کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۳۶ مطلب با موضوع «روایت‏ ها» ثبت شده است

۲۵
فروردين

امسال برخلاف سال‌های گذشته پیام‌های چندانی به مناسبت سال جدید به دستم نرسید. جدا از اینکه برخی از کارشناسان گسترش ابزارهایی چون وایبر، واتس‌آپ و... را دلیل کاهش تعداد پیامک‌ها می‌دانند، به نظر من شروع سال که مصادف با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود تاثیر بیشتری بر کاهش ارسال پیام‌های تبریک عید داشته است. برای دسترسی به آرشیو پیام‌های تبریک سال‌های گذشته بر روی لینک‌های زیر کلیک نمایید.


سال 88        سال 89        سال 90        سال 91        سال 92        سال 93


پیام‌های امسال را با حذف پیام‌هایی که فقط تبریک عید بودند در اینجا می‌آورم:
ـ در دو عالم جلال ما زهراست/ رمز تغییر حال ما زهراست/ عید با فاطمیه می‌آید/ ذکر تحویل سال ما زهراست.
ـ همیشه بهار قاصد طراوت است و این بار، این عطر یاس است که شبنم گونه‌هایمان را نفیس می‌کند. خالق محبوب من... هر چند که تو عین مستقیمی، بی منت و واسطه اما، بودنمان را باب دل این بهترین مخلوقات کن و محض خاطر وجودشان، لذت بندگی را نثار وجودمان گردان. التماس دعا و «بهارتون فاطمی»
ـ پیام‌های روزهای اول پاک می‌شن برای همین این هفته پیام می‌دم تا یادت بمونه. عیدت مبارک. زیر سایه بقیه الله باشی.
ـ امیدوارم سالی که بهار و زمستانش یادآور دوران غم و تنهایی علی(ع) و مظلومیت زهرا(س) است، با ظهور موعودشان سالی مهدوی گردد. با یادش دعای فرج بخوانیم. سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک.
ـ هر سال منم عبد عطایت مادر؛ خوشبخت شدم ذیل دعایت مادر؛ نوروز که قابلی ندارد بی بی؛ صد عید، الهی به فدایت مادر. ان شاء الله نوروز فاطمی و سالی خوش داشته باشید.
ـ خدایا، بهار فصل زنده شدن است، مددی کن برای زنده شدن بندگانت. عیدتان مبارک.
ـ امسال بهارمان به نام زهراست. سالی که نکوست از بهارش پیداست. سالتان فاطمی.
ـ در این رویش و سبزی دنیا! دنیایی پر از شادی و پاکی برایت آرزومندم. عید مبارک.
ـ از پروردگار مهربان می‌خواهم امسالتان به قلم تدبیر آن نقاش بی‌همتا چنان زیبا نقش بندد که طبیعت به تماشای شکوهش بایستد. سالی سرشار از موفقیت و سلامتی برایتان آرزومندم. نوبهاران مبارک.
ـ بهار: بستر مهر است و دفتر معرفت، قصه هستی است؛ حکایت وابستگی‌ها؛ و فراموشی خستگی‌ها؛ بهاران با تمام رمز و راز و زیبایی‌هایش مبارک.
ـ سالی که بهارش قدم فاطمه باشد/ صدها برکت از کرم فاطمه باشد/ امید که یک مژده ز صدها خبر خوش/ پیغام فرج در حرم فاطمه باشد. سال نو مبارک.
ـ فرارسیدن نوروز و بهار طبیعت بر شما مبارک. نوبهارتان خجسته، روزهایتان آرام و دلتان شاد باد.
ـ پر برکت باد سالی که از بهارش بوی فاطمه(س) استشمام می‌شود. همدلی و همزبانی پند توست/ دولت و ملت همه پابست توست/ چون که فرمودی شعار سال نو/ چشم آقا هستی‌ام از هست توست.
ـ نوروز زمانی است که چشم و دل و اندیشه تو تازه‌ها را با شجاعت کشف کند. سال نو مبارک.
ـ بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما/ نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما. نوروز مبارک.
ـ بهار فرصت تجدید مهربانی و ارادت است. زمان یادآوری دوست داشتن، وقت آرزوهای خوب! چهره‌ات پر خنده، خانه‌ات آباد، کیسه‌ات پر زر، کوچه باغ دوستی سرسبز، چارچوب زندگی‌ات محکم. نوروز مبارک باد.

  • سید مهدی موسوی
۱۹
خرداد

تلویزیون را  که روشن می‌کنم، روی کانال شبکه‌ی آموزش است؛ برنامه‌ی لبخند تهران. خانمی پشت میز نشسته است و دستهایش را تکان می‌دهد و هرچند لحظه یک بار به مهمان برنامه که رامبد جوان است طعنه‌ایی می‌زند. چهره‌اش را نمی‌شناسم ولی این‌طور زیرنویس شده است: خانم...منتقد سینما و تلویزیون.

چون اهل و عیال هم در این حوزه به فعالیت می‌پردازند، با کنجکاوی و نگاه موشکافانه‌تری بحث را دنبال می‌کنم تا جایی که پس از گذشت تقریبا سه دقیقه از شروع بحث حوصله‌ام به حدی سر رفت که نشستم به خیال‌پردازی:

ـ تو رو خدا نیگاش کن، چارتا مطلب و مقاله راجب طنز خونده داره پشت سرهم تئوری‌های حفظ شده می‌ده به خورد ملت بعنوان طنز! اگه اینجوری می‌شد منتقد شد که من خدای حافظه‌ام و خدای اعتماد به نفس که مطلب رو جوری به خورد ملت بدم که گویی چندین و چند کتاب راجب طنز موقعیت و طنز گفتار و کمدی کلاسیک و عصر جدید نوشتم...

این خیال‌پردازی‌ها ادامه داشت و اینکه از فردا بشویم منتقدسینما فکر بدی هم نیست... سینما که می‌رویم، دو سه خط هم از فیلم می‌نویسیم و طوماری از بدی‌ها را پشت سر هم ردیف می‌کنیم. که چرا در گنجه بازه... چرا دست تو درازه... می‌شود یک نقد جنجالی بیا و ببین...

