‌ای برای تجدید حیات و یادآوری ممات، مبارک و لازم است عید شما و همه مبارک.

* با آرزوی 12 ماه شادی، 52 هفته خنده، 365 روز سلامتی، 8760 ساعت عشق، 525600 دقیقه برکت و 3153600 ثانیه برادری. می‌خوام اولین کسی باشم که سال 91 را بر شما و خانواده‌ات تبریک بگویم. سال نو پیشاپیش مبارک باد.

* خدایا مرا به بزرگی چیزهایی که داده‌ای آگاه و راضی کن تا شاید کوچکی چیزهایی که ندارم آرامش‌ام را از من نگیرد؛ بهارتان مبارک.

* دو قدم مانده به خندیدن برگ، یک نفس مانده به ذوق گل سرخ، چشم در چشم بهاری دیگر... تحفه‌ای یافت نکردم که کنم هدیه‌تان، یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی‌تان! پیشاپیش عیدتون مبارک.

* در دوری لذتی است که در باهم بودن نیست. در باهم بودن ترس فراق و در دوری لذت دیدار. (پیشاپیش عیدتان مبارک).

* الهی با خاطری خسته از اغیار و به فضل تو امیدوار، دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته، بدهی کریمی، ندهی حکیمی، بخوانی شاکرم، برانی صابرم. الهی احوالم چنانست که میدانی و اعمالم چنین است که می‌بینی! نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز. بارالها: بهترین‌ها را در این روز برای بهترین‌هایم می‌خواهم. آمین یا رب العالمین.

* عید هم مثل همه روزهاست. امیدوارم همیشه بهاری باشی!

* یادت پرچم صلحی است، میان شورش این همه فکر... پیشاپیش سال نو مبارک.

* ما که پیش سلیمان مورچه‌ای بیش نیستیم! همیشه خدا هم کم میاریم پس ای بزرگ بر ما ببخش و خرده مگیر! عیدتم فول

* یک نفر همره باد آن یکی همسفر شعر و شمیم، یک نفر خسته از این دغدغه‌ها آن یکی منتظر بوی نسیم، همه هستیم در این شهر شلوغ، این کفایت که همه یاد همیم. سال نو پیشاپیش مبارک باد.

* خداوندا کسانی دارم که روزگار فرصت دیدارشان را کمتر نصیبم می‌گرداند، اما تو خود می‌دانی که یادشان در دلم جاوید است، آنانکه رسمشان معرفت، کردارشان جلای روح و یادشان صفای دل است، پس آنگاه که دست نیاز سوی تو برمی‌آورند، پر کن دستانشان را از آنچه که در مرام خدایی توست. پیشاپیش سال نو مبارک.

* چند روز دیگر بهار میاد و همه چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه رو، روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه او تازگی می‌ارزه، «دوستیمون»!

* حسین(ع) جان: «سائل و سینه‌زنی، سیب، سحر، سوره فجر، سوز دل» بهر عزای تو دمادم داریم هفت سین کرمت جور، همیشه آقا ما فقط یک «سفر کرببلا» کم داریم. (2 نفر)

* نفستان گرم، دماغتان چاق، غنچه شادی روی لباتون، عیدتان شیرین همچو عسل. «سال نوت مبارک».

* با سلام. خوب هستید؟ امیدوارم سال خوبی را سپری کرده باشید و سال آتی برای شما و خانواده محترمتان سالی توأم با موفقیت، سربلندی و سرافرازی باشد.

* سالی که همه روزهایش عید باشد برایتان آرزومندیم.

* اینقدر منتظر بهار نباش تا ثانیه‌ها دیر نگذرد... !!! بهار می‌آید.

* دو قدم مانده به خندیدن برگ، یک نفس مانده به ذوق گل سرخ، چشم در چشم بهاری دیگر، تحفه‌ای یافت نکردم که کنم هدیه‌تان، یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی‌تان، بهار پیشاپیش مبارک.

* خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد، ظهور مهدی زهرا بهارمان باشد. پیشاپیش عید نوروز بر شما و خانواده گرامی مبارکباد. اللهم عجل لولیک الفرج. تعجیل فرجش صلوات.

* به نام خدای بهارآفرین، بهار آفرین را هزار آفرین، به جمشید و آیین پاکش درود، که نوروز از او مانده دریادبود... پیشاپیش سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باد، سالی سرشار از لبخند و مهر برایتان آرزومندم.

