کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالت» ثبت شده است

۲۴
خرداد

سر و صدایی شبیه دعوای چند نفر از سالن می‌آید و پس از آن مسئول دفتر که انگار بدجور کلافه شده است، بدون اینکه اجازه داده باشم، به داخل اتاق هجوم می‌آورد. می‌گویم هجوم می‌آورد چون تنها نیست و پشت سرش لشگری از نور و هوای خنک بیرون، کل اتاق را پر می‌کنند.

مسئول دفتر که حرف توی دهان بسته‌اش گیر کرده و به «اوممم» تبدیل شده است، نگاهی به در و دیوار اتاق می‌اندازد و خوشحال از این شبیخون ناگهانی می‌گوید: «دکتر! چرا پرده‌ها رو کشیدی؟ کولر چرا خاموشه؟ حالتون خوبه؟» بعد که نگاه گیج من را می‌بیند پرده‌ها را کنار می‌زند و کولر اتاق را روشن می‌کند.

از جسارتش خوشم می‌آید. تنها مسئول دفتری است که در این چند سال این‌قدر با من رک و راست بوده است. شاید هم به خاطر این باشد که سنش تفاوت چندانی با دانشجوهایی که صبح تا شب لنگه‌ی در دفتر را کنده‌اند ندارد.

مسئول دفتر می‌گوید:

ـ با اینکه به آقای شکوهی چند بار گفتم شما گفتید تلفنی رو وصل نکنم اما تا حالا 4 بار تماس گرفته. الانم گفت «جلسه بعدازظهر رو فراموش نکنید، باید امروز حتما مدیرتولید رو جایگزین کنیم». یه آقایی هم به اسم نوروزی اومده برای مصاحبه.

ـ پسره‌ی پر رو! بهش گفتم از تیتر اون دفعه‌شون خوشم نیومده! به این خبرنگاره بگو بره به مدیرعاملشون بگه خودش برای مصاحبه بیاد.

مسئول دفتر سری تکان می‌دهد و بعد می‌گوید:

ـ راستی ساعت 11 با رئیس دانشگاه جلسه دارید، یادتون نره.

از دفتر که بیرون می‌رود، فکر می‌کنم «چرا ناصری می‌خواد خودش رو بازنشسته کنه؟ آخه من مدیرتولید از کجا پیدا کنم؟»

ناصری ده سال از من کوچک‌تر است و تازه پنجاه سالش تمام شده است. آدم شاد و سرزنده‌ای که روحیه‌ی خوبی هم به کارگران می‌دهد. به نظرم از بین این پنج شرکتی که عضو هیات مدیره‌ی آن هستم، بهترین مدیرتولید کارخانه است.

از اتاق بیرون می‌آیم و اولین چیزی که می‌بینم رضایی دانشجوی ترم آخر مکانیک است که مثل همیشه شاد و شنگول جلوی من ایستاده است. پسر زرنگی که توی این سه سال، زیردست شکوهی چهار پروژه‌ی تحقیقاتی برای شرکت انجام داده که همه‌ی آنها به مرحله‌ی تولید رسیده است. هفته‌ی پیش که از کارخانه برمی‌گشتیم با شوخی گفت:

ـ استاد نمیشه بعد از این ترم من همین جا توی کارخونه، تمام وقت کار کنم؟ حاضرم حتی به جای کار تحقیقاتی، پیش کارگرا باشم.

ـ لازم نکرده... بشین برای ارشد بخون. می‌خوای بعد 11 ترم درس‌خوندن کارگری کنی؟!

ـ بابای منم 30 ساله کارگر ساختمونه. شما که می‌دونید برای خرج دانشگاه و کمک به بابام دارم کار می‌کنم.

این را گفت و تا آخر مسیر هیچ کدام‌مان حرفی نزدیم. حالا روبروی من ایستاده است و با همان لبخند همیشگی‌اش رشته‌ی افکارم را پاره می‌کند و می‌گوید:

ـ یه راهی پیدا کردم که بهره‌وری خط A کارخونه رو 10درصد بالا می‌بره...