البته این خیال‌پردازی‌ها لحظه به لحظه بیشتر تشدید می‌شد و حرص اینجانب بیشتر در می‌آمد به سبب طرز تکان دادن دست و سر آن خانم منتقد و چرخش زبانشان در دهان که گویی آنچنان هم نباید بی‌شباهت با صدای خانم‌های بخش اطلاعات پرواز فرودگاه مهرآباد باشد؛ که اگر نه غیر از این باشد کل حرفه‌ی منتقدی ایشان زیر سوال می‌رفت.

در همین فکر و خیال‌ها بودیم که رسیدیم به این سوال که به واقع نقد چیست و منتقد کیست؟ انصاف نیست این‌گونه منتقدین را به نقد بکشیم حتی در خیالمان... و این شد که من و خیالمان شدیم دو طرف این مناظره من بگو... او بگو...

اولین سوال خیالمان این بود که:

ـ اگر راست می‌گویی و این‌جوریا نیست پس چرا منتقدین حتی از فیلم‌های خیلی خوب که اتفاقا توام آنها را خیلی دوست داری می‌توانند آن همه عیب و ایراد دربیاورند و سیاه‌نامه‌ایی بسازند و اساسا چرا منتقدین اینقدر بدبین هستند؟

و من... همان من حقیقی که بعضی‌ها عقیده دارند ـ البته لطف دارند که من حقیقی ما بسیار خوب و منصف است ـ در فکر فرو رفتیم و جواب دادیم:

ـ خب تعریف کردن و تعارف کردن از کاری خیلی آسان است و ما ایرانی‌ها هم که ذاتا حرفه‌ایی هستیم در اغراق و تا دلتان بخواهد می‌توانیم بشینیم و تعریف کنیم ازچیزی، پدیده‌ایی، اتفاقی، مسئولی و فیلمی، آن هم با پیاز داغ فراوان...

نمی‌شود که اسم این را پیشه و شغل گذاشت. پیشه و شغل و هنر سختی می‌خواهد. بخاطر کار سخت به انسان پول می‌دهند و اینجانب بالاخره توانستم خیال‌پردازیمان را مجاب کنم که باید سیاه‌نامه نوشت تا بشود اسمش را شغل و هنر و پیشه گذاشت. چون سیاه‌نامه نوشتن کار سخت‌تری‌ست از تعریف کردن و برای تعریف کردن که کار آسانی‌ست به کسی پول نمی‌دهند. البته نه هر سیاه‌نامه‌ایی. چون سیاه‌نامه‌ایی که هنر و سیاست نداشته باشد دودمان انسان را به باد می‌دهد؛ چه برسد به او پول بدهند و او را هنرمند خطاب کنند.

اینکه آدمیزاده بتواند نقطه ضعف‌های کاری را در کمال ادب و خونسردی بیان کند و طوری بنویسد که هم دل کارگردان را بدست بیاورد و هم دل همکاران منتقدش را، می‌شود هنر. هم بدی‌ها راببیند، هم آنها را طوری عنوان کند که باعث یاس و ناامیدی کارگردان نشود و نیرو محرکه‌ایی باشد که کارهای بعدی را بهتر و دقیق‌تر بسازد. نقد باعث رشد کارگردان باشد، نه به زمین کوبیدن آن. خلاصه نقد اگر منصفانه باشد می‌شود عصای دست کارگردان و دو عدد چشم پشت سر کارگردان که چیزهایی که نادیده باقیمانده راهم ببیند. به شرطی که منصفانه و دلسوزانه باشد.

نقد شیرین‌تر می‌شود به نوش جان آدمیزاده اگر ده خط از بدی‌ها نوشته شد، دو خط هم خوبی و نقاط قوت در آن گفتار ضمیمه شود، دو خط پروپیمان به پروپیمانی ده خط اول. تا بعدا به سبب اعتراضات خانواده و دوستان و صد البته به سبب دل بسیارمهربان منتقد به گفتار ضمیمه نگردد.

 

  • معصومه علوی خواه
۱۳
خرداد

«آدم‌ها» قرار بود نگاه یک نویسنده‌ی دوزاری باشد بر جزء جزء یک شهر؛ شهری که گفتم می‌تواند حتی در یک اتاق دو متری زیر راه‌پله در خیال یک آدم دیوانه شکل بگیرد! دیوانه‌ای که شاید در نگاه دیگران به دیوانه بماند اما در اعماق این اتاق دو متری پادشاهی کند.

اما من نه آن دیوانه‌ی محبوس در اتاق دومتری هستم که بخواهم جنگلی را در اتاقم تصور کنم و نه آن دائم‌السفری که برای نوشتن «آدم‌ها» کاغذ کم بیاورد. آدم‌ها گاهی در داستان‌های امروزم خودشان را لو می‌دهند و گاه از خاطرات 27 سال قبلم بیرون می‌آیند و جایی بدون آنکه حتی خودم هم بدانم! داستان را به نفع خودشان تمام می‌کنند.

چند روز قبل جوجه‌ی یاکریمی (قمری) که روی کولر محل کارم لانه کرده بود، از تخم بیرون آمد. بال و پر درآورد، مثل مادرش قشنگ شد و حالا آماده‌ی پریدن است. یعنی یک جوجه‌ی چند روزه با دل آدم چه می‌کند که حالا دو روز است غصه‌ام گرفته است. غصه‌ام گرفته است که اگر برود چه کار کنم؟ با اینکه مادرش راه به راه برایش غذا می‌آورد، من هم آب و دانه می‌ریزم تا اهلی‌اش کنم. اهلی‌اش کنم که اگر رفت باز هم برگردد، اما به نوازش دست‌هایم عادت نکرده است...

یک راه بیشتر برایم نگذاشته است: قفس!

