کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۵ مطلب با موضوع «گفت و گو» ثبت شده است

۲۳
فروردين

حقوق اقشار ضعیف جامعه در گفت‌وگویی که چندی پیش با دکتر عطاءالله رفیعی‌آتانی داشتم

منتشر شده در صفحه اول روزنامه وطن امروز ـ 23 فروردین 93

یکی از شعارهای دولت جدید «بالا بردن کرامت انسانی» و «بازگرداندن عزت نفس» مردم بود اما سوءتدبیر در اجرای طرح توزیع سبد کالا، از پیشنهاد تا اجرا، چهره نامناسبی را از ایران به جهان مخابره کرد. این روزها نیز شاهد مواجهه نادرست دولت در مسأله یارانه نقدی هستیم. نحوه مواجهه با پدیده‌هایی مثل فقر بیش از مواجهه اقتصادی، به رویکرد فرهنگی نیاز دارد. رهبر حکیم انقلاب در دیدار با خبرگان ملت فرمودند: «با مسائل فرهنگی شوخی نمی‌شود کرد، بی‌ملاحظگی نمی‌شود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنه فرهنگی به‌وجود آمد، مثل رخنه‌های اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه نقدی داد؛ این‌جوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود». نحوه مواجهه صحیح با مقوله «فقر» باعث شد سراغ دکتر عطاءالله رفیعی‌آتانی، مدیر گروه اقتصاد موسسه آموزش عالی علوم انسانی و استاد دانشگاه‌ علامه برویم. وی که دبیری علمی اولین و دومین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی و همایش‌های ملی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را در کارنامه دارد، تغییر نوع نگاه به مساله فقر و غنا را یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای برخورد فرهنگی با این پدیده می‌داند و می‌گوید وقتی با نگاه دینی به این مساله نگاه کنیم متوجه می‌شویم کمک به فقیر راه تعالی فرد غنی را فراهم می‌کند و از این نگاه و تعبیر حضرت امام، فقرا می‌شوند «ولی‌نعمتان ما». وی همچنین به ابزارهای حکومت اسلامی برای رفع پدیده فقر اشاره دارد که از جمله آن به اموال عمومی، مالیات‌ها، درآمدهای عمومی چون درآمدهای نفتی، زکات و خمس اشاره می‌کند اما نگران نگاه منفعت‌طلبانه غربی است که در جوامع اسلامی هم در حال گسترش است. در لابه‌لای صحبت‌های وی دریافتیم که شاید مهم‌ترین نکته این گفت‌وگو معطوف به فقر فرهنگی جامعه است. دکتر آتانی فقر فرهنگی را اینگونه مثال می‌زند: «واقعا من فکر می‌کنم کسی که در شمال شهر تهران کسی را ندارد و به جای اینکه با بچه‌هایش زندگی کند با سگش زندگی می‌کند، او از زندگی محروم‌تر است نسبت به کسی که جنوب تهران نشسته و فقط پول سنگکش را دارد ولی وقتی اذان مغرب را می‌شنود، با چه نشاطی به سمت جایی که دلش می‌تپد می‌دود».

دکتر عطاء الله رفیعی آتانی

  • سید مهدی موسوی
۰۴
تیر

(بخشی از گفت‏وگویی که با آقای دکتر جلال غفاری در خصوص فضای مجازی داشتم را در ادامه می‏خوانید. این گفت‏وگو به سفارش مرکز ملی فضای مجازی تهیه شده است)

اشاره:

دکتر جلال غفاری، رئیس پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی، مدرس رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و دبیر کمیسیون فرهنگ شورای عالی عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) است. با وی در خصوص مهم‌ترین اولویت رئیس‌جمهور آینده در خصوص ساماندهی فضای مجازی گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن را ملاحظه می‌فرمایید.

 

ـ تعریف شما از فضای مجازی چیست؟

فضای مجازی عبارت است از امتداد فرهنگ و اجتماع انسانی در محیط شبکه‌های اطلاعاتی بر بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات. یعنی ارتباطات، فرهنگ، سبک زندگی و اجتماع نوین انسانی در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات. به عبارتی در این تعریف وجه انسانی فضای مجازی اصل و مبنای شکل‌گیری آن است نه بستر فناورانه یا تبادلات و تعاملات ارتباطی. ممکن است در خیلی از تعریف‌هایی که از فضای مجازی شده است آن بستر فنی مورد توجه قرار گرفته باشد.