* یا اباصالح، یابن الحسن ز لطف تو تجلیل می‌شود، امسال هم بدون تو تحویل می‌شود، بر هفت سین سفره قلبم نوشته‌ام، این سفره با سلام تو تکمیل می‌شود. پیشاپیش سال نو را به شما تبریک عرض می‌کنیم.

* خداوندا تقدیرم را امسال زیبا بنویس، کمک کن آنچه را تو زود می‌خواهی من دیر نخواهم، و آنچه را تو دیر می‌خواهی من زود نخواهم (شریعتی). عیدتان مبارک.

* سال کبیسه تون پیشاپیش مبارک و پر از خوبی باشد. (:

* این صبح، این نسیم، این سفره‌ی مهیا شده‌ی سبز، این من و این تو و حالا خدا و بهار مبارک باد. بیا به مثل دانه رویم رو به سمت بهار.

* پیشاپیش ضمن تبریک فرا رسیدن سال جدید، خواهشمندیم هنگام بجا آوردن اعمال نوروز: (روزه‌داری، غسل، پوشیدن جامه‌های پاکیزه و استفاده از بوی خوش، نماز مستحبی مخصوص این روز، بسیار گفتن ذکر «یا ذاالجلال و الاکرام» ما را نیز از دعای خیر خود بهره‌مند سازید! ر.ک مفاتیج/ باب 2/ فصل 11

* شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند. عشق بورز حتی به آنها که دلت را شکستند. دعا کن حتی برای آنان که نفرینت می‌کنند. درخت باش بر غم تبرها. بخند و در این روزها بهار شو که خدا هنوز با ماست. نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار... آغاز بهار کنار خونوادت پر از شادی انشاءالله.

* صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد/ نوروز نوید وصل دل‌ها باشد/ امید که با فضل خداوند جلی/ سال فرج مهدی زهرا باشد... سال نو بر شما مبارک. (2 نفر)

* سالی پر از توام و سرشار از آکنده برایتان مملو از لبریزم!

* یا مقلب، قلب من در دست توست. یا محول، حال من سرمست توست. کن تو تدبیری که در لیل و نهار، حال قلب من شود همچون بهار. (سال نو مبارک)

* در شکفتن جشن نوروز برایتان در همه‌ی سال سر سبزی، جاودانگی، اندیشه‌ای پویا، آزادی و برخورداری از همه نعمت‌های خدادادی آرزومندم. سال نو بر شما و خانواده گرامی مبارک.

* «یک شاخ رز سفید تقدیم تو باد، خندیدن شاخ بید تقدیم تو باد، تنها دل ساده‌ای ست دارای ما، آن هم شب عید تقدیم تو باد. نوروز مبارک.

* آرزو داریم نوروزی که پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشد که آرزو دارید. نوروز بر شما خجسته باد. (3 نفر)

* اسفند رو به پایان است وقت کوچ کردن به فروردین، وقت بخشیدن و صاف کردن دل، پس مرا ببخش: اگر با نگاهی یا صدایی یا زبانی بر دلت ترکی انداخته‌ام! نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار...

* Happy New Year. Jelo jelo mobarak.

* سر سفره تحویل سال که نشستیم، یادمان باشد که حضرت زهرا(س)، اول برای همسایه دعا می‌کرد./ بهار مبارک و عزت مستدام.

* یا مقلب، قلب یاران شاد کن/ یا مدبر، خانه‌ها آباد کن/ یا محول، احسن الحالی نما/ قلب‌ها را از بدی خالی نما. (قلب) سال نو پیشاپیش مبارک (قلب)

* بهار زندگیتان بی انتها/ سالی پر از شادی نثارتان باد. عیدتان مبارک.

* دوستان، امیدوارم در سال جدید به تمام خواسته‌های مادی‌تون برسین و از معنویات بی‌بهره نباشین. عیدتون مبارک.

* سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باد. برای امر فرج دعا کنید. یا علی

* ان شاء الله سالی پر از عطر خدا در پیش داشته باشید.

* هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز.

* سال تولید ملی، حمایت از کار و کالاهای ایرانی مبارک باد. آرزو می‌کنم در سال جدید، خداوند به شما و خانواده محترمتان حیات طیبه عطا بفرماید.

 * سرخوش آن عیدی که آن بانی نور/ از کنار کعبه بنماید ظهور/ قلب‌ها را مهر هم عهدی زند/ از حرم بانگ انا المهدی زند/ سالی با برکت و با موفقیت آرزومندیم.