می‌گویند «عشق» آدم را خودخواه می‌کند. من قبول ندارم. من باید کاری کنم که جوجه یاکریم نرود. بماند. آن‌قدر بماند تا دوستم داشته باشد. تا اگر درِ قفس را هم باز کردم، نرود...

وقتی بین دستانم گرفته بودمش، وقتی که دیگر راه فراری نداشت، جادویم کرد. بله! یک جوجه یاکریم با ضربان قلبش جادویم کرد... قفس قلبم را شکست و همه‌ی یاکریم‌های درونم را آزاد کرد. همه‌ی سوژه‌هایی که بیست و هفت سال اینجا توی قلبم نگهشان داشته بودم که اگر لازم شد! توی داستانی آزادشان کنم...

ای کاش اشک‌های دم مشک می‌گذاشتند تا بقیه‌اش را بگویم اما حیف...

قمری

  • سید مهدی موسوی
۰۶
فروردين

عید نوروز یکی از آن مناسبت‌هایی است که می‌شود برای صدها مخاطب گوشی‌ات پیامک تبریک بفرستی و گاه چندین پیامک محترمانه دریافت کنی که «شما؟». برای من عادی است و از بین این پیامک‌های «شما؟» گاهی یکی دو پیامک را جواب می‌دهم و این دوستان گاه در پیامک‌های بعدی هم می‌گویند «شما؟».

 بگذریم. امسال هم مثل سال‌های گذشته پیامک متفاوتی ارسال کردم که این بار به طرز جالبی به بعضی‌ها «بر خورد» که این دیگر چه حرفی است و... مثل همیشه باز هم کسی پیدا شد و پیامکی که سال گذشته فرستاده بودم را این بار برایم پیامک کرد. دست همه‌ی دوستان عزیزم را می‌بوسم.

پیامک سال‌های گذشته:

عید سال 88                             عید سال 89                            عید سال 90

عید سال 91                                    عید سال 92

پیامک امسالم این بود:

«دل‌های تاریک هیچ‌گاه معنای تازه شدن را نمی‌فهمند و بهار معنای نگاه‌های سرد»

بهار

  • سید مهدی موسوی
۱۶
شهریور

برای کسی که بخواهد در جزئیات شهر دقیق شود، شهر پر است از سوژه‌های تلخ و شیرین که نوشتن در مورد آنها هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسد. شهر در اینجا یک مفهوم عام است. «شهر» می‌تواند یک روستا، یک خانه، یک محله... حتی یک زندان باشد! توی زندان هم ما با اجتماعی از انسان‌ها و خانه‌ها (سلول‌ها) طرف هستیم. برای ساختن شهر غیر از خانه‌ها و آدم‌ها چیز دیگری هم لازم داریم؟ ماشین، مغازه، پارک، سینما، مسجد،... و از همه مهم‌تر خیابان! همه‌ی این‌ها می‌تواند در یک اتاق دو متری زیر راه‌پله هم تعریف بشود؛ در خیال یک آدم دیوانه!

حالا من نه در یک اتاق دو متری هستم و نه در یک سرزمین خیالی مثل بازی Skyrim که این روزها عجیب من را درگیر خودش کرده است. سرزمین بسیار بزرگی که فکر می‌کنم دیدن تمام جزئیاتش چند ماهی به طول بیانجامد. از بحث اصلی‌مان دور شدیم. داستان «آدم‌ها» قرار است ثبت تصاویری از یک شهر در مفهوم واقعی خودش باشد. قرار نیست در اینجا با متن‌های طولانی طرف باشیم. در واقع روایت‌های مستند از شهر با کمک عکس‌هایی که دیالوگ‌های پنهان و آشکار خودشان را به رخ خواهند کشید، مطالب دنباله‌دار «آدم‌ها» را خواهند ساخت. برای شروع، 4 سوژه‌ی زیر را ببینیم:

  • سید مهدی موسوی
۰۲
فروردين

برای پنجمین سال پیاپی، پیامک تبریکی را برای دوستانم ارسال کردم. مثل هر سال اتفاقات جالبی هم رخ داد؛ مثل دوستانی که ـ یا عمداً و یا سهواً ـ شماره‌ی من را در گوشی تلفن همراهشان نداشتند و از این پیامک متعجب شده بودند و یا دوستانی که جواب‌های خصوصی! فرستادند و امکان انتشار آن‌ها در این پست نیست. (دسترسی به پیامک‌های سال‌های گذشته)

برخلاف سال گذشته برای همه‌ی دوستانم پیامک ثابتی را ارسال کردم:

«عید می‌توانست اول پاییز هم باشد! بهار، تک دخترِ لوس خانواده بود. بازم تبریک»

دو پیامک دیگر هم بودند که برای کسی ارسال نکردم:

«می‌توانی مثل مرداب گذر فصل‌ها را ببینی؛ تبریک عید، چندان کار سختی نیست!»

«هنوز زمستان تمام نشده، درختان سبز می‌شوند؛ بهار منتظر تقویم‌های ما نمی‌ماند.»

و اما پیامک‌های تبریک دوستان. طبق رسم هر ساله اولاً نام فرستنده (برای مسائل امنیتی!) و ثانیاً ده‌ها پیامکی که فقط تبریک عید بودند را منتشر نمی‌کنم. از همه‌ی دوستانی هم که در حرم آقا امام رضا(ع) به یاد من بودند تشکر ویژه می‌کنم. پیامک‌ها به ترتیب نیستند:

* بهاران روزی نو می‌رسد و ما همچنان چشم در راه روزگاری نو. حال که زمین و زمینیان مرده‌اند آیا زمان آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ «و یحی الارض بعد موتها» (شهید سید مرتضی آوینی)

* در پناه حضرت ولی عصر علیه السلام سال پر خیر و برکتی برایتان آرزومندم.

* رسیدن سال فاطمی به قدم‌های گل فاطمه متبرک ان شاء الله... سال نو مبارک. امید آنکه در سال جدید، حاجت دلتان با حکمت خدا یکی شود... یا علی.