مهم‌ترین نکته این است که ما باید فضای مجازی را براساس کنش‌گر اصلی آن یعنی انسان و امتداد فرهنگ و اجتماع انسان تلقی کنیم. البته می‌توان فضای مجازی را با رهیافت فن‌سالارانه و با تاکید بر بستر فاوا و تبادل اطلاعات هم تعریف نمود، همچنان که می‌توان شهر را بر مبنای اجتماع سازه‌ها و شبکه راه‌ها تعریف کرد که در این صورت روابط انسانی جایگاه ثانویه  و تبعی نسبت به کاربرد مدنی خواهد داشت.

 

ـ با این تعریف به نظرتان حوزه کاری شورای عالی فضای مجازی چیست؟ مثلاً تجارت الکترونیک را هم شامل می‌شود؟

حتماً. بحث اقتصاد، تجارت و همه تعاملاتی که در بستر ICT تحقق پیدا می‌کند، در حوزه کاری شورای عالی فضای مجازی نیز تعریف می‌گردد. البته اینترنت اصلی‌ترین و بین‌المللی‌ترین شبکه اطلاعاتی و ارتباطی است که معمولاً عموم مردم تصور می‌کنند که کار این شورا محدود به همین حوزه‌ها می‌گردد.

 

ـ مشکل واقعی فضای مجازی ما چیست؟ ببینید مثلا آمار و ارقام‌هایی منتشر می‌شود که چندان امیدوارکننده نیستند؛ مثلا سرعت پایین اینترنت، محدودیت پهنای باند، تعداد کاربران و... آیا نگاه ما به این حوزه امنیتی و یا فرهنگی است؟ یا واقعا مشکل تکنولوژی داریم؟

  • سید مهدی موسوی
۲۸
تیر

دو روز پیش گفت و گویی داشتم با دبیر برگزاری دومین مسابقه ملی فناوری نانو. جدا از اینکه این اولین باری بود که یک مصاحبه در حوزه غیر کاری خودم می گرفتم، نکته ای را جناب آقای عالمی به من یادآوری کردند که متاسفانه این روزها در بین کارهای مسئولین ما به کلی فراموش شده است. اصلاً مسئولین به کنار، حتی برخی از مراکز علمی ما هم درگیر برخی مسائل سیاسی شده اند. ورزش ما که سیاسی سیاسی است. سینمای ما که درگیر دعواهای سیاسی است. سایت های ما که به کلی تهدیدمحور و با موضع گیری های سیاسی است. حتی تیتر این مطلب هم در سایت خبرنامه دانشجویان ایران سیاسی می شود...

 

مقام معظم رهبری می فرمایند:

 

«رگه‌هاى سیاسى و سیاسى‌کارى و سیاست‌بازى اصلاً نباید در این مجموعه‌کارها بیاید و من به شما تأکید مى‌کنم مراقب باشید که در آن منطقه‌اى که کار علمى هست، اصلاً رگه مسائل سیاسى وارد نشود. معناى این حرف این نیست که یک نخبه علمى نباید سیاسى باشد؛ چرا، ما معتقدیم که مردان خدا و مردان معنوى هم باید سیاسى باشند و در میدان سیاست فعالیت کنند؛ اما این بدان معنا نیست که انسان در آن جمع علمى، پژوهشى، صنعتى و کارى - هر نوع کارى - گرایشها و رغبتها و تمایلات سیاسى را تأثیرگذار و تعیین کننده قرار دهد؛ این قطعاً کار را خراب مى‌کند. به نظر من یک علّت این‌که بعضى از دستگاههاى مسؤول ما به همین مطالبى که شما مى‌گویید، نرسیده‌اند - در حالى‌که وظیفه‌شان بوده و بارها هم به آنها تأکید شده - همین است که در آن مجموعه‌ها کسانى به سمت کارهاى سیاسى کشیده مى‌شدند و انگیزه‌هاى سیاسى را در کارها دخیل مى‌کردند؛ لذا کارها لنگ مى‌ماند.»

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نخبگان علمی - ۱۳۸۲/۱۱/۲۱

 

در ادامه این گفت و گوی کوتاه را می توانید بخوانید:


  • سید مهدی موسوی
۱۳
آذر

دکتر مژگان عباسلو: جوشش شعر دلی و ذاتی است و کسی با خواندن هزار هزار کتاب بدون جوشش درونی نمی‌تواند شاعر بشود ولی این را درواقع توصیه نمی‌کنم که ما شاعر بی‌سواد هم بمانیم و نرویم کتاب بخوانیم.



مشروح گفت‌وگوی یک ساعته من با دکتر مژگان عباسلو:


* لطف می‌کنید خودتون را معرفی کنید؟

من مژگان عباسلو متولد 10/2/57 هستم. در دانشگاه شهید بهشتی پزشکی خوانده‌ام و در حال حاضر پزشک عمومی هستم. چند ماه دیگر نیز برای ادامه تحصیل به خارج از کشور خواهم رفت. در زمینه شعر هم 2 تا کتاب دارم که کتاب اولم «مثل آوازهای عاشق تو» برنده جایزه بانوی فرهنگ در سال 85 شد و به چاپ سوم رسیده است و کتاب دوم «شاید دوباره من را بخاطر بیاوری» به چاپ دوم رسیده است.

 

* متولد تهران هستید؟

بله. در شمیران

 

* چرا «مژگان عباسلو»ی شاعر پزشک می‌شود؟ البته شاید پزشکی بوده که شاعر شده!

من 17 ساله بودم و در مدرسه تیزهوشان درس می‌خواندم. آن موقع انتخاب کرده بودم که حتماً در آینده پزشک بشوم. عموی من که دانشگاه علامه طباطبایی فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی می‌خواند من را به شب شعری برد و من شعری را که در جواب شعر «کفش‌هایم کو»ی سهراب سپهری گفته بودم، آنجا خواندم. خیلی استقبال شد و من علاقه‌مند شدم که شعرگفتن را ادامه بدهم. البته بعداً چون به‌خاطر کنکور درس می‌خواندم زیاد پیگیر شعر گفتن نبودم اما در دانشگاه یک انجمن ادبی با کمک دوستانم تأسیس کردم و این باعث شد که من شعر را جدی بگیرم.


تا آخر مصاحبه را دنبال کنید... 

  • سید مهدی موسوی
۱۹
آبان

گفت‌وگو با پرویز شیخ‌طادی

گفت‌وگو از سید مهدی موسوی

پیاده‌سازی و ادیت زیر مربوط به خبرنگار آن سایت است!!!


خبرنامه دانشجویان ایران: پرویز شیخ‌طادی متولد 1340 آبادان است. وی اولین فیلم خود سرزمین پدربزرگ را در سال 77 ساخته است. در کارنامه سینمایی او کارگردانی فیلم‌های زیبا و تاثیرگذاری چون دایناسور، سومین روز پس از مرگ، سینه‌سرخ، پشت پرده مه، روایت سه‌گانه(اپیزود اول، یک آرزوی کوچک)، دفتری از آسمان و شکارچی شنبه به چشم می‌خورد.


به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، شکارچی شنبه آخرین ساخته پرویز شیخ‌طادی این روزها مراحل نهایی ساخت خود را طی می‌کند و بزودی آماده اکران عمومی خواهد شد. بازیگر نوجوان این فیلم محمدجواد جعفرپور، پروانه زرین بهترین بازیگر پسر نوجوان را از جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان امسال دریافت کرد. با توجه به اهمیت ساخت فیلم‌ها و آثار فرهنگی مختلف برای مقابله با تهاجم گسترده فرهنگی غرب و اهمیت داستان این فیلم که در مورد طالبانیزم یهود می‌باشد، با پرویز شیخ‌طادی مصاحبه کوتاهی را انجام داده‌ام که در ذیل می‌خوانید.


ایده ساخت این فیلم از چه زمانی و چطور به ذهن شما رسید؟

من 10-11 سال پیش، زمانی که اسرائیلی‌ها از جنوب لبنان عقب‌نشینی کرده بودند سفری به لبنان داشتم، من این دشمن صهیونیستی که تصور می‌کردم یک کشور صرفا  اقتصادی نظامی است را می‌شناختم و کنجکاو شدم درباره بنیان‌ها و پایه‌های رژیم اسرائیل تحقیق کنم.  وقتی که مطالعات و تحقیقاتم شروع شد اطلاعاتی به دست من رسید که به من می‌گفت ما با یک رژیم و تفکر صرفاً نظامی یا یک حکومت نظامی مصطلح یا عادی و شبیه حکومت‌های دیگر روبرو نیستمی بلکه با یک تفکر مذهبی و ایدئولوژیک مواجه هستیم که بر اساس باورهای مذهبی‌اش ساختار اقتصادی، سیاسی و نظامی‌اش را چیده است.