* صد مبارک به تو این عید که امروز باشد/ نوروز نوید وصل دل‌ها باشد/ امید که با فضل خداوند جلی/ سال فرج مهدی زهرا باشد. سال نو بر شما مبارکباد.

* آهسته میان تنگ، ماهی، دلتنگ گوید: دل تنگ بهتر از صد دل سنگ امسال نهنگ است، خدایا نشود حال دل من قصه ماهی و نهنگ. نوروزتان مبارک.

* خوش به حال سال شمسی، ماه 12امش آمد و رفت. اما ماه 12ام ما هنوز نیامده! به امید رهایی از سال‌های تکراری انتظار و آغاز سال‌های ظهور. سال نو مبارک.

* نوروزتان نو، دست افشان و غزل خوان.

* امام علی(ع): هیچ کرامتی عزت بخش‌تر از تقوا نیست، عید نوروز بر شما مبارک باد.

* عید نوروز قم عید قربان دیگریست، عیدتان مبارک. فردا در قم جشن شهادت سه تن از بهترین پاسداران علی که در تپه‌هایی از برف، در بلندترین قله‌های شمال غرب ایران عزیز سوختند، برقرار است. از لذت حضور در این مراسم همگان را بهره‌مند کنید.

* اینک بهار تا دروازه‌های شهر رسیده و رستاخیز دوباره در گیتی دمیده. احسن الحال را برایتان آرزو می‌کنم. نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* بر سر سفره نوروز اگر جایی هست، سخن ساده‌ی تبریک مرا جای دهید. نوروز مبارک.

* سالی گذشت و گشت زمین در مدار تو/ اما نداشت خاتمه‌ای انتظار تو/ قلب مرا ز خانه تکانی معاف کن/ بگذار روی شیشه بماند غبار تو/ یکسال من که هیچ به درد ظهورت نخورده‌ام/ حالا خدا کند که بیایم به کار تو/ سال نو مبارک.

* ای بهترین حال، مهدی جان لیک دیگر امروز بر سر سفره عید همچنان جای تو اما خالیست!! با عرض سلام و تبریک آغاز سالی توأم با ایمان، تندرستی و موفقیت.

* از خرید جنس خارجی ما برائت می‌کنیم/ کار و CAPITAL ایران را حمایت می‌کنیم/ کوری چشم تمام دشمنان اجنبی/ چشم آقا، ما به GDP عنایت می‌کنیم.

* آسمانت بی‌غبار، سهم چشمانت بهار، قلبت از هر غصه دور، بزم عشقت پر سرور، بخت و تقدیرت قشنگ، عمر شیرینت بلند... نوروز مبارک.

* خداوندا اگر داری هوای دادن عیدی، منور کن جهانی را به نور حضرت مهدی(عج). سال نو مبارک باد

* آسمان می‌بارد و وقت دعاست/ رحمت شاه خراسان بیصداست/ دست بالا می‌برم سوی حر(...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* (...)ش‌های موفقیت آمیز باشد، سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باشد. ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* (...) در لیل و نهار، حال قلب ما شود همچو بهار. سال نو مبارک.

* با سلام. امیدوارم سال خوبی را سپری کرده باشید و سال آتی برای شما و خانو (...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* حافظ گشوده‌ام و چه زیباست فال تو/ حتما قشنگ می‌شود امسال حال تو/ با آن (...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* با آغاز سال جدید، استجابت دعای «حول حالنا الی احسن الحال» را برایتان آرزومندم. نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* اللهم عجل لولیک الفرج. ان شاء الله سالی سراسر مجاهدت و معنویت داشته باشید. ایمان و تقوایتان بهاری.

* برخیز که فخر هفت اقلیم شویم/ در نزد خدا و خلق تکریم شویم/ فرمود ز تولید حمایت بکنیم/ تا شاهد مرگ طرح تحریم شویم. «لبیک یا خامنه‌ای»

* سال را با یاد اماممان آغاز کنیم. هر راه به جز راه تو کج خواهد شد/ بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد/ ما منتظران اگر بخواهیم همه/ امسال همان سال فرج خواهد شد. عید بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* سلام آقا/ سرخوش آن عیدی که آن بانی نور/ از کنار کعبه بنماید ظهور...

* روزگارت پر مراد، روزهایت شاد شاد، آسمانت بی‌غبار، سهم چشمانت بهار، قلبت از هر غصه دور، بزم عشقت پر سرور، بخت و تقدیرت قشنگ، عمر شیرینت بلند، سرنوشتت تابناک، جسم و روحت پاک پاک. عید شما مبارک.