  • سید مهدی موسوی
۲۲
اسفند

آرشیوی از 4 سال دریافت پیامک تبریک عید
هر سال پیامک خاصی برای تبریک عید می سازم و به دوستانم ارسال می کنم. جوابهایی که برایم می آید گاهی وقتها جالب است، گاهی وقتها از بی توجهی طرف مقابل به پیام اصلی حکایت می کند و گاهی هم از پرت بودن شدید طرف مقابل! و برداشت های فرامتنی خنده دار (((:

معتقدم اکثر ما آدمها هیچ توجهی به محتوای پیام های مناسبتی نداریم، گاهی حتی آن را نمی خوانیم و فقط توجهمان به مسئله ی «تبریک گفتن» است. نمونه اش هم چند صد پیامکی که در لینک های زیر مشاهده می کنید.

شما چه پیامکی برای تبریک عید می فرستید؟
برای کسانی که مایل هستند این پیامک ها را ببینند یا آرشیوی از پیامک های عید داشته باشند:
عید سال 88: http://kavirneshin.ir/post/141
عید سال 89: http://kavirneshin.ir/post/167
عید سال 90: http://kavirneshin.ir/post/37
عید سال 91: http://kavirneshin.ir/post/66

بعدنوشت:
1) ارتباط تصویر و این متن چیست؟ (((:
2) جان هر کسی که دوست دارید پیامک های لوس ارسال نکنید.
3) امسال منتظر پیامک متفاوتی از بنده باشید.

 
  • سید مهدی موسوی
۱۵
خرداد

رجب و شعبان پر است از تولدهای قشنگ و زیبا، امروز هم میلاد با سعادت حضرت علی(ع) اولین امام شیعیان. این روزها برای شما پر از خیر و برکت و شادمانی باشد.

درد و دل اول ـ بدقولی:

دیگه حساب کامنت‌های خصوصی و غیر خصوصی که پرس‌وجو می‌کردن که چرا این وبلاگ آپدیت نمی‌شه از دستم در رفته بود. باشه... چشم... ننوشتن ما از نداشتن سوژه و مطلب نبوده، گرفتاری کار اینقدر آدم را مشغول خودش می‌کنه که دیگه با یک ذهن پراکنده، نمی‌شه یه مطلب درست و حسابی نوشت. وقتی هم یکهو شروع می‌کنی کل صفحه وبلاگت را مطلب رسمی نوشتن و یادداشت برای این سایت و اون سایت و اون مجله، دیگه جرات نمی‌کنی از دل خودت مطلب بنویسی... می‌شه همینی که می‌بینید...

درد و دل دوم ـ کتابخونه شخصی:

با خودم شرط کرده بودم که یا نمایشگاه کتاب امسال نروم یا اگه رفتم دیگه کتاب نخرم. آخه آدم کلی کتاب نخونده توی خونه داشته باشه، باید بره بازم کتاب بخره؟! البته وقتی ورودی کتابخونه کوچیک آدم بسته نشده باشه خوب معلومه که آدم هوس کتاب هدیه بیشتر می‌کنه... (حالا دوست داری اسمش را هم خسیس بازی بگذاری به ما برنمی‌خوره) هفته پیش 2 تا کتاب بسیار عالی هدیه گرفتم. یکی کتاب از لب برکه‌ها از شاعر عزیز دکتر مژگان عباسلو که چند روزی بود از آمریکا برگشته بودند (البته الان دوباره رفتند) و جدیدترین کتاب‌شون را به بنده هدیه دادند و یکی هم کتاب نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران نوشته دکتر علی‌اکبر ولایتی که بعد از مصاحبه با دبیر ستاد هماهنگی فعالیت‌های مهدوی، آقای موسوی‌نژادیان، از ایشان هدیه گرفتم. این‌ها را گفتم که یک وقت فکر نکنید ما از اینکه کتاب هدیه بگیریم بدمان می‌آید... اتفاقاً خیلی هم خوشحال می‌شویم...

درد و دل سوم ـ بی‌حیایی سیاسی! :

دغدغه‌داشتن نسبت به مسائل جامعه چیز خیلی خوبیه اما اطلاع نداشتن از فعالیت‌ها و عملکرد یک مجموعه، دستگاه و حتی یک فرد و بعد هم تهمت کم‌کاری و مفت‌خوری زدن به اون‌ها کار بی‌شرمانه‌ای هست که اون دغدغه را لکه‌دار می‌کنه. حالا این فحش دادن‌ها از کجا ناشی می‌شه:

1) وقتی که ما کوچکترین اطلاعی از عملکرد یک مجموعه نداریم و در حالت کلی فقط اسم آن را شنیده‌ایم ـ خیلی ببخشید ـ بی‌خود می‌کنیم در مورد  آن مجموعه اظهارنظر کنیم. مثال می‌زنم: یک همایش، کنگره یا برنامه‌ای برگزار می‌شود یا خیلی کلی‌تر، وزارت‌خانه یا سازمانی در حال فعالیت است و ما فقط انتظارات خودمان را بیان می‌کنیم. به برگزارکنندگان همایش‌ها فحش می‌دهیم، به صداوسیما فحش می‌دهیم، به فلان وزیر فحش می‌دهیم اما...

2) اغراض سیاسی ما را به فحش دادن می‌رساند. آب گرفتی مترو که یادتان هست. آنچنان خوشحالی زایدالوصفی ما را می‌گیرد که در دلمان دعا می‌کنیم ای کاش چند نفری هم در این مترو غرق بشوند که بیشتر بتوانیم روی آن مانور بدهیم. علیه شهردار شب‌نامه پخش می‌کنیم و سایت‌های خبری‌مان را پر از مطلب و عکس و فیلم و کاریکاتور می‌کنیم... یا اصلاً سر انتخابات به فلان عالم که موضع سیاسی‌اش با ما جور نیست، هزار تا فحش و ناسزا می‌دهیم و الی آخر... بعضی از سایت‌های خبری به اصطلاح ارزشی و اصول‌گرا حالم را بهم می‌زنند...