وسط حرف‌هایش می‌پرم و می‌گویم:

ـ ساعت 4 بیا باید بریم جایی.

بعد فکر می‌کنم: «یعنی هیات مدیره، رضایی رو که اندازه سن نوه‌شون هست، قبول می‌کنن؟»


  • سید مهدی موسوی
۲۳
شهریور

انصراف سازندگان «فرشتگان قصاب» از اکران سینمایی فیلم‌شان از چند منظر قابل بررسی است. اولین مسئله عدم تمایل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اکران عمومی این فیلم در سینماست که محمد قهرمانی در مصاحبه‌ای به این موضوع اشاره می‌کند. در واقع می‌توان گفت «عدم تمایل» مودبانه‌ترین واژه برای بیان ترس یا وادادگی مسئولان مرتبط با حوزه اکران است.

به یاد بیاورید فیلمی مثل «شکارچی شنبه» را که چند سال پشت صف اکران ماند و بعد با آن اوضاع افتضاح و مظلومانه اکران شد و پس از مدت کوتاهی تعداد سینماهای اکران‌کننده‌ی آن به دو الی سه مورد کاهش یافت. نگارنده این یادداشت به هیچ وجه قصد ندارد که مسئولین فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به ترس از اکران یک اثر سینمایی متهم کند؛ چون اولا «فرشتگان قصاب» در سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر هم که قبل از این دولت برگزار شد، با بغض مسئولان جشنواره نسبت به این فیلم در بخش خارج از مسابقه اکران شد و دوما مثال ذکر شده (شکارچی شنبه) در همان دولت احمدی‌نژاد با کم‌لطفی مسئولان و سرمایه‌گذار ناتوانی چون موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی مدت‌ها منتظر اکران عمومی ماند.

سانسور یا تحریم

در کنار این دو فیلم، «عروس افغان» ساخته‌ی ابوالقاسم طالبی را هم بگذارید که چندین سال مجوز اکران نگرفت و سرانجام همانند «فرشتگان قصاب» از شبکه‌ی یک سیما پخش شد. البته با این تفاوت که سازندگان «فرشتگان قصاب» از ترس بیات شدن فیلم آن را سریع‌تر به صدا و سیما فروختند.

آیا عدم اعطای مجوز اکران به این فیلم‌ها را هم می‌توان تحریم نامید؟ آیا سازندگان این فیلم‌ها هم بیانیه اعتراضی دادند و به خاطر این عدم مجوز با هر رسانه‌ای مصاحبه کردند؟ راستی در این دولت قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ قرار است هر فیلمی که ساخته می‌شود اکران عمومی شود؟ طبیعتا جواب «خیر» خواهد بود.

  • سید مهدی موسوی
۰۴
تیر

(بخشی از گفت‏وگویی که با آقای دکتر جلال غفاری در خصوص فضای مجازی داشتم را در ادامه می‏خوانید. این گفت‏وگو به سفارش مرکز ملی فضای مجازی تهیه شده است)

اشاره:

دکتر جلال غفاری، رئیس پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی، مدرس رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و دبیر کمیسیون فرهنگ شورای عالی عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) است. با وی در خصوص مهم‌ترین اولویت رئیس‌جمهور آینده در خصوص ساماندهی فضای مجازی گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن را ملاحظه می‌فرمایید.

 

ـ تعریف شما از فضای مجازی چیست؟

فضای مجازی عبارت است از امتداد فرهنگ و اجتماع انسانی در محیط شبکه‌های اطلاعاتی بر بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات. یعنی ارتباطات، فرهنگ، سبک زندگی و اجتماع نوین انسانی در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات. به عبارتی در این تعریف وجه انسانی فضای مجازی اصل و مبنای شکل‌گیری آن است نه بستر فناورانه یا تبادلات و تعاملات ارتباطی. ممکن است در خیلی از تعریف‌هایی که از فضای مجازی شده است آن بستر فنی مورد توجه قرار گرفته باشد.

