ورود قــلادهدارهــــا ممنـــــوع
پس از کش و قوسهای فراوان بر سر «قلادههای طلا» آخرین ساختهی ابوالقاسم طالبی، بالاخره این فیلم در جشنواره فجر امسال اکران شد و لقب سیاسیترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد. داستان فیلم با نقشهی ناکام ترور سید محمد خاتمی سه ماه قبل از انتخابات سال 88 آغاز میشود و پس از نشان دادن مناظرات انتخاباتی، تبلیغات انتخاباتی طرفداران کاندیداها و انتخاب احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور، به حوادث پس از انتخابات 88 میپردازد.
آنچه که این فیلم را از تمام فیلمهای مرتبط با موضوع انتخابات متمایز میکند، نگاه واقعبینانهی آن به حوادث انتخابات، بدون طرفداری از جناج و گروهی خاص است. بهطوری که ما اشتباهات همهی افراد، گروهها و سازمانها را شاهد خواهیم بود. هم پلیس خیانتکار میبینیم، هم اطلاعاتی خائن، هم طرفداران عاقل، هم طرفداران نادان و احساساتی و...
قلادههای طلا با نشان دادن نقش کشورهای بیگانه در حوادث پس از انتخابات و وجود نگاههای تند و رفتارهای غیر عقلانی برخی از عناصر داخلی، با نگاهی موشکافانه به بررسی اتفاقات تلخ سال 88 میپردازد. ریتم فیلم بسیار عالی ـ برخلاف بسیاری از فیلمهای ایرانی ـ و داستان آن همراه با کششی فوقالعاده، تماشاگر را میخکوب صندلیهای سینما خواهد کرد. با اینکه از آغاز فیلم متوجه حضور یک فرد خائن در وزارت اطلاعات میشویم، اما قادر به تشخیص این فرد در بین کاراکترهای موجود نمیشویم و این یکی از تعلیقهای موجود در فیلم است که تماشاگر را تا آخر با خود همراه خواهد کرد.
به دلیل پیچیدگی ابعاد حوادث سال 88 و تکثر موضوعات مورد بحث، به نظر هیچ فیلم سینمایی نمیتواند کل این ماجرا را به تصویر بکشد. هر چند طالبی سعی میکند تمامی اتفاقات موجود را بهطور مستقیم یا غیر مستقیم ـ مثل نشان دادن تصویری کوتاه از قتل ندا آقاسلطان ـ نشان دهد، اما تاکید بیشتر او بر نیروهای اطلاعاتی ایران، جاسوسان MI6 و منافقین است و به نظر نباید انتظار بیجایی از نشان ندادن برخی از موضوعات دیگر داشته باشیم.
نکتهای که در این یادداشت کوتاه میخواهیم به آن بپردازیم، تفاوت کلیدی فیلم طالبی با «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا است. داستان هر دو فیلم، مرتبط با وزارت اطلاعات و علت عدم اکران آن نیز همین مسئله بوده است. اما تفاوت کار طالبی با حاتمیکیا چیست؟ در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
1) در فیلم «به رنگ ارغوان» وزارت اطلاعات سازمانی از بیخ و بن مشکلدار است و این مشکلات نه تنها رفع نمیشود بلکه همچنان گریبانگیر این سازمان است. به طور مثال بحث به وجود آمدن علاقه بین نیروی اطلاعاتی مرد و دختری که باید تحت تعقیب قرار گیرد، در سوژه بعدی نیز احتمال تکرار دارد و ما نیرویی زن را در تعقیب مرد اطلاعاتی اخراج شده از سازمان میبینیم. اما در «قلادههای طلا»، نیروی فاسد و خیانتکار با سازوکاری خاص به تله میافتد و مشکل اطلاعات در انتهای فیلم حل میشود.
2) در فیلم حاتمیکیا اگر نیروی اطلاعاتی اشتباهی انجام دهد، مجازات او یا خودکشی اجباری است و یا ترور آن فرد اما این مورد در فیلم طالبی به هیچ وجه دیده نمیشود. به طور مثال هیچ اشارهای به سوابق «شفق» ـ فردی که اطلاعات به دنبال او میباشد ـ در فیلم به رنگ ارغوان نمیشود و ناخودآگاه ما بین شباهت اسامی کاراکترهای دیگر، حدس میزنیم که شفق نیز قبلاً از نیروهای اطلاعات بوده است. حتی وقتی که نیروی اطلاعاتی جدید ـ با بازی حمید فرخنژاد ـ خطایی انجام میدهد محکوم به مرگ میشود.
3) پلیس در «به رنگ ارغوان» با بیان اینکه «اینجا جنگل است و حوزه استحفاظی من!» به نمایندگی از کل نیروهای انتظامی صحبت میکند و قانون جنگل را حاکم بر رفتارهای پلیس میداند اما در «قلادههای طلا» ما هم پلیس خائن میبینیم و هم پلیس وظیفهشناس. اما در همین پلیسهای وظیفهشناس هم اختلاف نظر در نوع عملیات و نوع رفتار با معترضان خیابانی دیده میشود و این باز هم اشارهای به حوادث فتنهگون 88 دارد و عدم تشخیص راه درست و غلط را گوشزد میکند و نکتهی مهمتر آن است که راه صحیح را نیز نشان میدهد.
