نمایش "طالبانیزم" قوم پیامبرکش در "شکارچی شنبه"
گفتوگو با پرویز شیخطادی
گفتوگو از سید مهدی موسوی
پیادهسازی و ادیت زیر مربوط به خبرنگار آن سایت است!!!
خبرنامه دانشجویان ایران: پرویز شیخطادی متولد 1340 آبادان است. وی اولین فیلم خود سرزمین پدربزرگ را در سال 77 ساخته است. در کارنامه سینمایی او کارگردانی فیلمهای زیبا و تاثیرگذاری چون دایناسور، سومین روز پس از مرگ، سینهسرخ، پشت پرده مه، روایت سهگانه(اپیزود اول، یک آرزوی کوچک)، دفتری از آسمان و شکارچی شنبه به چشم میخورد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، شکارچی شنبه آخرین ساخته پرویز شیخطادی این روزها مراحل نهایی ساخت خود را طی میکند و بزودی آماده اکران عمومی خواهد شد. بازیگر نوجوان این فیلم محمدجواد جعفرپور، پروانه زرین بهترین بازیگر پسر نوجوان را از جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان امسال دریافت کرد. با توجه به اهمیت ساخت فیلمها و آثار فرهنگی مختلف برای مقابله با تهاجم گسترده فرهنگی غرب و اهمیت داستان این فیلم که در مورد طالبانیزم یهود میباشد، با پرویز شیخطادی مصاحبه کوتاهی را انجام دادهام که در ذیل میخوانید.
ایده ساخت این فیلم از چه زمانی و چطور به ذهن شما رسید؟
من 10-11 سال پیش، زمانی که اسرائیلیها از جنوب لبنان عقبنشینی کرده بودند سفری به لبنان داشتم، من این دشمن صهیونیستی که تصور میکردم یک کشور صرفا اقتصادی نظامی است را میشناختم و کنجکاو شدم درباره بنیانها و پایههای رژیم اسرائیل تحقیق کنم. وقتی که مطالعات و تحقیقاتم شروع شد اطلاعاتی به دست من رسید که به من میگفت ما با یک رژیم و تفکر صرفاً نظامی یا یک حکومت نظامی مصطلح یا عادی و شبیه حکومتهای دیگر روبرو نیستمی بلکه با یک تفکر مذهبی و ایدئولوژیک مواجه هستیم که بر اساس باورهای مذهبیاش ساختار اقتصادی، سیاسی و نظامیاش را چیده است.
یک خورده عمیقتر که شدم دیدم تمام دنیا و دونپایههای این رژیم کاملاً مذهبی و ایدئولوژیک و مبتنی بر قوانین و قواعد و شریعت و احکامی که از تورات و تلمود بهره میگیرند و در ادامه آن خاخامها این آیات را تفسیر میکنند و در واقع بروزرسانی میکنند! از اینجا به بعد احساس کردم باید یک کاری کرد و دیدم مقاله و نگارش متن و در حوزه ادبیات و رسانههای جمعی نوشتاری نمیگنجد و این دیگر یک بحث کتاب نیست و باید چاره دیگری اندیشید...
وقتی که خواستم فیلم بسازم تحقیقاتم گستردهتر شد و به نتایج بیشتری رسیدم و دیدم من با قوم و تفکری روبرو هستم که کاملاً دراماتیک است و در یک فضای داستانی یا مستند داستانی خیلی بهتر میتوانم کار کنم. این در گوشه ذهنم مانده بود ولی انگیزه اصلی برای ساختن فیلم نبود.
این رژیم بدون هیچ مدافعی دارند فیلم میسازند و ما در سکوت محض به تماشا نشستیم و گاهی ضجه و مویهای میکنیم و گاهاً یک اعتراضات صنفی و سندیکایی میکنیم و دنیا هم زیاد متوجه این قضیه نمیشود لذا احساس کردم که میشود با این مشکل مقابله به مثل کرد و تصمیم گرفتم این حجابی را که زیرش مملو از تئوری و ایدئولوژی و فکر است و هیچ کس به اون دست نزده را بردارم و نشان بدهم در واقع این شفافسازی انگیزه اصلی من بود که در مورد بنیادگرایی یهود و طالبانیزم یهود فیلم بسازم.
داستان این فیلم روایتکننده چه زمانی است؟ زمانی که صهیونیستها به خاک فلسطین تجاوز کردند یا مربوط به الان است؟
این رژیم یک ترفند مشترک را از ابتدای تاریخ تا الان نگه داشته و همه زمانها آن را تکرار میکند و شکارچی شنبه مال همه زمانها است، از آن زمانی که این قوم پیامبر کشی میکردند و حالا که باز هم انسانهای دیگر را به کشتن میدهند، قتل و تجاوز میکنند و تا حالا این تاکتیک همچنان ادامه داشته است.