بعدنوشت:

در صورت دریافت پیامک های جدید، این مطلب بروزرسانی می شود.


  • سید مهدی موسوی
۱۹
اسفند

اوایل سال 88 و در بحبوحه‌ی انتخابات ریاست جمهوری، رویه‌ی جدیدی در سیاست‌های صداوسیما بوجود آمد و در زمان مناظرات انتخاباتی وارد فاز جدیدی شد. تصاویر بسیاری از حضور مردم نیز ـ چه مخالفان و چه موافقان و طرفداران نظام ـ پخش شد و پس از آن برنامه‌های مختلفی از شبکه‌های تلویزیونی روی آنتن رفت. هر چند در مجموع، صداوسیما کارنامه‌ی درخشانی ندارد و همچنان از ضعف‌های محتوایی و مدیریتی خاصی رنج می‌برد، اما اکنون پس از گذشت 2 سال، با بررسی اجمالی این برنامه‌ها نمره‌ی قابل قبول‌تری به صداوسیما از این جهت خواهیم داد.

در طول سال‌های گذشته، برنامه‌های طنز مختلفی از شبکه‌های صداوسیما پخش شده است، اما با وجود اینکه این برنامه‌ها سعی می‌کردند نقدهای اجتماعی و گاهی سیاسی خود را به طور غیر مستقیم بیان کنند، اما خط قرمزهای موجود، آنچنان دست نویسنده و کارگردان را می‌بست که عملاً ما شاهد نقدهای دوپهلویی بودیم که به زور و با ترفندهای مختلف از زیر تیغ سانسور می‌گریختند.

یکی از برنامه‌های موفق طنز که مدتی است از شبکه سه سیما پخش می‌شود، برنامه‌ی «خنده بازار» است. طنزی که اگر چه در اوایل کار بسیار خوش درخشید و صراحتاً نقدهایی را به طرح‌های دولت وارد می‌کرد اما اکنون با وجود داشتن سوژه‌های بسیار خوب، دچار ضعف فیلمنامه و ساختار داستانی است و از آن بیان شفاف نیز کمی فاصله گرفته است. گویا دست اندرکاران این برنامه، اکنون فقط به دنبال بیان سوژه‌ها هستند و احتمالاً به دلیل کمبود وقت یا مشکلاتی دیگر، کیفیت «خنده بازار» را فراموش کرده‌اند.

در این برنامه آیتم‌هایی پخش می‌شود که دیگر جایی برای این همه مانور ندارند و یا آیتم‌های بسیار خوبی حذف شده‌اند که جای کار بیشتری داشتند.

در کنار این طنز تلویزیونی که نقدهای شفاف سیاسی قوی و نویی را ـ که در اوایل بیشتر دیده می‌شد ـ بیان می‌کند، طنزهای مکتوب بسیار خوبی نیز در سال جدید منتشر شدند و بدون شک دوهفته‌نامه «کشیده» یکی از قوی‌ترین مجلات طنز و کاریکاتور سیاسی سال‌های اخیر است.

این مسئله وقتی جالب می‌شود که بدانیم، این مجله با قوت روزافزون خود به شماره‌ی 14 رسیده و با وجود نقدهای بسیار شفاف سیاسی، هنوز توقیف نشده است! و جای تشکر جدی از مسئولین مربوطه دارد!

این برنامه‌ها و مجلات روز را در کنار فیلم‌های سیاسی و اجتماعی سال 90 قرار دهید و خبر خوش اکران «قلاده‌های طلا» را به آن اضافه کنید.

آیا این نقدهای سیاسی به حیات خود ادامه می‌دهند؟ آیا فیلم‌های دیگری چون «خیابان‌های آرام» و «گزارش یک جشن» هم به اکران سینماها می‌رسند؟ آیا در روزهای آینده شاهد محصولات فرهنگی جدیدتری خواهیم بود؟ این سوالات وقتی اهمیت پیدا می‌کنند که بدانیم هر کدام از محصولات قوی امروز همچون «قلاده‌های طلا» و «کشیده»، به سختی و با مشقت زیادی تولید شده‌اند و هر لحظه امکان توقف عرضه آنها وجود دارد!

 

  • سید مهدی موسوی
۰۱
اسفند

در بررسی مفهوم شهرت و حس شهرت‌طلبی در انسان‌ها، به واژه‌ای چون رسانه خواهیم رسید. شاید بهتر باشد بگوییم تا وقتی که رسانه‌ای نباشد عملاً مفهوم شهرت شکل نخواهد گرفت و البته این «رسانه» مفهومی بسیار عمیق دارد.