3) حق با ماست و آن مجموعه یا آن فرد کم‌کاری می‌کند. اما نه تنها قدم مثبتی برنمی‌داریم بلکه به قرزدن‌ها و فحش‌دادن‌های خودمان ادامه می‌دهیم. به سینما و سینماگران فحش می‌دهیم دریغ از اینکه در طول عمرمان حتی یک بار سینما رفته باشیم. از کم‌کاری مجموعه‌های دانشجویی گله می‌کنیم دریغ از اینکه کمکی به این مجموعه‌ها بکنیم و باری از روی دوششان برداریم... چرا اینقدر ما انتظار داریم ولی منتظر نیستیم؟!

درد و دل چهارم ـ فرسودگی:

هر چقدر هم ما به وسایل خونه رسیدگی می‌کنیم باز هم نمی‌تونیم از فرسودگی آن‌ها جلوگیری کنیم، شاید سرعت فرسودگی را کم کنیم اما مطمئناً بعد از مدتی آن وسیله دچار خرابی و کهنگی می‌شود. حالا آدم‌ها چطور فرسوده می‌شوند؟ آدم‌ها اول دل‌شون فرسوده می‌شود و بعد جسمشون. یعنی ممکنه یه جوون 25 ساله یک دفعه احساس فرسودگی بکنه، وقتی هم احساس فرسودگی می‌کنی، فرسودگی همه چیز به چشمت میاد، کولر خونه سوراخ میشه، یخچال می‌سوزه، تلفن همراهت می‌سوزه، دوچرخه‌ات خراب میشه و وقتی این آخری را می‌بری پیش تعمیرکار، خیلی راحت می‌گه: «بابا این دوچرخه‌ها دیگه عمرشون را کردن، باید بیاندازیش توی رودخونه...». حالا دل آدم که فرسوده شده باشه (دل که ساکن باشه مثل مرداب میشه، میگنده...) را چه کسی عوض می‌کنه؟

درد و دل پنجم ـ حرف‌هایی که قابل گفتن نیست:

خیلی وقت بود که آخر مطالبم شعر نمی‌نوشتم و توی کامنت‌ها بعضی‌ها گله کرده بودند، این اپیزود هم تقدیم به این دوستان عزیز:

هر روز از این مسیر برمی‌گردم

از رفتن ناگزیر برمی‌گردم

تو شام بخور بخواب تنهایی‌جان!

من مثل همیشه دیر برمی‌گردم

جلیل صفربیگی ـ گاوصندوق بر پشت مورچه کارگر

 

از پلّکان آینه بالا نمی‌روی

آن سوی ابرهای تماشا نمی‌روی

ماندی اسیر خاطره‌هایی که نیستند

گامی به سوی کوچه‌ی فردا نمی‌روی

شب روبه‌روی آینه، اما تو آن طرف

از ذهن این تصور رسوا نمی‌روی

حسی شبیه گمشدگی در غبار هیچ ـ

تقدیر تلخ توست همین، تا نمی‌روی

گامی، تکان مختصری، رود نا امید!

موجی بزن مگر که به دریا نمی‌روی؟

حسن یعقوبی ـ به لهجه‌ی انگور

 

به سلامت

ــــــ

مثل رود

یک عمر

هر که را دوست داشتم

بدرقه کردم...

مژگان عباسلو ـ از لب برکه‌ها

 

ضج جه

ـــــــ

اگر ماه بودی،

تو را از لبِ برکه‌ها

اگر آه بودی،

تو را از دلِ سینه‌ها

اگر راه بودی،

تو را از کفِ خیلِ وامانده‌ها

تو اما

نه ماهی،

نه آهی،

نه راهی،

 

فقط گاه‌گاهی

فقط

گاه‌گاهی

فقط...

  گاه گاه...

مژگان عباسلو ـ از لب برکه‌ها

  • سید مهدی موسوی
۰۲
فروردين

از نوروز 88 بود که پیامک‌های تبریک عیدم را روی وبلاگ قرار دادم. امسال اما متفاوت از سال‌های گذشته به‌خاطر گستره مخاطبان، 4 پیامک متفاوت برای دوستان ارسال شد که این پیامک‌ها از این قرار است:

* برای تبریک عید، نیاز به فلسفه‌بافی و گفتن شعرهای عاشقانه نیست، گاهی فقط «عیدت مبارک» حرف‌هایی دارد که با صدها صفحه نامه هم نمی‌توان گفت!

* برای آدم‌های دوست داشتنی، همه‌ی سال وقت دید و بازدید است. عید شما مبارک

* دید و بازدید عید که شد بیا، توی شلوغی مهمانان، کسی متوجه حضور تو نخواهد شد

* گاهی تبریک عید، بهانه‌ایست برای یادآوری خاطرات فراموش‌شده. عید شما مبارک

 

اگر این پیامک‌ها به دست شما نرسیده است، یا از لطف همراه اول است یا اینکه در لیست دوستان من نیستید و یا جرأت ارسال پیامک برای شما را نداشته‌ام!

برای مشاهده پیامک سال‌های گذشته و جواب دوستان، بر روی لینک‌های زیر کلیک نمایید: 


پیامک سال 88                    پیامک سال 89                     پیامک سال 90


دوستان عزیز و مهربانم، امسال نیز بنده را مورد لطف خویش قرار دادند و پیامک‌های ذیل را در فاصله چند روز مانده به تحویل سال نو، تا یکی ـ دو روز پس از آن ارسال کردند که در ذیل می‌آید: (این پیامک‌ها جدا از ده‌ها پیامک و تماسی است که فقط تبریک سال نو بودند و یا حاوی اطلاعات خصوصی بودند!)


* چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا؟ دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا؟ سر عاشق شدنم لطف طبیبانه‌ی توست. ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا؟ کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری، که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا؟ اللهم عجل لولیک الفرج.

* آسمان غرق خیال است کجایی آقا، آخرین جمعه سال است کجایی آقا، یک نفر عاشق اگر بود زمین می‌فهمید، عاشقی بی‌تو محال است کجایی آقا. اللهم عجل لولیک الفرج.

