عکس العمل خوانندگان "قربانی آرزوهای پدر و مادر!"
سلام. شست و نهمین پست این وبلاگ(یعنی پست قبلی)، اختصاص به یک مسئله اجتماعی داشت که گریبانگیر خیلی از جوانهایی بود که بنده با آنها صحبت کرده بودم و از مشکلات ازدواجشان میگفتند؛ اما چه هدفی از درج این پست داشتم؟ جوابهایی که تلفنی، ایمیلی، حضوری و کامنتی برای این مطلب به دست من رسید، مطالب ارزشمندی را به همراه داشت(البته بماند که بهضیها ْآنقدر شاکی شدند که ما را به فحش و ناسزا گرفتند!!!)، یکی از این پاسخها، پاسخ دکتر غفرانی(روانشناس) بود که توسط ایمیل برای من ارسال شده بود: که به دلیل اهمیت موضوع آن را در اینجا میآورم، ان شاء الله ادامه نظرات اساتید در پستهای بعدی:
هو المحبوب
من أین لی الخیر یا رب ؟ و لایوجد إلا من عندک
آقای سید مهدی موسوی:
با سلام به شما و جوانانی که می خواهند بلوغ و استقلالشان را به اثبات برسانند و شرائط ظهور آخرین حجت خدا را فراهم آورند.
برادر عزیز ، یکی از نکات مهم زندگی اینست که :
متهم کردن دیگران ، کار بسیار ساده ای است اما مخفی شدن پشت غفلت و جهالت و تخلف دیگران ، هیچ مشکلی را حل نمی کند.
اگر با اُنس با قرآن بفهمید و بپذیرید که : « هر انسانی فقط مسئول نیت و گفتار و رفتار و سرنوشت و کارنامه خویش است » و اینکه « دیگران هیچ دخالتی در کارنامه و سرنوشت ما ندارند » و اینکه « انسان هر لحظه در حال امتحان الهی است » و اینکه « فرصت و أجل او بسیار محدود است » ، پس باید موظف است از شرائط موجود ، بهترین و زیباترین استفاده « مجاز » را ببرد و لیاقت و صلاحیت خود را برای خلافت الهی و مدیریت و هدایت اطرافیان به اثبات برساند.
با توجه به اینکه دانشجویان به نکاتی در رفتار مسئولین ایراد می گیرند که خودشان با قرار گرفتن در آن موقعیت همان رفتار و بلکه بدتر از آن را انجام می دهند و فرزندان اعتراضاتی به والدین دارند که خودشان بدتر از آن را نسبت به فرزندانشان إعمال می کنند به نظر می رسد بهتر است به جای ایرادگیری و تلاش برای پیدا کردن « مقصر » به تحلیل مشکلات بپردازیم و برای حل مسائل اقدام کنیم.
اینکه والدین در مسیر ازدواج جوانان ، اشتباهاتی دارند درست اما اینهمه قهر و طلاق و اعتیاد و انحراف و تنبلی در جامعه اسلامی ، ربطی به نابالغ و غیر منطقی و از خود بیگانه بودن جوانان ندارد ؟ و آیا همان غفلت و جهالت والدین به فرزندان آنها سرایت نکرده ؟
چرا جوان تحصیلکرده ما اینقدر سریع تحت تاثیر محیط و شایعات قرار می گیرد؟
و چرا او به رژیم جعلی و خونخوار اسرائیل و دولت جنایتکار آمریکا و استعمارگر کثیف انگلیس چراغ سبز نشان می دهد؟
آیا اینهمه ابتذال و تنبلی در درس و عبادت و کار و در مسئولیت پذیری و آیا اینهمه «توقعات پایان ناپذیر و نامحدود» جوانان، آیا اینهمه کتک کاری و خشونت و فحاشی پسران نسبت به همسران جوان خود همگی گناهش به گردن والدینی است که با هوس آنها مخالفت کرده اند؟
آیا آن جوانانی که والدینشان کمترین پایبندیهای دینی ندارند و فرزندانشان را رها کرده و آنها هم به هوسرانی خود مشغولند هیچ مشکلی ندارند و به دروازه های تمدن رسیده اند؟
از اینها گذشته، اکنون «إصلاح» باید از کجا شروع شود؟
از بالا؟ از پائین؟ یا از طرف هر که بالغ تر، عاقل تر، منطقی تر، مومن ترو هنرمندتر است؟
به نظر می رسد شما افسران بیداری و پرچمداران سپاه عقلانیت و ایمان و عدالت می توانید از تاریکها بکاهید و روشنی بیافرینید اما اگر به جای بهانه گیری ، با انس با قرآن ، خودتان و کرامت و رسالت و ماموریت و نقش الهی خود را بشناسید و برای انجام وظائفتان ، خود را به علم و معرفت و ایمان و اراده و امید و شور و نشاط لازم و کافی مجهز کنید. موفق باشید. ان شاء الله تعالی.
آدما اشتباه می کنن که دنبال خوشبختی می گردن زیرا خوشبختی یافتنی نیست بلکه ساختنیه
آدمی که جاذبه و دافعه مشخص و روشنی ندارد مفید بودنش مشکوک است.
اگر در درون خود ناصحی پیدا نمیکنی در بیرون تو رسولی نیست.( نهج البلاغه)
برنده ترین سلاح برای اصلاح ، اخلاق نیکو و کلام تشویق آمیز و « تکیه بر نکات مثبت » است.
دنیا ، محل آزمایش است نه منزل آسایش.
با احترام: غفرانی
3 / 8 / 1388