 یک خورده عمیق‌تر که شدم دیدم تمام دنیا و دون‌پایه‌های این رژیم کاملاً مذهبی و ایدئولوژیک و مبتنی بر قوانین و قواعد و شریعت و احکامی که از تورات و تلمود بهره می‌گیرند و در ادامه آن خاخام‌ها این آیات را تفسیر می‌کنند و در واقع بروزرسانی می‌کنند! از اینجا به بعد احساس کردم باید یک کاری کرد و دیدم مقاله و نگارش متن و در حوزه ادبیات و رسانه‌های جمعی نوشتاری نمی‌گنجد و این دیگر یک بحث کتاب نیست و باید چاره دیگری اندیشید...
وقتی که خواستم فیلم بسازم تحقیقاتم گسترده‌تر شد و به نتایج بیشتری رسیدم و دیدم من با قوم و تفکری روبرو هستم که کاملاً دراماتیک است و در یک فضای داستانی یا مستند داستانی خیلی بهتر می‌توانم کار کنم. این در گوشه ذهنم مانده بود ولی انگیزه اصلی برای ساختن فیلم نبود.
این رژیم بدون هیچ مدافعی دارند فیلم می‌سازند و ما در سکوت محض به تماشا نشستیم و گاهی ضجه و مویه‌ای می‌کنیم و گاهاً یک اعتراضات صنفی و سندیکایی می‌کنیم و دنیا هم زیاد متوجه این قضیه نمی‌شود لذا احساس کردم که می‌شود با این مشکل مقابله به مثل کرد و تصمیم گرفتم این حجابی را که زیرش مملو از تئوری و ایدئولوژی و فکر است و هیچ کس به اون دست نزده را بردارم و نشان بدهم در واقع این شفاف‌سازی انگیزه اصلی من بود که در مورد بنیادگرایی یهود و طالبانیزم یهود فیلم بسازم.


داستان این فیلم روایت‌کننده چه زمانی است؟ زمانی که صهیونیست‌ها به خاک فلسطین تجاوز کردند یا مربوط به الان است؟

این رژیم یک ترفند مشترک را از ابتدای تاریخ تا الان نگه داشته و همه زمان‌ها آن را تکرار می‌کند و شکارچی شنبه مال همه زمان‌ها است، از آن زمانی که این قوم پیامبر کشی می‌کردند و حالا که باز هم انسان‌های دیگر را به کشتن می‌دهند، قتل و تجاوز می‌کنند و تا حالا این تاکتیک همچنان ادامه داشته است.


در مورد داستان این فیلم توضیح دهید. ما دیدیم که این فیلم در جشنواره کودک هم اکران شد و با توجه به فیلم‌های قبلی که از شما -با محوریت کودک- دیده‌ایم، آیا داستان این فیلم ارتباطی با کودکان دارد؟


داستان فیلم مجموعه خاطرات و داستان‌های خود افراد موثر در این رژیم است یعنی زندگی مذهبی و زندگی ایدئولوژیک خاخام‌ها و مدارس دینی‌شان همین چیزی است که در شکارچی شنبه می‌بینیم. داستان این فیلم یک کودکی است که در دامان یک خاخام ناسیانولیست و نژادپرست دینی و مذهبی و قوم پرست تربیت می شود و تبدیل به موجودی دیگر می‌شود که راه پدربزرگش را ادامه می‌دهد.

فاصله‌ای که بین تولید و اکران عمومی این فیلم افتاده است و ما هیچ تبلیغلاتی هم از این فیلم نمی‌بینیم به چه دلیل است؟ من فکر می‌کنم با این توضیحاتی که شما دادید باید شاهد یک فیلم جنجالی هم در ایران و هم در سطح جهانی باشیم.