4) تفاوت اعتراف گرفتن نیروی اطلاعاتی.
5) صحنه بغل کردن واقعاً رمانتیک و روحانی فیلم «به رنگ ارغوان» در جایی که شفق در حال مرگ است، حق را به افرادی میدهد که از وزارت اطلاعات خارج شدهاند و الان تحت تعقیب اطلاعات هستند. اما در «قلادههای طلا» مخاطب در طول داستان حس تنفری نسبت به فرد خائن در وزارت اطلاعات پیدا میکند که این حس در به رنگ ارغوان اصلاً دیده نمیشود و حتی یک همذاتپنداری و احساس ترحم نسبت به فرد کشتهشده، در مخاطب بوجود میآید.
6) در فیلم حاتمیکیا، دانشجویان یا بیتفاوت نسبت به وقایع هستند یا تنها کاری که انجام میدهند، شبنشینیهای مختلط در کافه است. اما در فیلم طالبی ما تحرک و در صحنه بودن و تاثیرگذار بودن دانشجو در جامعه را با دیدن دانشجوهای انقلابی و حساس به موضوعات روز حس میکنیم.
7) در «به رنگ ارغوان» کلیت فیلم این موضوع را به مخاطب القا میکند که «نظام مخالفساز است» اما در «قلادههای طلا» نظام مخالفساز نیست، بلکه زیادهخواهی برخی از افراد و شخصیتهای تاثیرگذار در جامعه با سوء استفاده از موقعتشان در نظام و موضعگیریهای احساسی کاندیداها در انتخابات، مردم را در گروههای مخالف هم قرار میدهد و این مسئله وقتی به خسارت به اموال عمومی و قتل مردم بیگناه میرسد که دشمنان مستقیماً وارد صحنه میشوند.
بیان تمامی اختلافات و نکات ریزی که در هر دو فیلم وجود دارد، در یک یادداشت کوتاه نمیگنجد. باید بگوییم که بزرگترین اختلاف محتوایی این دو فیلم در نوع پایانبندی آن است. در «به رنگ ارغوان»، طناب داری که در ابتدا و انتهای فیلم نشان داده میشود، سزای کسانی است که در مقابل این سیستم فاسد و پراشتباه میایستند و نه تنها سیستم درست نمیشود بلکه رفتارهای گذشته آن، همچنان پابرجا و استوار است. اما در «قلادههای طلا» کسانی که فریب خورده و احساسی عمل کرده بودند، برمیگردند، اشکالات سیستم برطرف میشود و ما همچنان قدرت و هوشیاری اطلاعات را در کشف جاسوسان و خیانتکاران شاهد خواهیم بود.
خوشبختانه تمامی منتقدان و کسانی که تاکنون موفق شدهاند «قلادههای طلا» را ببینند، بر این نکته تاکید دارند که این فیلم علیرغم نشان دادن وجود افراد خائن در هر قشری از جامعه، پاک بودن کل سیستم را بهخوبی نشان میدهد. ما اقتدار وزارت اطلاعات را در همه جای فیلم شاهد هستیم. اقتدار نیروی انتظامی و بسیج را هم میبینیم. و در کنار این مسائل سهلانگاری برخی از مردم، شتابزدگی و احساسی عملکردن برخی از افراد و در آخر توبه و بازگشت فریبخوردگان را شاهد هستیم.
بیان این تفاوتها، به هیچ وجه زیر سوال بردن کارهای حاتمیکیا نیست و نگارنده همچنان معتقد است که حاتمیکیا در جبههی انقلاب اسلامی و موافق و همراه نظام فیلم میسازد و موضعگیری میکند و بیان این تفاوتها، تنها انتقادی به محتوای یکی از فیلمهای او میباشد که احتمالاً اگر در وقت خودش اکران میشد و 5 سال در توقیف نمیماند، نگاه لطیفتری به این فیلم میتوانستیم داشته باشیم.
بدیهی است که اصلاحیههایی که بر روی قلادههای طلا خورده است نشان از دغدغهمندی وزارت اطلاعات و دیگر سازمانها دارد، اما انتظار میرود با سعهی صدر و نگاهی غیر سختگیرانه به این فیلم، مجوز اکران عمومی آن داده شود و فیلمی که بدون سیاهنمایی ـ برخلاف بسیاری از فیلمهای این دورهی جشنواره ـ و با روایتی صحیح به مسائل انتخابات 88 میپردازد، در سینماهای کل کشور اکران شود.
خسته نباشی.
متنو خوب شروع کردی.ولی به نظرم اساس مقایسه این فیلم با به رنگ ارغوان خیلی درست نیست.قبول دارم جفتشون در مورد وزارت اطلاعات هستند ولی فیلم قلاده های طلا داستان فیلمش کلا در مورد یه چیز دیگه هست که البته به نقش وزارت اطلاعات در این ایام فتنه هم توجه داره.
در کل به نظرم اگه خود فیلم قلاده های طلا مستقل در موردش بحث بشه و نقد بشه مفیدتره و بهتر میشه در موردش نوشت و صحبت کرد.
یا علی