* عید شما هم مبارک. این روزها همه عید و به هم تبریک می‌گن حتی شما که نمی‌شناسمتون! اما مهم آرزوی مبارک بودن روزهای آتی هستش.

* سال پر خیر و برکتی برایتان آرزومندم.

* عید از آن کسیست که آخر سال را جشن بگیرد نه اول آن را. پیشاپیش نوروز 91 مبارک.

* به امید سالی که آخرین سال انتظار باشد. عیدتان مبارک.

* وقتی بهار داره میاد باید گل‌ها رو خبر کرد. می‌خواستم خبرتون کنم بهار داره میاد. پیشاپیش بهار قشنگتان مبارک.

* باعث افتخارست که شادباش اینجانب جلوتر از نسیم خنک نوروزی خدمتتان شرفیاب شود.

* دفتر 365 برگ جدیدت رو دادم به خدا تا بهترین تقدیر رو برات نقاشی کنه. می‌خواستم اولین نفری باشم که با تمام وجود در سال جدید برایت سلامتی، شادمانی، خوبی و برکت آرزو می‌کنم.

* خوش به حال سال شمسی که ماه دوازدهمش آمد، کاش ماه دوازدهم ما هم بیاید. اللهم عجل لولیک الفرج.

* رحم الله امرأ اهدی الی عیوبی. در این آخرین روزهای سال و ایام حسابرسی سال گذشته، خدا رحمت کند کسی را که عیوبم را به بنده تذکر دهد.

* بهار است دل شد خانه او/ مصفی شو شدی کاشانه او/ به یمن عشق حق تا بیکران‌ها/ سر مستی بنه بر شانه او ـــ سرودم به یمن بهار 91 ـــ دلتان بهاری. کارتان کامکاری. عمرتان برقراری. فکرتان یادگاری. ذکرتان همنوایی و رحمت خدایی گوارای وجود شما و وابستگانتان باد.

* تحویل نمی‌گیرم!!! سالی را... که بدون حضور تو تحویل شود...

* یا مقلب القلوب والابصار... سال نو آید و نیامد یار، یا مدبر الیل والنهار. بی حضورش چه اشتیاق بهار، یا محول حول و الاحوال منتهی کن فراق را به وصال، حول حالنا الی احسن الحال به امید فرج همین سال.

* سایه حق، سلام عشق، سعادت روح، سلامت تن، سرمستی بهار، سکوت دعا، سرور جاودانه، این است هفت سین آریایی. نوروز پیشاپیش مبارک.

* خوش بحال سال نود؛ ماه دوازدهمش رو دید و عمرش به سر رسید...

* ـــــــــ اینا خط‌های دفترمه، واپسین روزای سال 90 یه جمله یادگاری برام بنویس.

* حضرت اباعبدلله الحسین (علیه‌السلام): بدستیکه شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی، حیله و تزویر پاک است. همراه با فرا رسیدن بهار طبیعت، پاکی و بهار هر چه بیشتر دل‌هایتان را برایتان آرزومندم.

* پیشاپیش فرا رسیدن سال حمایت از تولید ملی را تبریک عرض می‌نمایم. (2 بار)

* صمیمانه‌ترین شادباش پیشکش شما باد، بهاری باشید.

* هر بهانه‌ای برای تجدید حیات و یادآوری ممات، مبارک و لازم است عید شما و همه مبارک.

* با آرزوی 12 ماه شادی، 52 هفته خنده، 365 روز سلامتی، 8760 ساعت عشق، 525600 دقیقه برکت و 3153600 ثانیه برادری. می‌خوام اولین کسی باشم که سال 91 را بر شما و خانواده‌ات تبریک بگویم. سال نو پیشاپیش مبارک باد.

* خدایا مرا به بزرگی چیزهایی که داده‌ای آگاه و راضی کن تا شاید کوچکی چیزهایی که ندارم آرامش‌ام را از من نگیرد؛ بهارتان مبارک.

* دو قدم مانده به خندیدن برگ، یک نفس مانده به ذوق گل سرخ، چشم در چشم بهاری دیگر... تحفه‌ای یافت نکردم که کنم هدیه‌تان، یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی‌تان! پیشاپیش عیدتون مبارک.

* در دوری لذتی است که در باهم بودن نیست. در باهم بودن ترس فراق و در دوری لذت دیدار. (پیشاپیش عیدتان مبارک).

* الهی با خاطری خسته از اغیار و به فضل تو امیدوار، دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته، بدهی کریمی، ندهی حکیمی، بخوانی شاکرم، برانی صابرم. الهی احوالم چنانست که میدانی و اعمالم چنین است که می‌بینی! نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز. بارالها: بهترین‌ها را در این روز برای بهترین‌هایم می‌خواهم. آمین یا رب العالمین.

* عید هم مثل همه روزهاست. امیدوارم همیشه بهاری باشی!

* یادت پرچم صلحی است، میان شورش این همه فکر... پیشاپیش سال نو مبارک.

* ما که پیش سلیمان مورچه‌ای بیش نیستیم! همیشه خدا هم کم میاریم پس ای بزرگ بر ما ببخش و خرده مگیر! عیدتم فول

* یک نفر همره باد آن یکی همسفر شعر و شمیم، یک نفر خسته از این دغدغه‌ها آن یکی منتظر بوی نسیم، همه هستیم در این شهر شلوغ، این کفایت که همه یاد همیم. سال نو پیشاپیش مبارک باد.

* خداوندا کسانی دارم که روزگار فرصت دیدارشان را کمتر نصیبم می‌گرداند، اما تو خود می‌دانی که یادشان در دلم جاوید است، آنانکه رسمشان معرفت، کردارشان جلای روح و یادشان صفای دل است، پس آنگاه که دست نیاز سوی تو برمی‌آورند، پر کن دستانشان را از آنچه که در مرام خدایی توست. پیشاپیش سال نو مبارک.

* چند روز دیگر بهار میاد و همه چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه رو، روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه او تازگی می‌ارزه، «دوستیمون»!

