کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

ما قربانی آرزوهای پدر و مادرمان هستیم؟

چهارشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۴ ب.ظ

به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) یادی کنیم از یادداشت های قدیمی وبلاگ کمرنگ و وبلاگ پس از طوفان.

ضمنا تمام مطالب به درد بخوری (از نظر خودم) را که از سال 84 تا الان نوشته ام، در حال جمع آوری در یک سایت جدید هستم که بزودی آن را معرفی خواهم کرد.

با چند مطلب جدید هم ان شاء الله هفته آینده بروز خواهم بود.

کوچه‌ی عشق ما از همان روز اول خاکی بود!

کوچه‌ی عشق ما از همان روز اول خاکی بود! 2

ما قربانی آرزوهای پدر و مادرمان هستیم؟!

عکس ‏العمل خوانندگان "قربانی آرزوهای پدر و مادر!"


نظرات  (۹)

نظرات خصوصی پس از مطالعه توسط مدیر وبلاگ، حذف می شوند

سلام. صیر صعودی کیفیت نوشته هایتان کاملا مشهود است. موفق باشید و التماس دعا
پاسخ:
سلام. چشات قشنگ میبینه آقا صادق.
سلام. فوق العاده بود. خصوصاً «کوچه عشق ما از همان روز اول خاکی بود!»
بسی لذت بردیم
چه استعاره هایی به کار برده بودید.
اما «ما قربانی آرزوهای پدر و مادرمان هستیم؟!» اصلاً متن خوبی نداشت. خیلی خشک بود...
از اون «کوچه...2» هم که راستش سر در نیاوردیم.
ببینیمت ان شاء الله...
پاسخ:
کمرنگ: سلام. نظر لطف شماست. بله اون متن «ما قربانی...» را اصلاً دوست ندارم خودم...
چطوری قربانی آرزوهای پدر و مادر؟






پاسخ:
کمرنگ: به مرحمت دوستان.
  • مسافر(میم اعشا)
  • سلام...
    جالب بود خصوصا که فهمیدیم در ذهن شما چه ها که نمی گذرد...
    امابنظر حقیر گاهی پدر ومادر هاکارهای بدتر از این می کنند که بعبارتی طرف آسفالت میشود...
    پاسخ:
    ...
    سلام. خدا قوت آقا سید
    ان شاء الله شما هم زودتر دو تا بشی از دستت راحت بشیم
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. یعنی من دو تا بشم از دست تو هم راحت بشم. الهی...
  • دختر مغان
  • سلام
    غبار روبی گذشته ها رو منم دوست دارم
    در این میان تکه هایی از بودنمان را دوباره یدا می کنیم
    امیدم این است که تکه های زیبایی از سید مهدی را بیابید تکه هایی که فراموش شده اند و نباید می شدند
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. ای کاش بعضی از چیزها برای همیشه فراموش بشوند...
    سلام آقا سید
    مثل همیشه زیبا و عالی بود خداقوت....
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام سید گلم. نظر لطفت هست حاجی.
  • مهدیه مهدوی
  • دلم جاده ای می خواهد....
    که ببرد مرا باخود...
    و برنگرداند... هرگز......

    یعنی همه ی کوچه های عشق خاکین ..؟؟
    انقدر که تو نخوای هیچ وقت از راهی که اومدی برگردی..؟؟!!
    حالا این خوبه یا بد..؟؟
    پاسخ:
    کمرنگ: نه برای بعضی ها اتوبان چهار بانده است.
    مطلب عمیق وبحث برانگیزیه سید افسوس که بسیاری از ما قربانی بی گناه ارزوهای پدر

    ومادرمان هستیم و حتی الان که خود پدر یا مادر هستیم وحق داریم خط مشی و روش

    زندگیمان را تغییر دهیم از سایه ی تحکم وزور گوییشان مصون نیستیم موفق باشید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی