کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

فرار از تنهایی به تنهایی

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۲۷ ب.ظ

گزارشی درباره خانه‏های مجردی (گزارش اختصاصی برای وطن آنلاین)

آنچه که از عنوان «خانه مجردی» در ذهن افراد تداعی می‌شود با توجه به تعاریف و پیش‌زمینه‌های ذهنی هر فرد ممکن است پدیده‌ای مثبت و یا منفی تلقی گردد؛ بنابراین برای بررسی صحیح این موضوع، ابتدا باید یک تعریف مشخص از آن ارائه کنیم.

تا چند سال پیش «خانه مجردی» نامی بود که بر روی مکان‌های پیدا و یا پنهان برای خوش‌گذرانی افراد گذاشته می‌شد اما به مرور با تغییر زیست اجتماعی در ایران این عنوان از حالت خاص خود خارج و به طور عام در شهرهای بزرگ فراگیر شد و امروز با آمار وحشتناک طلاق 40 درصدی در تهران این موضوع رنگ و بوی دیگری گرفته است و گاهی حتی شکل بسیار مثبت و پاکی مثل خانه دانشجویی نیز پیدا کرده است.

با تعریف اولیه از یک خانه مجردی به اشکال زیر می‌رسیم:

1) افرادی که اعضای خانواده خود را از دست داده‌اند و به ناچار به صورت تنها زندگی می‌کنند: از دست دادن همسر، از دست دادن پدر و مادر و...

2) کسانی که برای کار و یا سربازی به یک شهر دیگر مهاجرت می‌کنند و به صورت تنها و یا در یک جمع افراد مجرد زندگی می‌کنند.

3) خانه‌های دانشجویی: افرادی که از داشتن خوابگاه محروم بوده‌اند و یا با اختیار خودشان خانه‌ای اجاره می‌کنند.

4) کسانی که تصمیم می‌گیرند بدون تشکیل خانواده به صورت مستقل زندگی کنند.

آنچه که در این یادداشت می‌خواهیم به آن بپردازیم، تعریفی است که دکتر محمدتقی کرمی، استادیار دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی درباره زیست مجردی ارائه می‌کند. دکتر کرمی دو شاخصه اصلی برای یک «مجردزیست» بیان می‌کند: اول آنکه این فرد هیچ تصور و افق روشنی برای انتهای زندگی مجردی خودش ندارد و دوم اینکه این فرد «خانه‌ی مبدأ» ندارد. با این دو شاخصه می‌توانیم دانشجویان و سربازان را از بحث اصلی خودمان جدا کنیم.

در توضیح بیشتر «خانه‌ی مبدأ» می‌توانیم بگوییم که معمولاً در خانه‌ی آدم‌های مجردزیست همه‌ی امکانات لازم برای زندگی وجود دارد و این افراد زمانی که به سراغ خانواده‌های خودشان می‌روند، بیشتر احساس غریبه بودن و مهمان بودن را دارند.

در کنار این تعریف، دکتر سید مجتبی حورایی می‌گوید: «در ارائه‌ی تعریفی عرفی از «خانه‌ی مجردی» باید گفت خانه‌ی مجردی محیط یا مکانی است که شخص، خودش آن‌جا صاحب‌اختیار است و لزومی ندارد به کسی جواب بدهد. فرض کنید من جوانی هستم که ازدواج نکرده‌ام و در خانه مؤاخذه‌ام می‌کنند که چرا دیر آمدی؟ چرا شب نیامدی؟ خب به شکل طبیعی دنبال این خواهم بود که به کسی جواب پس ندهم.»

پرسش اصلی ما این است که چرا این پدیده در جامعه‌ی ما رو به افزایش است؟ آیا این مسئله یک مسئله‌ی کاملاً منفی و مضر است؟ و آیا می‌توانیم به جنبه‌های مثبت تمایلات «مجردزیستی» هم بپردازیم؟ به نظر نگارنده مشکل اصلی جایی خودش را نشان می‌دهد که بیشتر مردم در پاسخ به سوال اینکه «چرا خانه‌های مجردی در جامعه‌ی ما رو به گسترش است؟» می‌گویند: «تنها راه حل این مشکل ازدواج است». پاسخی که هرچند جواب این سوال است اما اگر به دلایل تاخیر ازدواج جوانان پرداخته نشود، تنها راه حلی کلی برای این مشکل خواهد بود.