اینکه حس شهرت‌طلبی در انسان‌ها مذموم و یا پسندیده می‌باشد و یا اینکه چرا در همه‌ی افراد به یک اندازه و با یک سازوکار خاص ظهور پیدا نمی‌کند در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد. نگارنده با هدف تحلیل انگیزه صاحبان رسانه‌ها در طول تاریخ برای به شهرت‌رساندن افراد و تاثیری که این شهرت بر زندگی انسان‌های مشهور داشته است، به سراغ برخی از چهره‌های دوران معاصر رفته است.

تاریخ چه می‌گوید

در طول تاریخ همواره در حوزه‌های گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و... افراد خاصی به اصطلاح «چهره»ی زمانه خودشان شدند و نام آن‌ها ـ چه به عنوان آدم خوب و چه به عنوان آدم بد ـ در تاریخ ثبت شد. بر کسی پوشیده نیست که در حوزه‌های علمی، امکان چهره‌سازی‌های دروغ یا وجود ندارد و یا بسیار نادر اتفاق می‌افتد.

این موضوع وقتی قابل اثبات خواهد بود که بدانیم رسانه‌ای که وظیفه آن معرفی این چهره‌های علمی و اندیشه‌های آنان می‌باشد، نشریات علمی معتبری هستند که هیچ‌گاه سابقه علمی و کاری خود را مخدوش نمی‌کنند. اما آیا در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و هنری هم می‌توان به این صراحت صحبت کرد؟ چرا زمانی که یک هنرمند به عنوان چهره سال انتخاب می‌شود، این انتخاب می‌تواند صددرصد با استفاده از مفهومی عامیانه به نام «پارتی بازی» باشد؟

جواب این سؤالات بسیار ساده است. زمانی که ابزاری به نام «سلیقه» مطرح می‌شود، این چهره‌ها می‌توانند بدون هیچ مشکلی بزرگ و بزرگ‌تر شوند؛ چون می‌توانند سلیقه تحمیل شده‌‌ی یک نخبه و یا یک چهره‌ی شاخص دیگر به توده مردم باشند. گراهام هوف، نویسنده‌ی کتاب گفتاری درباره نقد اشاره بسیار خوبی به معروف شدن نویسندگان در طول تاریخ دارد:


  • سید مهدی موسوی
۲۳
بهمن

پس از کش و قوس‌های فراوان بر سر «قلاده‌های طلا» آخرین ساخته‌ی ابوالقاسم طالبی، بالاخره این فیلم در جشنواره فجر امسال اکران شد و لقب سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد. داستان فیلم با نقشه‌ی ناکام ترور سید محمد خاتمی سه ماه قبل از انتخابات سال 88 آغاز می‌شود و پس از نشان دادن مناظرات انتخاباتی، تبلیغات انتخاباتی طرفداران کاندیداها و انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهور، به حوادث پس از انتخابات 88 می‌پردازد.

آنچه که این فیلم را از تمام فیلم‌های مرتبط با موضوع انتخابات متمایز می‌کند، نگاه واقع‌بینانه‌ی آن به حوادث انتخابات، بدون طرفداری از جناج و گروهی خاص است. به‌طوری که ما اشتباهات همه‌ی افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها را شاهد خواهیم بود. هم پلیس خیانتکار می‌بینیم، هم اطلاعاتی خائن، هم طرفداران عاقل، هم طرفداران نادان و احساساتی و...

قلاده‌های طلا با نشان دادن نقش کشورهای بیگانه در حوادث پس از انتخابات و وجود نگاه‌های تند و رفتارهای غیر عقلانی برخی از عناصر داخلی، با نگاهی موشکافانه به بررسی اتفاقات تلخ سال 88 می‌پردازد. ریتم فیلم بسیار عالی ـ برخلاف بسیاری از فیلم‌های ایرانی ـ و داستان آن همراه با کششی فوق‌العاده، تماشاگر را میخ‌کوب صندلی‌های سینما خواهد کرد. با اینکه از آغاز فیلم متوجه حضور یک فرد خائن در وزارت اطلاعات می‌شویم، اما قادر به تشخیص این فرد در بین کاراکترهای موجود نمی‌شویم و این یکی از تعلیق‌های موجود در فیلم است که تماشاگر را تا آخر با خود همراه خواهد کرد.