مهم‌ترین نکته این است که ما باید فضای مجازی را براساس کنش‌گر اصلی آن یعنی انسان و امتداد فرهنگ و اجتماع انسان تلقی کنیم. البته می‌توان فضای مجازی را با رهیافت فن‌سالارانه و با تاکید بر بستر فاوا و تبادل اطلاعات هم تعریف نمود، همچنان که می‌توان شهر را بر مبنای اجتماع سازه‌ها و شبکه راه‌ها تعریف کرد که در این صورت روابط انسانی جایگاه ثانویه  و تبعی نسبت به کاربرد مدنی خواهد داشت.

 

ـ با این تعریف به نظرتان حوزه کاری شورای عالی فضای مجازی چیست؟ مثلاً تجارت الکترونیک را هم شامل می‌شود؟

حتماً. بحث اقتصاد، تجارت و همه تعاملاتی که در بستر ICT تحقق پیدا می‌کند، در حوزه کاری شورای عالی فضای مجازی نیز تعریف می‌گردد. البته اینترنت اصلی‌ترین و بین‌المللی‌ترین شبکه اطلاعاتی و ارتباطی است که معمولاً عموم مردم تصور می‌کنند که کار این شورا محدود به همین حوزه‌ها می‌گردد.

 

ـ مشکل واقعی فضای مجازی ما چیست؟ ببینید مثلا آمار و ارقام‌هایی منتشر می‌شود که چندان امیدوارکننده نیستند؛ مثلا سرعت پایین اینترنت، محدودیت پهنای باند، تعداد کاربران و... آیا نگاه ما به این حوزه امنیتی و یا فرهنگی است؟ یا واقعا مشکل تکنولوژی داریم؟

  • سید مهدی موسوی
۱۹
خرداد

اشاره:

تحلیل ابعاد مختلف کارکردهای «فرهنگ» و «کار فرهنگی» در عصری که هنوز بر سر مفهوم این دو واژه مناقشه می‌شود، امر چندان آسانی نیست. مشکل آنجایی خودش را نشان می‌دهد که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که فضای حاکم بر تبلیغات، چالش‌های اقتصادی موجود بر سر راه دولت آینده می‌باشد، هر کدام از نامزدها برداشت جداگانه و گاهی متناقض با یکدیگر در ارائه برنامه‌های خود در حوزه‌ی کار فرهنگی می‌دهند.

این برنامه‌ها که متاسفانه به غیر از یکی دو نفر از نامزدها، در چند روز باقیمانده به مناظره فرهنگی و یا حتی در روز برگزاری این مناظره ارائه شدند، گواهی بر «کم‌اهمیت بودن حوزه‌ی فرهنگ در نگاه برخی از نامزدهای این دوره انتخابات» و یا در حالتی خوشبینانه، «تصمیم ناگهانی برای حضور در انتخابات» را می‌دهد.

مسئله دیگر که در این یادداشت می‌خواهیم به آن بپردازیم، فضای آشفته اقتصادی بعد از جنگ است که سبب اتخاذ سیاست‌هایی در دولت سازندگی شد که در نگاه اول خالی از دیدگاه‌های فرهنگی است. حال اگر حجم بالای شعارهای اقتصادی این دوره انتخابات را تعبیر به نداشتن دیدگاه فرهنگی در نامزدها کنیم، برداشت نادرستی کرده‌ایم زیرا جدا بودن دو مقوله «عدم ارائه برنامه عملیاتی برای حوزه‌ی فرهنگ» و «نداشتن دیدگاه فرهنگی» امری بدیهی می‌باشد.

