کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۴
دی

در هر جشنواره‌ای معمولاً عده‌ای به خاطر عدم راه‌یابی اثرشان به بخش مسابقه جزو معترضان به هیئت انتخاب و روند داوری جشنواره قرار می‌گیرند؛ خواه این جشنواره یک جشنواره فیلم و کتاب باشد و خواه در مفهومی آکادمیک یک همایش و کنگره‌ی علمی.

طی دو سه روزی که از اعلام فیلم‌های راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر می‌گذرد، موضع‌گیری‌های مختلفی از سوی هنرمندان و اهالی رسانه صورت گرفته است. جدا از اینکه این موضع‌گیری‌ها بعضاً احساسی و به طرفداری از یک جریان، گروه و یا فرد خاص صورت می‌گیرد، همه‌ی اعتراض‌ها حول چند فیلم محدود می‌چرخد که ازقضا قریب به 99 درصد معترضان این فیلم‌ها را ندیده‌اند!

نگارنده در این یادداشت کوتاه سعی می‌کند به‌دوراز حواشی مرسوم در جشنواره‌های فیلم فجر، از زوایای مختلف، انتخاب هیئت انتخاب را موردبررسی قرار دهد.

جشنواره فیلم فجر

1) فرار از حاشیه‌ها:

برگزاری سی‌ودو دوره جشنواره‌ی فیلم فجر تجربه‌ی بسیار خوبی برای دست‌اندرکاران جشنواره‌ی سی و سوم است تا جشنواره‌ی امسال را به بهترین کیفیت ممکن و به‌دوراز حاشیه‌های جنجالی برگزار کنند. هرچند «حاشیه‌ها» همواره وجود داشته و خواهند داشت منتهی نوع برخورد مسئولان با این حاشیه‌ها متفاوت است.

اولین مسئله این است که یک فیلمِ خارج از هنجارهای انقلابی و دینی، مخاطبان دلسوز سینما و فرهنگ اسلامی را به موضع‌گیری علیه مسئولان جشنواره و در سطحی بالاتر خودِ دولت وادار می‌کند. طبیعی است که مسئولان نیز برای جلوگیری از این مناقشات سعی در عدم اکران فیلم‌های مسئله‌دار داشته باشند. از زاویه‌ای دیگر همین موضع‌گیری‌های منفی باعث می‌شود تا برای اکران عمومی یک فیلم در سال بعد هم مشکلاتی به وجود آید و گاه با فشارهای وارد از سوی مخالفان، فیلم به‌هیچ‌وجه رنگ پرده را نبیند. (مثل فیلم «خانه‌ی پدری» که فقط سه روز اکران محدود شد).

  • سید مهدی موسوی
۰۴
دی

غفلت از زوایای دراماتیک یک انقلاب

«داستان» به مانند تمام هنرهای موجود، امری سفارش‌پذیر و مصنوعی نیست. در واقع نویسنده آن چیزی را می‌تواند بنویسد که تجربه کرده باشد. این تجربه یا شخصاً به دست آمده است یا نویسنده با مشاهده‌ی تجربه‌ی دیگران، به درکی صحیح و کامل از یک موقعیت، شخصیت، اتفاق و... رسیده است. در غیر اینصورت داستان نهایی چیزی جز سر هم کردن کلمات نخواهد بود. 

با بررسی وضعیت «داستان» پس از انقلاب اسلامی سال 57 ایران ما به یک حلقه‌ی مفقوده در حوزه‌ی ادبیات با موضوع «انقلاب اسلامی» می‌رسیم. ما در حوزه‌ی جنگ، شاهد صدها عنوان کتاب منتشره یا در حال انتشار هستیم اما خود «انقلاب اسلامی سال 57» بسیار به ندرت دستمایه‌ی نگارش یک رمان یا داستان قرار گرفته است. 

به نظر اولین رمانی که درباره انقلاب اسلامی نوشته شده، «زنده باد مرگ» ناصر ایرانی است که البته بیشتر یک رمان با دید روشنفکری می‌باشد. قبل از این کتاب، محمود گلابدره‌ای «لحظه‌های انقلاب» را که فضای خاطره‌گونه دارد نوشته است که به همین دلیل آن را یک رمان نمی‌توان به حساب آورد. از دیگر داستان‌های با موضوع انقلاب می‌توان به: «خداحافظ برادر» محمدرضا سرشار، «سیاه چمن» امیرحسین فردی، «حوض سلطون» محسن مخملباف و «اسیر زمان» اسماعیل فصیح اشاره کرد. 

به ادعای پاراگراف بالا برگردیم. آیا نویسنده‌های ایرانی اقبال چندانی به موضوع «انقلاب اسلامی» ندارند؟ آیا عادلانه است که بخواهیم علت اصلی این اتفاق را خود نویسنده‌ها بدانیم؟ در این یادداشت کوتاه قصد داریم تا به پاره‌ای از دلایل موجود در این باره بپردازیم. 

  • سید مهدی موسوی