کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۱۵ مطلب توسط «معصومه علوی خواه» ثبت شده است

۱۲
اسفند
«هزار بار هم که برنامه‌ریزی کنم آخرش دم رفتن باید یه چیزی پیدا بشه دیرکنم...»
-اومدم ...اومدم
- بابا قربونت چرا زودترنگفتی کار داری...
موهایش را تند تند با دست‌هایم مرتب می‌کنم. دیگر وقتش را ندارم که منتظر راه رفتنش با قدم‌های کوچکش باشم، بلندش می‌کنم و دوباره صدای خنده‌اش راهرو را پر می‌کند. از پله‌ها که پایین می‌روم مدام بهانه‌های مختلفی را که قرا‌ر است به خورد رئیسمان بدهم توی ذهنم مرور می‌کنم.
- نه اینکه نمی‌شود. همین سه روز پیش گفتم...
هرچه بیشتر فکر می‌کنم بهانه‌های بیشتری حذف می‌شوند... گیج که می‌شوم دلم را خوش می‌کنم به اینکه بالاخره آنجا برسم بهانه خودش پیدا می‌شود.خانم قبادی تقریبا فریاد میزند:
- سلام! هیچ معلومه حواستون کجاست؟ سریع‌تر لطفا... دیر برسیم باید کلی بشینیم تو نوبت...
نگاهم ماتش می‌شود و افکار درهم و برهمی ناگاه به ذهنم هجوم می‌آورد. «از جون من چی می‌خواد، مگه من به کسی گفتم کمک می‌خوام... اصلا کی بهش گفت برای بچه‌ی من نوبت دکتر بگیره.»
دهانم را که باز می‌کنم نمی‌دانم چرا تمام حرف‌هایم میان سرمای هوا یخ می‌زند و از همه‌ی آنها چیزی جز یک سلام بی رمق و بی‌حوصله نمی‌ماند.
همیشه همین‌طور بوده است... همیشه چشم‌هایش... نمی‌دانم شاید هم ایراد از لبخندها باشد...

  • معصومه علوی خواه
۳۰
بهمن

به دنبال چه می گردی؟

دراین آیین رسوایی

مر آخر تو نمیدانی

که راهی برنمی ماند نجاتی را

 که خود باشد تماما دانه و دامی

ببین,این انسان

خود خواسته

اینچنین,این تباهی را

تاشود معراج تو 

چیزی شبیه معجزه

از اسمان برخاک

تابماند بازهم خدا تنها

آسمان تنها

توام تنها!!!

  • معصومه علوی خواه
۱۷
بهمن

دیشب که با ‌‌‌آسمان زمزمه می کردم

به ماه سپردم

که به خدای همیشه مهربانم گوید:

بخاطر هدیه ی مافوق تصورت

هزار بار ممنون...

عاشقانه ها

  • معصومه علوی خواه
۱۴
بهمن

دوستت دارم

نه بخاطر شقایق ها

نه حتی بخاطر ماهی های دچار آب

تو را بخاطر چشم های زلالت

تو را برای

خنده های گاه گاهت

دوست می دارم

  • معصومه علوی خواه
۱۰
بهمن

من...

تو...
دست‏ها پر از نیاز
و حرف فاصله‏ها
تا ابد یک راز
و عشق را
در جامه دان کوچک بی بی
باید حتما جا گذاشت...
عشق
  • معصومه علوی خواه