* حسین(ع) جان: «سائل و سینه‌زنی، سیب، سحر، سوره فجر، سوز دل» بهر عزای تو دمادم داریم هفت سین کرمت جور، همیشه آقا ما فقط یک «سفر کرببلا» کم داریم. (2 نفر)

* نفستان گرم، دماغتان چاق، غنچه شادی روی لباتون، عیدتان شیرین همچو عسل. «سال نوت مبارک».

* با سلام. خوب هستید؟ امیدوارم سال خوبی را سپری کرده باشید و سال آتی برای شما و خانواده محترمتان سالی توأم با موفقیت، سربلندی و سرافرازی باشد.

* سالی که همه روزهایش عید باشد برایتان آرزومندیم.

* اینقدر منتظر بهار نباش تا ثانیه‌ها دیر نگذرد... !!! بهار می‌آید.

* دو قدم مانده به خندیدن برگ، یک نفس مانده به ذوق گل سرخ، چشم در چشم بهاری دیگر، تحفه‌ای یافت نکردم که کنم هدیه‌تان، یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی‌تان، بهار پیشاپیش مبارک.

* خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد، ظهور مهدی زهرا بهارمان باشد. پیشاپیش عید نوروز بر شما و خانواده گرامی مبارکباد. اللهم عجل لولیک الفرج. تعجیل فرجش صلوات.

* به نام خدای بهارآفرین، بهار آفرین را هزار آفرین، به جمشید و آیین پاکش درود، که نوروز از او مانده دریادبود... پیشاپیش سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باد، سالی سرشار از لبخند و مهر برایتان آرزومندم.

* یا اباصالح، یابن الحسن ز لطف تو تجلیل می‌شود، امسال هم بدون تو تحویل می‌شود، بر هفت سین سفره قلبم نوشته‌ام، این سفره با سلام تو تکمیل می‌شود. پیشاپیش سال نو را به شما تبریک عرض می‌کنیم.

* خداوندا تقدیرم را امسال زیبا بنویس، کمک کن آنچه را تو زود می‌خواهی من دیر نخواهم، و آنچه را تو دیر می‌خواهی من زود نخواهم (شریعتی). عیدتان مبارک.

* سال کبیسه تون پیشاپیش مبارک و پر از خوبی باشد. (:

* این صبح، این نسیم، این سفره‌ی مهیا شده‌ی سبز، این من و این تو و حالا خدا و بهار مبارک باد. بیا به مثل دانه رویم رو به سمت بهار.

* پیشاپیش ضمن تبریک فرا رسیدن سال جدید، خواهشمندیم هنگام بجا آوردن اعمال نوروز: (روزه‌داری، غسل، پوشیدن جامه‌های پاکیزه و استفاده از بوی خوش، نماز مستحبی مخصوص این روز، بسیار گفتن ذکر «یا ذاالجلال و الاکرام» ما را نیز از دعای خیر خود بهره‌مند سازید! ر.ک مفاتیج/ باب 2/ فصل 11

* شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند. عشق بورز حتی به آنها که دلت را شکستند. دعا کن حتی برای آنان که نفرینت می‌کنند. درخت باش بر غم تبرها. بخند و در این روزها بهار شو که خدا هنوز با ماست. نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار... آغاز بهار کنار خونوادت پر از شادی انشاءالله.

* صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد/ نوروز نوید وصل دل‌ها باشد/ امید که با فضل خداوند جلی/ سال فرج مهدی زهرا باشد... سال نو بر شما مبارک. (2 نفر)

* سالی پر از توام و سرشار از آکنده برایتان مملو از لبریزم!

* یا مقلب، قلب من در دست توست. یا محول، حال من سرمست توست. کن تو تدبیری که در لیل و نهار، حال قلب من شود همچون بهار. (سال نو مبارک)

* در شکفتن جشن نوروز برایتان در همه‌ی سال سر سبزی، جاودانگی، اندیشه‌ای پویا، آزادی و برخورداری از همه نعمت‌های خدادادی آرزومندم. سال نو بر شما و خانواده گرامی مبارک.

* «یک شاخ رز سفید تقدیم تو باد، خندیدن شاخ بید تقدیم تو باد، تنها دل ساده‌ای ست دارای ما، آن هم شب عید تقدیم تو باد. نوروز مبارک.

* آرزو داریم نوروزی که پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشد که آرزو دارید. نوروز بر شما خجسته باد. (3 نفر)

* اسفند رو به پایان است وقت کوچ کردن به فروردین، وقت بخشیدن و صاف کردن دل، پس مرا ببخش: اگر با نگاهی یا صدایی یا زبانی بر دلت ترکی انداخته‌ام! نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار...

* Happy New Year. Jelo jelo mobarak.

* سر سفره تحویل سال که نشستیم، یادمان باشد که حضرت زهرا(س)، اول برای همسایه دعا می‌کرد./ بهار مبارک و عزت مستدام.

* یا مقلب، قلب یاران شاد کن/ یا مدبر، خانه‌ها آباد کن/ یا محول، احسن الحالی نما/ قلب‌ها را از بدی خالی نما. (قلب) سال نو پیشاپیش مبارک (قلب)

* بهار زندگیتان بی انتها/ سالی پر از شادی نثارتان باد. عیدتان مبارک.

* دوستان، امیدوارم در سال جدید به تمام خواسته‌های مادی‌تون برسین و از معنویات بی‌بهره نباشین. عیدتون مبارک.

* سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باد. برای امر فرج دعا کنید. یا علی

* ان شاء الله سالی پر از عطر خدا در پیش داشته باشید.

* هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز.

* سال تولید ملی، حمایت از کار و کالاهای ایرانی مبارک باد. آرزو می‌کنم در سال جدید، خداوند به شما و خانواده محترمتان حیات طیبه عطا بفرماید.

 * سرخوش آن عیدی که آن بانی نور/ از کنار کعبه بنماید ظهور/ قلب‌ها را مهر هم عهدی زند/ از حرم بانگ انا المهدی زند/ سالی با برکت و با موفقیت آرزومندیم.