ارائه همین راه حل‌های کلی بزرگترین آسیب را به بررسی موشکافانه و دقیق مسئله خانه‌های مجردی می‌زند. در کنار این راه حل‌ها، عده‌ی دیگری پس از فرمایشات عالمانه و آینده‌نگرانه رهبر معظم انقلاب تنها به نفی و یا اهانت به مجردزیست‌ها می‌پردازند. به طور مثال حتی عده‌ای از «تمایل به تجربه‌های متنوع جنسی» به عنوان یکی از دلایل گرایش به سمت زندگی مجردی یاد می‌کنند، هر چند که باید بپذیریم خانه‌ی مجردی زمینه‌های گسترش انحرافات اجتماعی را هم فراهم خواهد کرد.

نگارنده بر این اعتقاد است که بدون تمرکز بر شرایط «خانه‌ی مبدأ» و بررسی دلایل جمع‌گریزی، به هیچ عنوان نمی‌توان همه‌ی جوانب پدیده خانه‌های مجردی را مورد بررسی قرار داد. فرد با احساس تنهایی در جمع خانواده به یک تنهایی بدون مزاحمت پناه می‌برد. حال این تنهایی می‌تواند هم به خاطر سخت‌گیری‌های بی حد و اندازه بقیه افراد خانواده اتفاق بیافتد و هم به خاطر بی‌توجهی افراد خانواده؛ مهم این است که فرد در این شرایط احساس جدا بودن از جمع را می‌کند.

دکتر محمود گلزاری عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی هشت عامل را برای افزایش زیست مجردی بیان می‌کند که به صورت مختصر به این موارد اشاره می‌کنیم:

1) افزایش سن ازدواج با بی‌میلی پسران و تجرد ناخواسته برای دختران. در این شرایط میل به استقلال و نبود شرایط ازدواج باعث گرایش به سمت خانه مجردی می‌شود.

2) استقلال‌طلبی

3) تفاوت نسلی: محدودکردن شدید و اجازه‌ندادن به فرزندان برای استقلال، باعث این‌چنین عصیان‌هایی می‌شود. این «تفاوت نسلی» تبدیل می‌شود به «تعارض نسلی» و گاهی هم به «گسست نسلی». گاهی این شکاف نسلی  پدیده‌ی خانه‌های مجردی را ایجاد می‌کند و افراد احساس می‌کنند که باید از جایی که مرتب در معرض ملامت و نصیحت هستند، دور شوند.

4) مهاجرت‌های تحصیلی و ایجاد تمایل برای ادامه زندگی مجردی

5) افزایش طلاق و عدم بازگشت طلاق‌گرفته‌ها به خانه مبدأ به خاطر ملامت و...

6) مقاومت نکردن خانواده‌ها

7) الگوبرداری از اطرافیان

8) هنجارشدن زندگی مجردی

جدا از اینکه نوع گرایش به زندگی مجردی در دختران و پسران و یا در مناطق مختلف ایران متفاوت است، عوامل دیگری نیز در گرایش به این سبک از زندگی وجود دارد. به طور مثال یکی از پیش‌زمینه‌های شروع یک زندگی مسائل مادی است؛ پس استقلال مالی می‌تواند زمینه تمایل به زندگی مجردی را فراهم کند اما این استقلال مالی و یا در حالت کلی‌تر استقلال‌طلبی جوانان اتفاقا مورد ناپسندی نیست. بنابراین ما نیاز داریم پاسخ مناسب و درخوری به این تمایلات بدهیم. آیا با پیش‌فرض قرار دادن تمایلات مثبت، والدین نمی‌توانند در مورد ازدواج فرزندانشان بهتر تصمیم بگیرند؟