برای ارزیابی عملکردهای فرهنگی دولت‌های 24 سال اخیر و همچنین برنامه‌های نامزدهای این دوره انتخابات، باید به خوبی مؤلفه‌های بنیادی فرهنگ غرب و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی را بشناسیم که بررسی همه این موارد در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد. در اینجا به ذکر جملاتی از رهبر معظم انقلاب بسنده می‌کنیم:

«فرض بفرمایید در یک جامعه‌ای تفکر سودمحور مطرح است؛ یعنی همه‌ی پدیده‌های عالم با پول محک زده می‌شوند و اندازه‌گیری می‌شوند: هر چیزی قیمت پولی‌اش و سود مادی‌اش چقدر است. امروز در یک بخش بزرگی از دنیا مسئله این است: همه چیز با پول سنجیده می‌شود! در این جامعه ممکن است برخی از کارها ارزشی باشد ـ برای خاطر اینکه آنها را به پول می‌رساند ـ اما در یک جامعه‌ای که در آن پول و سود، محور قضاوت نیست، همان کار ممکن است ضدّ ارزش محسوب بشود. یا در یک جامعه‌ای اصالت لذت حاکم است. آقا شما چرا این عمل را مباح می‌دانید؟ چرا همجنس‌گرایی و همجنس‌بازی را مباح می‌دانید؟ می‌گوید: لذت است؛ انسان از او لذت می‌برد! این شد اصالت لذت؛ وقتی اصالت لذت بر یک جامعه و بر یک ذهنیت عمومی حاکم بود، یک چیزهایی مباح می‌شود. (بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان 27/2/1388)

برای آنکه تصویر درستی از سیاست‌های فرهنگی دولت سازندگی و اصلاحات داشته باشیم، باید شرایط حاکم بر آن زمان را بررسی کنیم.

 فرهنگ و اقتصاد

  • سید مهدی موسوی
۰۳
آبان

مفهوم عدالت در ادبیات نمود بیشتری داشته است و این به‌خاطر کارکرد آسان ادبیات در انتقال مفاهیم است. ادبیات ظلم‌ستیزانه و امید به آینده‌ای روشن را می‌توان جزو ادبیات عدالت‌خواهانه به حساب آورد. اعتراضات شاعران و ادیبان به فضای عمومی جامعه و ظلم حاکمان از نمونه‌های این نوع ادبیات است. اگر بخواهیم تعریف دیگری از مفهوم عدالت بیان کنیم، می‌توانیم مسئله انتظار منجی را که از عقاید تمامی ادیان و مکاتب است مثال بزنیم. فاضل نظری شاعر معاصر در مورد رابطه بین مفهوم انتظار و عدالت می‌گوید:

«شعرهای فراوانی وجود دارند که به طور مستقیم و بی‌واسطه درباره امام زمان(عج) و موضوع انتظار سروده شده‌اند ولی بسیاری از اشعار با گذاشتن نشانه‌ها و ذکر علامت‌ها این مفهوم را برای ما بیان می‌کنند و اگر ما نتوانیم رد پاها را نشان دهیم، می‌توان جاده‌ای را که به واسطه این رد پاها به وجود آمده ترسیم کنیم.

به هر حال، مهدویت و موضوع انتظار رکن رکین نظام اندیشه شاعران شیعی است که هم به صورت مشخص و با ذکر مصداق و هم به طور عام و کلی می‌توان آن را در شعر پارسی یافت.

شعر انتظار که آن را می‌توان شعر عدالت هم نامید، گاه به غم هجران و گاه به ترسیم روزگاری که شاعر از ظهور منجی متصور است، می‌پردازد. خیلی از شعرها هم مدح عدالت و شکایت از شرایط روزگار است و شاعر با سرودن آن ضمن شکایت از اوضاع و احوال موجود، روزگار آرام و صالحی را آرزو می‌کند. اما بیشترین بخش شعر انتظار، شکر و شکایت بوده؛ یعنی میان غم دوری و آرزوی وصال و حل شدن مشکل و افتادن پرده.»