در مورد داستان این فیلم توضیح دهید. ما دیدیم که این فیلم در جشنواره کودک هم اکران شد و با توجه به فیلمهای قبلی که از شما -با محوریت کودک- دیدهایم، آیا داستان این فیلم ارتباطی با کودکان دارد؟
داستان فیلم مجموعه خاطرات و داستانهای خود افراد موثر در این رژیم است یعنی زندگی مذهبی و زندگی ایدئولوژیک خاخامها و مدارس دینیشان همین چیزی است که در شکارچی شنبه میبینیم. داستان این فیلم یک کودکی است که در دامان یک خاخام ناسیانولیست و نژادپرست دینی و مذهبی و قوم پرست تربیت می شود و تبدیل به موجودی دیگر میشود که راه پدربزرگش را ادامه میدهد.
فاصلهای که بین تولید و اکران عمومی این فیلم افتاده است و ما هیچ تبلیغلاتی هم از این فیلم نمیبینیم به چه دلیل است؟ من فکر میکنم با این توضیحاتی که شما دادید باید شاهد یک فیلم جنجالی هم در ایران و هم در سطح جهانی باشیم.
این دسته از فیلمها چون متاسفانه وقتی بخش دولتی میسازد یک جور منافع کارمندی میشود و در منافع کارمندی چون این فیلم نمیتواند پولی به جیب کسی بریزد، این فیلم در راستای دفاع است، یک سرباز است. منتهی شکارچی شنبه واقعاً مثل سربازی است که تنها جلو میرود نه پشتیبانی دارد و نه آذوقهای به او میرسد. حمایتهای تدریجی و بیانیهای و کاغذی فقط صورت میگیرد و حمایتی که نشان بدهد مسیری باز میشود و حمایتی که ما را تشویق کند این مسیر را ادامه بدهیم نه از طرف وزارت ارشاد و نه از طرف تهیهکننده این فیلم.
یعنی موسسه شهید آوینی اگر دوباره بخواهد همچین فیلمی بسازد من اصلاً حاضر نیستم با آنها همکاری کنم. در واقع سودگرایی و بهقول خودشان خودکفایی مادی و مالی را سرلوحه کار خودشان قرار دادند. اونها عقبه خودشان را فراموش کردند. نمیشود توی کشور احساس کنم که خطی و حرکتی آغاز شده و پشتوانه دارد.
بالاخره حوزه هنری سازمان تبلیغات ما قطعاً این فیلم را دیده پس حداقل اگر اعتقاد به مبارزه با طالبانیزم یهود یا دفاع از مرزهای فرهنگی خودمون یا مقابله به مثل فرهنگی در جنگ نرم داشته باشد از کار ما دفاع می کردند.
اگر اعتقاد واقعی باشد، اگر ایمان باشد، یکی از مدیرهای فرهنگی حداقل باید میآمد و میگفت فیلم بعدی کجا؟ اصلاً شما به عنوان یک سرباز این ملت در همین بخش حرکت کن و برو، هیچ حمایتی وجود ندارد هیچ حرکتی وجود ندارد.
من دلم نمیخواست توی جنگ نرم اینقدر تحقیر بشویم؛ دلم نمیخواست بدون سلاح باشیم، دلم نمیخواست توی کشورمان یک نبرد عادلانه شروع نشه که جواب تک اونها باشه. بنابراین چون هیچ کس و هیچ مدیری انگیزه ای برای کار ندارد شما لذا شما هیچ تبلیغاتی نمیبینید چون برای کسی سود ندارد یعنی سود مادی ندارد به همین دلیل فیلم هیچ جایی پوشش داده نمیشود، هیچ پوستری چاپ نمی شود خلاصه هیچ تبلیغاتی نیست و این جای تاسف دارد!
الان فیلم آماده اکران است؟
فیلم در مراحل فنی است. چون تدوین مجدد خورده است. موسقی فیلم ساخته نشده است چون پول نداشتیم موسیقی بسازیم. موسیقی فیلم همهاش انتخابی بود، الان یک آهنگساز پیدا شده است که قرار است آهنگ فیلم را بسازد. نمیدانم توانستهاند بودجهاش را تامین کنند یا نه.
به اکران خارجی هم فکر کردهاید؟
بله. قرار است برای کشورهای منطقه دوبله عربی بشود.
در مورد سیاستهای حمایتی صحبت کردید. با سابقهای که شما در این سالها داشتهاید، آیا تغییری را در سیاستهای فرهنگی دولت دهم نسبت به دولتهای قبل دیدهاید؟ مثلاً حمایت از نوع فیلمهایی که ساخته میشود؟
من در مورد خودم میتوانم قضاوت شرافتمندانهای داشته باشم. در مورد خودم که هیچ فیلم بدی در کارنامهام ندارم، یک فیلم خنثی در کارنامهام ندارم، با من همچین برخوردی کردهاند. من را هیچ وقت فیلم کودک دعوت نکردهاند. من حداقل بهترین بازیگر کودک جهان از ایران را توی 2 سال به اونها معرفی کردم. حداقل 2 تا فیلم کودک خوب به دنیا و به ایران که توی جشنواره رشد جایزه گرفتند معرفی کردم. من را توی جشنواره کودک دعوت نمیکنند. در مودر خودم میتوانم بگم که هیچ حمایتی صورت نگرفته است. دولت برای من هیچ برنامهای ندارد. مدیران فرهنگی. که الان این داره چی کار میکنه، حتماً هر کاری که داره میکنه خوبه...
لینک مطلب در خبرنامه دانشجویان ایران