شناخت دقیق برخی از عوامل گسترش خانه‌های مجردی در کنار افزایش سن ازدواج نیاز به بررسی بیشتر و عالمانه‌تر دارد. به طور مثال دلیل میل شدید دخترها به حضور در دانشگاه و ادامه تحصیل و پس از آن کار و درآمد مستقل چیست؟ علت گسترش تفکرات فمنیستی پنهان حتی در بین اقشار مذهبی جامعه چیست؟ آیا بسیاری از مسائلی که در حال حاضر عرف جامعه ما شده‌اند مثل ازدواج دختر کوچک‌تر با پسر بزرگ‌تر، خواستگاری پسر از دختر، مقدمات و مؤخرات سنگین ازدواج، مذموم نبودن ازدواج پسران در سن بالا و... صحیح هستند؟

مسئله‌ی دیگری که می‌خواهیم در پایان به آن اشاره کنیم، آسیب‌هایی است که فرد با زندگی در خانه‌های مجردی دچار آن خواهد شد: احساس تنهایی شامل «حس تنهاییِ عاطفی» و «حس تنهایی اجتماعی» که انسان را به افسردگی و یا حتی خودکشی می‌رساند و در این حالت فرد از موقعیت خودش احساس آرامش و رضایت ندارد، گرایش به انواع اعتیادها از مواد مخدر، الکل و یا حتی اینترنت، کاهش مهارت‌های اجتماعی ـ حتی در حرف زدن ـ که باعث می‌شود در درازمدت دیگر کسی آنها را جدی نگیرد، گرایش به رفتارهای پر خطر جنسی و یا روابط غیر عرفی و یا ازدواج‌های پنهانی، خواب خیلی زیاد و بیش از اندازه، گرایش به گروه‌های سیاسی ویژه و عرفان‌های کاذب بخشی از این آسیب‌ها می‌باشد.

 

این مطلب در دیگر رسانه‏ها:

1) وطن آنلاین

2) خبرنامه دانشجویان ایران

3) خبرگزاری فارس

4) خبرگزاری تسنیم

5) جهان نیوز

6) جام نیوز

7) بی باک

8) تریبون مستضعفین

9) شبکه اطلاع رسانی دانا

10) صراط نیوز


نظرات  (۱۰)

نظرات خصوصی پس از مطالعه توسط مدیر وبلاگ، حذف می شوند

  • سید وحید سمنانی
  • دست مریزاد

    هم قلم تواناست هم موضوع خیلی پخته و سنجیده مورد تحلیل قرار گرفته است.

    چرا خبرگزاری فارس بدون اسم مقاله رو کار کرده؟ خودت خواستی؟

     

    پاسخ:
    ممنون سید گلم.
    نه. توی بازتاب مطلب بعضی ها بدون اسم کار کردن، من فقط برای وطن نوشته بودم. مهم نیست. 
    سلام. مطلب جامع و خوبی بود. با یک جمله از متنتان موافق نیستم. گفتید که:
    "دلیل میل شدید دخترها به حضور در دانشگاه و ادامه تحصیل و پس از آن کار و درآمد مستقل چیست؟" یعنی شما با این حضور و ادامه تحصیل مشکل دارید؟
    پاسخ:
    سلام. تحصیل و ادامه تحصیل به هیچ عنوان مسئله بدی نیست. اتفاقا بسیار قابل تحسین و احترام است. اما مثالی برای شما می زنم. یکی از دوستان ما با نفر اول کنکور در یکی از رشته های دکتری مصاحبه کرده بود و این خانم که در رشته تحصیلی خودش آدم بسیار موفق و توانمندی است در جواب سوال اینکه چرا هنوز مجرد است گفته بود: «اگر ازدواج می کردم به نظرتون می تونستم رتبه یک دکتری بشم؟». 
    پاسخ تون را گرفتید؟
    مسئله اینه که ازدواج و تحصیل دو موضوع ضد هم نیستند و در کنار هم می توانند اتفاق بیافتند.