  • سید مهدی موسوی
۱۸
بهمن

اشاره:

تمام کارشناسان و تحلیل‌گران بر این نکته اذعان دارند که بر اثر جنگ نظامی با کشوری که پایه‌های حکومت آن براساس مذهب و دین استوار است، تمامی مردم حتی با اختلافات سیاسی و فرهنگی در مقابل جبهه‌ی ظلم بسیج خواهند شد. حضور اکثر اعضای این جامعه در برهه‌های مختلف زمانی در گردهمایی‌های مذهبی و سیاسی ـ که وفاداری خود را به دین و به کشور خود به اثبات می‌رسانند ـ بخشی از دلایل این مدعاست. این مسئله به خوبی و به روشنی در 8 سال جنگ تحمیلی برای دشمن به اثبات رسیده است.

اما دشمن برای مواجه نشدن با این مسئله چه راهبردی را در پیش می‌گیرد؟ بازخوانی ترورهای صورت گرفته از اول انقلاب تا زمان حال، پاسخی به این پرسش خواهد بود.


بازتاب مطلب در رسانه ها:

خبرنامه دانشجویان ایران/ آیا کسی هنرمندان را ترور خواهد کرد؟

روزنامه کیهان ـ 29 بهمن 90 صفحه دانشگاه/ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست

پایگاه خبری تحلیلی صراط/ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست

مبین/ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست

پایگاه بسیج شهید بهشتی وزارت صنعت.../ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست

از هر دری سخنی/ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست

مرصاد/ ترور همیشه موفقیت آمیز نیست


  • سید مهدی موسوی
۰۵
بهمن

با گسترش شبکه های اجتماعی معمولا گرایش به وبلاگ نویسی کمتر میشه، ما هم از این قضیه انگار در امان نبودیم.

برای اینکه نوشته های روزانه من را دنبال کنید، به صفحه Google+ من به آدرس زیر مراجعه کنید.

گوگل پلاس

البته یادداشت های شخصی من همچنان در این وبلاگ منتشر خواهد شد. وبلاگی که فقط منتشر کننده مطالب تولیدی خواهد بود.

  • سید مهدی موسوی
۱۳
دی
باز هم از ایمیل ها و کامنت های دریافتی که دوباره آتش به جانمان زد این حرف ها...

و درد و دل هایی که پاسخی برایشان نیست.

این شعر محمدمهدی سیار را صدها بار خوانده ام و با خودم زمزمه کرده ام:

مالک رسیده است به آن خیمه سیاه
تنها سه چار گام... نه ...  این گام  آخر است

اما صدای کیست که از دور می رسد؟
گویا صدای ناله ی «برگرد٬ اشتر!» است

این ناله ضعیف و گرفته از آن کیست؟
من باورم نمی شود از حلق حیدر است

مالک! رها کن آن سوی میدان و بازگرد
این سو پر از معاویه های مکرر است

این کوفیان فریب چه را خورده اند؟ هان!
از شام نیز روز تو کوفه سیه تر است

امروز پاره پاره قرآن به نیزه هاست
فردا سری که قاری آیات پرپر است...

تاریخ! گوش دار به این هق هق بلیغ
این شقشقیه ای که دوباره به منبر است:

حتی عقیل طاقت عدلم ندارد٬ آه
من یوسفم٬ که است که با من برادر است؟!

(محمدمهدی سیّار)


بعدنوشت1:

امروز ایمیلی دریافت کردم از دردهای یک دوست


بعدنوشت2:

منتظر یادداشتی جدید در مورد سینمای ایران، مفهوم عامه پسندی و شناختن مخاطبان باشید. البته اگه بعضی ها بذارن... فرصت بشه قالب را هم یه تغییری میدیم...

  • سید مهدی موسوی
۰۹
دی
چند ماه پیش توی صفحه‌ی گودرم مطلبی با این مضمون نوشته بودم:

«دو روزه یه بچه گربه اومده توی حیاط محل کارم، همین‌طور داره از سرما میلرزه، همسایه طبقه بالا براش غذا آورده بود، منم رفتم یه پارچه آوردم انداختم روش که گرم‌تر بشه، الان که چند ساعتی گذشته حالش بهتر شده، آب و غذاش را خورده، یه گربه بزرگ‌تر اومد یه چیزهایی به هم گفتن (با همون زبون میو میوی خودشون)، حالا گربه بزرگتره اومده صورتش را چسبونده به شیشه دم در داره تو را نگاه میکنه، اینقدر قیافه‌اش با حال شده، عین بچه‌هایی که از پشت شیشه دماغشون را می‌چسبونن و توی اتاق را نگاه می‌کنن... نمی‌دونم چی می‌گه... کسی زبون این زبون بسته‌ها را بلد نیست؟»

قبلا همه می‌گفتند اونایی که توی خونشون حیوون نگهداری میکنن، کمبود محبت دارن و از این جور چیزها، البته منظور حیوونیه که توی دست میشه گرفتش، مثل گربه و سگ، بعضی‌ها هم که چیزهای باحال‌تری نگه می‌دارن که بماند.