علیرضا قزوه در زمستان سال 66 شعر «مولا ویلا نداشت» را سرود که بخشی از آن را می‌خوانیم:

مولا ویلا نداشت

معاویه کاخ سبز داشت

پیامبر به شکمش سنگ می‏بست

امام سیب‏زمینی می‏خورد

البته به شما توهین نشود

بعضی برای جنگ شعار می دهند

و خودشان از جاده شمال به جبهه می روند.

پیش از آنکه بر من حد تهمت جاری کنید

من بر خویشتن حد وجدان جاری کرده‏ام

من دو شاهد عادل دارم:

قرآن و نهج‏البلاغه .

من چاپلوس نیستم

تملق نمی‏گویم

اما قدر امام را می‏دانم

بیایید قدر مردم را بدانیم

بیایید مثل مولا با مردم همدردی کنیم

بیایید امام را اذیت نکنیم

بیایید امام را نصیحت نکنیم .

اردوگاههای فلسطینی را نگاه کن

ابوالفضل با مشک تشنه برمی‏گردد .

صدای گریه رقیه را می‏شنوی؟

گورباچف و ریگان هم کاندید صلح نوبل شده‏اند .

قرآن فهد زیباتر از قرآن قابوس چاپ می‏شود

عرفات شلوار اسرائیلی می‏پوشد

اما سازمان ملل هنوز جلسه تشکیل نداده است

تا به علی‏اصغر شیر خشک برسد

علی‏اصغر باید تا ماه آینده صبر کند .

  • سید مهدی موسوی
۲۹
مهر

ظهور هر دولتی معمولا با شعاری که در خور شرایط روز همان جامعه است، توامان می‌شود. سال 84 سالی بود که دکتر احمدی‌نژاد با شعار عدالت‌خواهی و دولت عدالت‌محور رقیبان خود در انتخابات را کنار زد و به ریاست‌جمهوری رسید. با نگاهی اجمالی به سال‌های دولت اصلاحات و تولیدات فرهنگی آن زمان و مقایسه آن با دولت عدالت‌محور متاسفانه با واقعیتی تلخ مواجه می‌شویم.

تولیدات 8 سال دولت اصلاحات پر از مفاهیمی چون آزادی بیان، آزادی مطبوعات، نقد مفاهیم دینی و گاهاً تخریب برخی از ارزش‌های دینی بود؛ آیا آنچه که ما پس از انتخابات سال 84 می‌بینیم مملو از مفاهیم عدالت‌خواهانه است؟ چند فیلم با مفهوم عدالت در این 5 سال ساخته شده است؟ با نگاهی به اولویت‌های موضوعی سیاست‌های سینمایی وزارت ارشاد نیز ما کلید‌واژه‌ای به نام عدالت را نمی‌بینیم. در مورد اینکه در تعریف عدالت می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد شکی نیست و شاید همان موضوعات کلی را در سیاست‌های سینمایی سال 89 بتوان در مفهوم عدالت گنجاند اما بکار بردن این واژه در تعریف موضوع یک فیلم شاید به حل مسئله کمبود فیلم عدالت‌خواهانه کمک کند.

تابستان امسال، ابوالقاسم طالبی در پاسخ به سوالی در مورد فیلم با موضوع عدالت این‌چنین پاسخ داد: «ژانری به نام عدالت در سینما نداریم ولی ژانری وجود دارد که در آن قهرمان‌ها می‌آیند و حق خود را می‌گیرند و عدالت را اجرا می‌کنند؛ مثل قیصر پیش از انقلاب و آژانس شیشه‌ای پس از انقلاب، اما اگر به مفهوم کلی عدالت نگاه کنیم با اجازه شما می‌گویم که «به کجا چنین شتابان» چنین رویکردی را در مفهوم هم دنبال می‌کرد».