* صد مبارک به تو این عید که امروز باشد/ نوروز نوید وصل دل‌ها باشد/ امید که با فضل خداوند جلی/ سال فرج مهدی زهرا باشد. سال نو بر شما مبارکباد.

* آهسته میان تنگ، ماهی، دلتنگ گوید: دل تنگ بهتر از صد دل سنگ امسال نهنگ است، خدایا نشود حال دل من قصه ماهی و نهنگ. نوروزتان مبارک.

* خوش به حال سال شمسی، ماه 12امش آمد و رفت. اما ماه 12ام ما هنوز نیامده! به امید رهایی از سال‌های تکراری انتظار و آغاز سال‌های ظهور. سال نو مبارک.

* نوروزتان نو، دست افشان و غزل خوان.

* امام علی(ع): هیچ کرامتی عزت بخش‌تر از تقوا نیست، عید نوروز بر شما مبارک باد.

* عید نوروز قم عید قربان دیگریست، عیدتان مبارک. فردا در قم جشن شهادت سه تن از بهترین پاسداران علی که در تپه‌هایی از برف، در بلندترین قله‌های شمال غرب ایران عزیز سوختند، برقرار است. از لذت حضور در این مراسم همگان را بهره‌مند کنید.

* اینک بهار تا دروازه‌های شهر رسیده و رستاخیز دوباره در گیتی دمیده. احسن الحال را برایتان آرزو می‌کنم. نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* بر سر سفره نوروز اگر جایی هست، سخن ساده‌ی تبریک مرا جای دهید. نوروز مبارک.

* سالی گذشت و گشت زمین در مدار تو/ اما نداشت خاتمه‌ای انتظار تو/ قلب مرا ز خانه تکانی معاف کن/ بگذار روی شیشه بماند غبار تو/ یکسال من که هیچ به درد ظهورت نخورده‌ام/ حالا خدا کند که بیایم به کار تو/ سال نو مبارک.

* ای بهترین حال، مهدی جان لیک دیگر امروز بر سر سفره عید همچنان جای تو اما خالیست!! با عرض سلام و تبریک آغاز سالی توأم با ایمان، تندرستی و موفقیت.

* از خرید جنس خارجی ما برائت می‌کنیم/ کار و CAPITAL ایران را حمایت می‌کنیم/ کوری چشم تمام دشمنان اجنبی/ چشم آقا، ما به GDP عنایت می‌کنیم.

* آسمانت بی‌غبار، سهم چشمانت بهار، قلبت از هر غصه دور، بزم عشقت پر سرور، بخت و تقدیرت قشنگ، عمر شیرینت بلند... نوروز مبارک.

* خداوندا اگر داری هوای دادن عیدی، منور کن جهانی را به نور حضرت مهدی(عج). سال نو مبارک باد

* آسمان می‌بارد و وقت دعاست/ رحمت شاه خراسان بیصداست/ دست بالا می‌برم سوی حر(...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* (...)ش‌های موفقیت آمیز باشد، سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باشد. ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* (...) در لیل و نهار، حال قلب ما شود همچو بهار. سال نو مبارک.

* با سلام. امیدوارم سال خوبی را سپری کرده باشید و سال آتی برای شما و خانو (...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* حافظ گشوده‌ام و چه زیباست فال تو/ حتما قشنگ می‌شود امسال حال تو/ با آن (...) ـ پیامک ناقص رسیده است ـ

* با آغاز سال جدید، استجابت دعای «حول حالنا الی احسن الحال» را برایتان آرزومندم. نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* اللهم عجل لولیک الفرج. ان شاء الله سالی سراسر مجاهدت و معنویت داشته باشید. ایمان و تقوایتان بهاری.

* برخیز که فخر هفت اقلیم شویم/ در نزد خدا و خلق تکریم شویم/ فرمود ز تولید حمایت بکنیم/ تا شاهد مرگ طرح تحریم شویم. «لبیک یا خامنه‌ای»

* سال را با یاد اماممان آغاز کنیم. هر راه به جز راه تو کج خواهد شد/ بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد/ ما منتظران اگر بخواهیم همه/ امسال همان سال فرج خواهد شد. عید بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

* سلام آقا/ سرخوش آن عیدی که آن بانی نور/ از کنار کعبه بنماید ظهور...

* روزگارت پر مراد، روزهایت شاد شاد، آسمانت بی‌غبار، سهم چشمانت بهار، قلبت از هر غصه دور، بزم عشقت پر سرور، بخت و تقدیرت قشنگ، عمر شیرینت بلند، سرنوشتت تابناک، جسم و روحت پاک پاک. عید شما مبارک.


بعدنوشت:

در صورت دریافت پیامک های جدید، این مطلب بروزرسانی می شود.


  • سید مهدی موسوی
۰۷
شهریور

اول مطلب قبلی را خونده باشید!

گفتم این هفته بدجور دل آشوبه گرفتم... امروز فعلا 2 تا چشمه اش را دیدم:

گفتم که دیروز نزدیک بود تصادف کنم، امروز صبح زود که با موتور می رفتم، دیدم از جلو یه سگ غول بیابونی مثل سگ داره میاد طرفم، از بغلش با چنان سرعتی فرار کردم که توی مسابقات موتورسواری هم اینجوری نمی رونند، خیلی باحال بود نه؟! کلی با داداشم خندیدیم.

اما اتفاق دوم، چند دقیقه پیش رفتم توی کوچه یه سری به موتورم بزنم، خدا لعنتش کنه اون آدم...

رفتم توی کوچه می بینم باک موتور را با مخلفاتش بلند کردند!!! داداشم هی می گفت موتور می بری سر کار مواظب باش، قفلش کن به میله ای چیزی که نندازن توی وانت و ببرن، یا بذار تو که نتونن باکش را خالی کنن، نگو دزدها آش را با جاش بردند... خدا...

گفتم این هفته بدجور دل آشوبه دارم... خدا بخیر کنه...

  • سید مهدی موسوی