کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۵ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

۲۸
آبان

سلام. چند روزی بود که منتظر بودم تا امتحان روز شنبه را بدهم و بیام دوباره توی دنیای مجازی، اولش می خواستم دوباره از این مقاله های یه کم تا قسمتی چرب و چیلی بنویسم، اما حوصله ی اون را نداشتم، تصمیم گرفتم وقتی اومدم مشهد یه مطلب فقط و فقط واسه ی دل خودم بنویسم، گفته بودم که شخصی نمی نویسم اما گفتم همچین شخصی شخصی هم که نیست، بنویسم ضرر نداره.

می خواستم بنویسم بالاخره امام رضا(ع) هم با ما آشتی کرد، اما ننوشته قلم از دستم به زمین افتاد، (منظورم نشریه قلم است)، گفتم آخه امام رئوف که با کسی قهر نمی کنه که بخواهد آشتی کند، این منم که مدتی با امام خودم قهر بودم، قهر که نبودم اما با کارهایی که کردم و می کنم زدم زیر هر چی دوستی و معرفته... آخه به من هم می گن رفیق.... اومدم تا دوباره بگم آقاجون ما مخلصتیم.

الان که دارم این مطلب را می نویسم روبرویم حرم امام رضا(ع) دیده می شود....

دفعه ی قبلی اومدم برای کربلا، این دفعه هر چند زیارت بود اما دوست دارم مثل سفر قبلی این برگه درخواستی را که آوردم، سر دوستی و مرام امضا کنی... خیلی روم زیاده نه! همین طوری میرم همیشه سر اصل مطلب. نه مقدمه ای نه .... ولش .... آره با کارنامه ای که دارم و با بیلان کاری که خدمت شما دادم جای هیچ تاملی نیست، من که بودم سر این بنده ی خطاکار را همین جا سر می بریدم، ما نمک دون خوردیم و نمک شکستیم، یا برعکسش، ای بابا بازم قلم از دستم افتاد (این دفعه نشریه قلم نبود خود قلم بود، حالا چه فرقی می کنه... کیبورد یا همون صفحه کلید خودمون....

ای بابا چقدر روده درازی می کنم... توی این سفر شروع کردم کتاب "طوفان دیگری در راه است" را بخوانم، این را گفتم جواب بعضی ها که فکر می کردند من این وبلاگ را بعد از خوندن اون کتاب ساختم... نه بابا ما خودمون طوفان دیده و آواره ی طوفانیم.... اما طوفانی نیستیم... آرام آرام در دل کویر...

اصلا یادم رفت می خواستم چی بگم ... ولش کن مایه ی کافینتمون زیاد میشه ... ای بابا بعد از این همه نوشتن تازه حرف "پ" را از روی این صفحه کلید عجیب و غریب پیدا کردم. پس یه چند تایی بنویسم تلافی ننوشتن ...

آقاجون من خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی پرروام.

بر می گردم ... خیلی خیلی زود. با یه مطلب چالش برانگیز ... عنوانش را می گم که منتظر بمونید ...

"دونستن مسئولیت میاره" در مورد این که چرا گاهی توی تشکل ها کار روی زمین می مونه .... بیشتر از این توضیح نمی دم که قضیه لو نره ....

یا علی مدد

  • سید مهدی موسوی
۱۶
آبان

لازمه‌ی بررسی کارآمدی و یا ناکارآمدی هر پدیده، داشتن یک تعریف مشخص و دقیق از آن پدیده می‌باشد. در موضوع فرهنگ با وجود بیش از 300 تعریف مختلف از آن، تعریفی مبنای کاری مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی قرار می‌گیرد که اولا نگاهی حداکثری به فرهنگ داشته باشد، ثانیا بتواند فرهنگ را به عنوان یک سیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و ثالثا رابطه‌ی تنگاتنگ موجود بین فرهنگ و سایرِ نظامات موجود در جامعه را تبیین و مشخص نماید.

در این مقاله یکی از این تعاریف مبنای کاری ما قرار می‌گیرد. بر اساس این تعریف: «فرهنگ جهان زیست نافیزیکی جمعی انسان است، یعنی فرهنگ، فضای نرم‌افزاری و نافیزیکی تنفسی و تحرکی حیات جمعی آدمیان می‌باشد.»

گفتیم که فرهنگ باید به مثابه یک سیستم مورد بررسی قرار گیرد، در واقع اولین واژه‌ای که ما در حوزه‌ی مهندسی علوم با آن سر و کار داریم، واژه‌ سیستم است. سیستم را می‌توان مجموعه‌ای از اجزای کوچک‌تر(زیرسیستم) که با برنامه‌ریزی حساب شده، به صورت طبیعی یا مصنوعی، در جای معینی قرار گرفته‌اند، دانست؛ این اجزا به نحوی به هم وابسته و در تعامل تنگاتنگ می‌باشند و همگی در کنار هم، جدا و متفاوت از اهداف خاص خودشان، یک هدف اصلی و کلی را برآورده می‌سازند. بدین ترتیب برای مهندسی فرهنگ نیز باید اجزای فرهنگ را در جای خودشان قرار دهیم و تعامل آن‌ها را بخوبی برقرار سازیم.