البته اگر با نگاه منصفانه‌تری به مسئله نگاه کنیم، کارگردانان دیگری هم داریم که با مفهوم عدالت فیلم‌های خوبی ساخته‌اند. یکی از این کارگردانان مسعود دهنمکی است. ولی در مصاحبه‌ای می‌گوید: «در کارهای بنده از جمله فقر و فحشا، کدام پیروزی کدام استقلال، دارا و ندار تقریباً روتین گفتمان حاکم بحث مستضعفین جامعه و مطالبه ی عدالت است». کارگردان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در ادامه می‌گوید: «این حوزه، حوزه ی پر خطری است و برای عدالت نوشتن، سرودن و فیلم ساختن حواشی و هزینه های زیادی دارد و هر کسی تاب پرداختن این هزینه ها را ندارد».

امام خمینی(ره) در مورد هنر می‌فرمایند: «هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است... هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند».

اما مقام معظم رهبری مد ظله‌العالی در مورد هنر دینی می‌فرمایند: «هنر دینی، هنری است که بتواند مجسم کننده و ارائه دهنده آرمان‌های دین اسلام که البته برترین آرمان‌های ادیان الهی است باشد. این آرمان‌ها همان چیزهایی است که سعادت انسان، حقوق معنوی انسان، اعتلای انسان، تقوا و پرهیزگاری انسان و عدالت جامعه انسانی را تأمین می‌کند.»

رهبر معظم انقلاب در جایی دیگر می‌فرمایند: «هنر دینی‌ به‌هیچ‌وجه‌ به‌ معنای‌ قشری‌گری‌ و تظاهر ریاکارانه‌ی‌ دینی‌ نیست‌ و این‌ هنر لزوماً با واژگان‌ دینی‌ به‌ وجود نمی‌آید. ای‌ بسا هنری‌ صددرصد دینی‌ باشد، اما در آن‌ از واژگان‌ عرفی‌ و غیردینی‌ استفاده‌ شده‌ باشد... هنر دینی‌ عدالت‌ را در جامعه‌ به‌ صورت‌ یک‌ ارزش‌ معرفی‌ می‌کند؛ ولو شما هیچ‌ اسمی‌ از دین‌ و هیچ‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ و هیچ‌ حدیثی‌ در باب‌ عدالت‌ در خلال‌ هنرتان‌ نیاورید».

جان‌ رالز (1921 ـ 2002 م‌) را به‌ خاطر نظریه‌ی مشهورش‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد در بردارنده‌ی‌ همه‌ی‌ جنبه‌های‌ مثبت‌ نظریه‌های‌ پیشین‌ است‌ «فیلسوف‌ عدالت» نامیده‌اند؛ فیلسوفی‌ که‌ در بستر اندیشه‌ی‌ غربی‌ و بویژه‌ لیبرال‌ دموکراسی‌، عدالت‌ را به‌ مفهومی‌ قابل‌ دسترس‌، تبدیل‌ کرد تا همگان‌، آن‌ را دریابند و مطالبه‌ کنند و در پی‌ تحقّق‌ آن‌ برآیند.

وی‌ عدالت‌ را «برابری‌ هر چه‌ بیشتر در توزیع‌ هر آنچه‌ برای‌ انسان‌ها مطلوب‌ یا ضروری‌ است» می‌داند و معتقد است‌ که‌ تنها تغییرات‌ یا سیاست‌هایی‌ عادلانه‌ هستند که‌ به‌ بهبود وضع‌ فقرا بیانجامند، حتی‌ اگر رفاه‌ ثروتمندان‌ یا رفاه‌ کلّی‌ جامعه‌ را کاهش‌ دهند.

شاید با این توصیفات بتوان فیلم‌های بیشتری را در مفاهیم عدالت‌خواهانه گنجاند اما با مقایسه مفاهیمی که در فیلم‌های سال‌های اخیر ساخته شده‌اند با مفهوم عدالت متاسفانه تعداد انگشت‌شماری از آثار سینمایی و یا حتی تلویزیونی را می‌توانیم نام ببریم.


  • سید مهدی موسوی