این دسته از فیلم‌ها چون متاسفانه وقتی بخش دولتی می‌سازد یک جور منافع کارمندی می‌شود و در منافع کارمندی چون این فیلم نمی‌تواند پولی به جیب کسی بریزد، این فیلم در راستای دفاع است، یک سرباز است. منتهی شکارچی شنبه واقعاً مثل سربازی است که تنها جلو می‌رود  نه پشتیبانی دارد و نه آذوقه‌ای به او می‌رسد. حمایت‌های تدریجی و بیانیه‌ای و کاغذی فقط صورت می‌گیرد و حمایتی که نشان بدهد مسیری باز می‌شود و حمایتی که ما را تشویق کند این مسیر را ادامه بدهیم نه از طرف وزارت ارشاد و نه از طرف تهیه‌کننده این فیلم.

یعنی موسسه شهید آوینی اگر دوباره بخواهد همچین فیلمی بسازد من اصلاً حاضر نیستم با آن‌ها همکاری کنم. در واقع سودگرایی و به‌قول خودشان خودکفایی مادی و مالی را سرلوحه کار خودشان قرار دادند. اون‌ها عقبه خودشان را فراموش کردند. نمی‌شود توی کشور احساس کنم که خطی و حرکتی آغاز شده و پشتوانه دارد.

بالاخره حوزه هنری سازمان تبلیغات ما قطعاً این فیلم را دیده پس حداقل اگر اعتقاد به مبارزه با طالبانیزم یهود یا دفاع از مرزهای فرهنگی خودمون یا مقابله به مثل فرهنگی در جنگ نرم داشته باشد از کار ما دفاع می کردند.

اگر اعتقاد واقعی باشد، اگر ایمان باشد، یکی از مدیرهای فرهنگی حداقل باید می‌آمد و می‌گفت فیلم بعدی کجا؟ اصلاً شما به عنوان یک سرباز این ملت در همین بخش حرکت کن و برو، هیچ حمایتی وجود ندارد هیچ حرکتی وجود ندارد.

من دلم نمی‌خواست توی جنگ نرم این‌قدر تحقیر بشویم؛ دلم نمی‌خواست بدون سلاح باشیم، دلم نمی‌خواست توی کشورمان یک نبرد عادلانه شروع نشه که جواب تک اون‌ها باشه. بنابراین چون هیچ کس و هیچ مدیری انگیزه ای برای کار ندارد شما لذا شما هیچ تبلیغاتی نمی‌بینید چون برای کسی سود ندارد یعنی سود مادی ندارد به همین دلیل فیلم هیچ جایی پوشش داده نمی‌شود، هیچ پوستری چاپ نمی شود خلاصه هیچ تبلیغاتی نیست و این جای تاسف دارد!

الان فیلم آماده اکران است؟

فیلم در مراحل فنی است. چون تدوین مجدد خورده است. موسقی فیلم ساخته نشده است چون پول نداشتیم موسیقی بسازیم. موسیقی فیلم همه‌اش انتخابی بود، الان یک آهنگساز پیدا شده است که قرار است آهنگ فیلم را بسازد. نمی‌دانم توانسته‌اند بودجه‌اش را تامین کنند یا نه.

به اکران خارجی هم فکر کرده‌اید؟

بله. قرار است برای کشورهای منطقه دوبله عربی بشود.

در مورد سیاست‌های حمایتی صحبت کردید. با سابقه‌ای که شما در این سال‌ها داشته‌اید، آیا تغییری را در سیاست‌های فرهنگی دولت دهم نسبت به دولت‌های قبل دیده‌اید؟ مثلاً حمایت از نوع فیلم‌هایی که ساخته می‌شود؟

من در مورد خودم می‌توانم قضاوت شرافت‌مندانه‌ای داشته باشم. در مورد خودم که هیچ فیلم بدی در کارنامه‌ام ندارم، یک فیلم خنثی در کارنامه‌ام ندارم، با من همچین برخوردی کرده‌اند. من را هیچ وقت فیلم کودک دعوت نکرده‌اند. من حداقل بهترین بازیگر کودک جهان از ایران را توی 2 سال به اون‌ها معرفی کردم. حداقل 2 تا فیلم کودک خوب به دنیا و به ایران که توی جشنواره رشد جایزه گرفتند معرفی کردم. من را توی جشنواره کودک دعوت نمی‌کنند. در مودر خودم می‌توانم بگم که هیچ حمایتی صورت نگرفته است. دولت برای من هیچ برنامه‌ای ندارد. مدیران فرهنگی. که الان این داره چی کار می‌کنه، حتماً هر کاری که داره می‌کنه خوبه...


لینک مطلب در خبرنامه دانشجویان ایران

  • سید مهدی موسوی