  • سید مهدی موسوی
۰۶
آبان

- بابا... فردا ثبت‌نام دانشگاه‌ها شروع می‌شه!

 

- خوب؟!

 

- خوب نداره ... نمی‌آیی بریم ثبت‌نام؟!

 

- بچه که نیستی ... بابا، نه نه نمی‌خواهد... خودت برو ثبت‌نام کن! اگه دیدی لیلا را هم بردیم ثبت‌نام کردیم، همین جا تهرون بود ... 2 قدم بیشتر که راه نبود ... رفتی اون طرف دنیا توی دل کویر قبول شدی که چی؟!

 

- بابا اون طرف دنیا کدومه... پرسیدم با اتوبوس 3 ساعت راه هم نیست!

 

- 3 ساعت بریم، 3 ساعت برگردیم... حالا خدا می‌دونه چند ساعت آنجا معطلی داریم!

 

- خوب 6 ساعت، معطلی آنجا را هم اگر 1 ساعت یا نهایت 2 ساعت حساب کنیم، صبح برویم، 2-3 بعد از ظهر تهرانیم!

 

- نه! ... فایده ندارد... باشد... فردا 6 صبح راه می‌افتیم...

 

- ای ول بابا... خیلی مخلصیم اسمال آقا! چاکر دایی... یه کله مشتی واسه‌ی ما بگذار کنار... چرب و چیلی بکش که بدجوری گشنمونه!

 

- بسه دیگه... این قدر مزه نریز! چاله میدونی هم واسه‌ی ما صحبت نکن...

 

- چشم پاپی عزیزم، بگذار روی مبارک شما را ببوسم... اگر محبت کنید و برای امشب یک پیاله سیرابی همراه با مخلفات همیشگی کنار بگذارید ممنون می‌شوم. یک پیاله کافیست که معده‌ی ما به معده‌ی گنجشک می‌ماند و دکتر نیز از خوردن زیاد ما را نهی نموده است، که چربی زیاد برای قلب مجروح‌مان همچون ترافیک‌های شهرمان است که قلب را نمی‌کشد، بلکه در کنار آن جا خوش کرده و سد معبری می‌سازد برای عبور و مرور خون‌مان.

  • سید مهدی موسوی
۰۵
آبان
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بسیاری از کارشناسان و تحلیل‌گران بر این نکته اذعان نمودند که آنچه باعث این فروپاشی شد نه جنگ سرد نظامی و سیاسی، بلکه جنگ سرد فرهنگی بود؛ در واقع زمانی که غرب تمام توان و نیروی خود را بر از بین بردن اندیشه‌ها و فرهنگ این منطقه با انواع ابزارها و ترفندها، بویژه ابزارهای رسانه‌ای بسیج نمود، براحتی توانست امپراتوری شرق را، بدون آنکه حتی تیری شلیک کند، تحت تاثیر باورها و اعتقادات خویش، از درون نابود سازد.

 

شیرینی این پیروزی باعث گردید که این ترفند به ترفندی حیاتی و موثر در مقابله با بیداری مسلمانان جهان که پس از وقوع انقلاب اسلامی حاصل شده بود، بکار گرفته شود.

 

از دیدگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، فرهنگ بی‌صداترین و مخرب‌ترین ابزار حمله‌ی دشمنان است. ایشان در ماه‌های آغازین دولت سازندگی خطاب به مسئولان ذی‌ربط فرمودند: «در حال حاضر، یک جبهه‌بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‌ها همران است، مثل سیلی راه افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تاثیری ندارد، آثارش هم به گونه‌ای است که تا به خود بیاییم گرفتار شده‌ایم. (7/9/1368)

 

مقام معظم رهبری برای اولین بار از واژه‌ی ناتوی فرهنگی در دیدار استادان و دانشجویان استان سمنان در 18/8/1385 استفاده نمودند: «باندهای بین‌المللی زر و زور که برای تسلط بر منافع ملت‌ها، سازمان‌های نظامی ناتو را تشکیل داده بودند، اکنون برای نابودی هویت ملی جوامع بشری و تحقق بیشتر اهدافشان در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند تا با استفاده از امکانات زنجیره‌ای، متنوع و بسیار گسترده‌ی رسانه‌ای، رشته‌ی تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها و ملت‌ها را به دست بگیرند که باید هوشیارانه این مسئله را زیر نظر داشت.»

 

اما دلیل این همه دغدغه‌ی ایشان از اول انقلاب تا به اکنون و در سخنرانی‌های متعدد چیست؟

  • سید مهدی موسوی
۰۱
آبان
 


مگو که پیر شدم عاشقی نمی گنجد، میی که کهنه شود نشئه ای دگر دارد ...




  • سید مهدی موسوی