تازگی‌ها بعد کلی بررسی روی موردهای حضوری و غیر حضوری به این نتیجه رسیدم که نگهداری حیوون خونگی مثل گربه و اینجور چیزها به خاطر چیزای دیگه هم هست. مثلا وقتی گربتون را بغل میکنید و میچلونیدش، بدبخت صداش هم در نمیاد، اصلاً یه جور خاصی شما را نگاه می‌کنه، با نگاهش حرف می‌زنه، مخ شما را نمی‌خوره، وراجی نمی‌کنه، درسته که میو میو می‌کنه یا جوجه که جیک جیک می‌کنه، اما غم و شادیش را این‌طوری بهت می‌گه... هیچ وقت هم بهت دروغ نمی‌گه!!!

تازگی‌ها فهمیدم که گربه‌ها هم خیلی چیزها را می‌فهمن، اصلاً با آدم حرف هم میزنن... تازگی‌ها احساس می‌کنم گربه‌ها چقدر بامزه‌تر شدن، کبوترها و قمری‌ها چقدر ناز شده‌اند، ولی نمی‌فهمم چرا دیگه ازم نمی‌ترسن...

***

بعدنوشت هایی به زبان شعر:

از وقتی که رفته‌ای

می‌دانم

همه‌ی گفتگوها نیمه‌کاره رها می‌شوند

به هر که تلفن می‌زنم

وسوسه‌ای تا یک هفته اذیتم می‌کند

چیزی ناگفته نماند؟

از هر که جدا می‌شوم

چند قدم نرفته

علامت سوالی گردنم را می‌گیرد

و داس‌های دیگر، گام‌های بعدی

را پیش چشمم درو می‌کنند

حالا می‌دانم انسان تنها حیوانی است

که با چشمانش حتی، می‌تواند دروغ بگوید

(علی‌محمد مودب ـ مرده‌های حرفه‌ای)

 

شعر دیگری از همین مجموعه و همین شاعر:

دندان‌هایش را می‌شکنم!

دهانش را پر خون می‌کنم،

اگر نام تو را به زبان بیاورد شعرم!

شاید تو نامش را حسادت بگذاری

اما من می‌خواهم که کودکانت

از به زبان آوردن نام تو نهراسند

تو می‌دانی که چه اندازه کودکان را دوست دارم

زیرا تو را به خاطر چشمانت می‌پرستم

 

نمی‌گذارم شعرم نام تو را به زبان بیاورد

نام تو در کتابخانه‌ها بیمار می‌شود

در دهان‌های مردمان آزرده می‌شود

و حتی موش‌ها می‌توانند بجوندش

من هم

مثل تو

مثل تمامی انسان‌هایم

تنم را زمین چرخ خواهد کرد

چشمان اسطوره‌ای‌ام حتی

خواهند پژمرد همچون اندوه‌هایم

استخوان‌هایم حتی خاک خواهند شد

شعرهایم حتی فراموش خواهند شد

 

اما هزار سال

هزاران سال بعد حتی

گورم را اگر بشکافند

قلبم را خواهند یافت

همچنان سر زنده و خشمگین

به اندازه‌ی مشت گره کرده‌ی من

که اگر به زمزمه‌هایش گوش بسپارند

اگر بگشایندش

نام تو را خواهند دانست

(علی‌محمد مودب ـ مرده‌های حرفه‌ای)


  • سید مهدی موسوی
۲۵
آذر

موقع انتخاب واحد همیشه سایت دانشکده شلوغ بود. اصلاً یک عده‌ای یک ساعت زودتر هم می‌آمدند که مثلاً زنبیل گذاشته باشند. وقتی هم انتخاب واحد شروع می‌شد سروصدا کل سایت را می‌گرفت. سروصدا و جیغ و داد اینکه «چرا سایت باز نمی‌شه»، «زودباش تا تموم نشده» و... بعضی‌ها هم گریه و زاری که فلان واحد را با یک استاد هلو! از دست داده‌اند.

دختر با چشم‌های نگران دم در ایستاده بود و در بین گریه و خنده‌ی دیگران به دنبال چهره‌ای آشنا می‌گشت. نه، کسی را نمی‌شناخت. چاره‌ای نبود. وقت زیادی نداشت و هنوز واحدی نگرفته بود.

- ببخشید، می‌شه برای من هم انتخاب واحد کنید؟

- سلام. انتخاب واحد نکردی؟

- سلام. هنوز نه...

- خب، من کارم تموم شده، بیا همین جا بشین...

- من... می‌شه شما کمکم کنید؟ من بلد نیستم...

انتخاب خوبی کرده بود. راحیل مهربانانه در مورد واحدها و استادها صحبت می‌کرد و مریم با دقت به حرف‌های او گوش می‌کرد.

***

یک ماهی از آن دیدار گذشته بود...   (بخشی از داستانی در حال نگارش)

----------------------------------------------------

گر سر برود ز سر هوایت نرود

تاثیر طلسم چشمهایت نرود

فرشی ز دل شکسته انداخته‌ایم

آهسته بیا شیشه به پایت نرود

(میلاد عرفان‌پور ـ جشن فراموشی‌ها)

سلام. مدت زیادی است که این وبلاگ آپ نشده بود. این روزها بدجور گرفتار شده‌ام. از همه طرف گرفتاری‌های جدید و رنگ و وارنگ، اصلاً نمی‌دانم چرا یکدفعه... ولی یک چیز را می‌دانم. اینکه خدا خیلی بنده‌هایش را دوست دارد. وقتی از معنویتشان کم می‌شود، وقتی زیادی گرفتار مال دنیا می‌شوند و یادشان می‌رود که روزی‌دهنده واقعی چه کسی است، وقتی یادشان می‌رود که به درگاه چه کسی باید پناه ببرند، خدا این گرفتاری‌ها را درست می‌کند و دوباره ما را دعوت می‌کند... الحمدلله رب العالمین

بیشتر از این نمی‌توانم بنویسم، اصلاً ما زبانی به غیر از شعر نداریم. عادت ماست که حرف‌هایمان را با شعر می‌زنیم...

بودن یا نبودن

به هر حال توانسته‌ای

کال‌ترین سیب بخیل‌ترین باغ را

به تمامی گاز بزنی

و تیره‌ترین آب خشک‌ترین رود را

به تمامی بنوشی

 

تو از ماه

به فراغت

و تمام

رویی دیده‌ای

و من به هراس

گوشه‌ی ابرویی

 

در تیره‌ترین شب‌ها

توانسته‌ای فریاد بزنی

کامل بوده است

زخمت

و دردت

من فریادم را با هزار گره در گلویم بسته‌ام

من اندوهم را خندیده‌ام

من دردم را رقصیده‌ام

 

ماهی تشنه‌ای

بودن یا نبودن را

به کمال می‌خواهد

جایی که نه آب است و نه خشکی

(شعر از مرحوم عمران صلاحی)

 

  • سید مهدی موسوی
۱۶
آذر

توضیح: این پست آخرین پست وبلاگ «پس از طوفان» (وبلاگ قبلی من) بود که به خاطر از دست ندادن کامنت هایش آن را حذف نمی کنم.

پلکی بزن! شکفتن خورشید خانه کو؟

تقریر کن! ادامه‌ی مشق شبانه کو؟

باران تویی، بهانه تویی، من درخت لال

تا برگ برگ از تو بگویم بهانه کو؟

حسی غریب حال مرا زیر و رو نکرد

بر گونه‌هام نم نم خیس ترانه کو؟

من موج گمشده که به ساحل نمی‌رسم

برپا می‌ایستم که ببینم کرانه کو؟

این چشم‌ها دلیل، دو مصرع برای عشق

دیگر نپرس پس غزل عاشقانه کو؟

دیشب سکوت خانه پر از پرسش تو بود

می‌گفت و می‌شنید که خورشید خانه کو؟

---- سید وحید سمنانی


این پست فقط برای این بود که نکنه یک وقت بلاگفا این وبلاگ را به خاطر عدم بروزرسانی حذف کنه... یکدفعه دیدی کرد... بالاخره این دفترچه خاطرات کلی برای ما ارزش داره. برای دیدن بقیه پست های من به آدرس زیر مراجعه کنید:

www.kavirneshin.ir

یا علی

  • سید مهدی موسوی