    سلام. من خیلی وقته اصلا فرصت نداشتم به دوستان بلاگفام سری بزنم. فقط گاهی متن های شما برایم یه نقطه عطفی تو افکار م بود. و برام جالب و قابل توجه. متنهایی که خیلی اصولی همه ی افکارها و زشتی ها یا تناقضهای زندگی رو کنار هم میچینه.

    متاسفانه هیچ وقت به انتهای متنهای طولانی نرسیدم. یعنی نتونستم نتیجه گیریهاتون رو بخونم.

    ولی متن های ساده روان جامع و قابل تاملی مینویسید. امیدوارم تو راه ای که براش تلاش میکنید موفق باشید.

    ولی واقعا ازدواج و زندگی با مردهای ایرانی هنوز مغایرت زیادی با ادامه تحصیل داره(مطلبی که در کامنت بالا اشاره کردید).

     

     

    مثلا مقایسه ای از آنچه در افراد ازشهرهای مختلف دیدم:

    قبلا تو تهران خیلی خیلی حرف و هدف و حمایتها در جهت پیشرفت تحصیلی بود. حمایت از فرزند

    حمایت زن و شوهرها از هم

    الان بحث داغ داغ داغ تو تهران تو تلویزیونهای شبکه بالاخاص تهران فقط بحث ازدواج بی بند و باری...جابجا شدن جای مرد و زن و نقش اونها تو زندگی....واقعیتی که تو شهر  واضحه. پسرها دنبال کسی هستند که سر کار بره  تا تو خانه مشغول کار خانه بشن.......در جواب همچین نامردهای مرد نما ،بزرگی تو تلویزیون بیان میکرد...ما این جابجایی وظایف رو میپذییریم به شرط اینکه از این پس مردها بچه دار شن.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!

    حالا خودتون بگید تو همچین نابسامان شهری ازدواج و تحصیل مغایرت ندارند؟!!!!!

    قدیما تو شهرستانها مرد سالاری بود و له شدن زنها زیر بار سنگین خانه داری بدون درک شدن......دستگاه تمام اتوماتیکی برای رفاه حال آقایان. غذا. شستوشو...... حالا الان تو شهرستانها شاهد حمایتهای همه جانبه جهت پیشرفت تحصیلی و ترقی هستیم.  و این مسئله خوبه و تضاد ازدواج و تحصیل رو رفع میکنه.

    با تمام این اوصاف میبینیم که این یک روند غیر قابل تغییر و جدا نشدنی در پیشرفت جوامع هست و ایران هنوز دوران نوجوانی پیشرفت وترقی رو طی میکنه.

     

    جنبه دیگه این نابسامانی های الزامی برای پیشرفت وضع اقتصادی است.

    نتیجه اینکه نسلهایی میسوزند تو تمام شهرها تا نسلهایی بسازند.

     

    پاسخ:
    سلام و تشکر از کامنت تون.
    به نظرم نتیجه گیری بحث تون صحیح نیست. برداشت من از صحبت های شما این بود که مفهوم پیشرفت را آن چیزی می بینید که در کشورهای غربی وجود دارد و تصور می کنید که در کشورهای غربی، زن در جایگاه خوبی قرار گرفته است که می تواند کار کند، تحصیل کند، شوهر نکند! و... این دقیقا تفکرات فمنیستی ای است که غرب تبلیغ می کند. زن می تواند هم تحصیل کند، هم کار کند و هم کرامت انسانی خودش را حفظ کند. و این مسئله کرامت انسانی چیزی است که خیلی ها آن را با مسائل دیگر خلط می کنند.
    شما می گویید که "حالا الان تو شهرستانها شاهد حمایتهای همه جانبه جهت پیشرفت تحصیلی و ترقی هستیم.  و این مسئله خوبه و تضاد ازدواج و تحصیل رو رفع میکنه.در حالی که این مسئله در خیلی از موارد تضاد بین ازدواج و تحصیل را ایجاد می کند و نمونه اش بالارفتن سن ازدواج است.
    زیست مجردی یکی از علایم زندگی مدرن و پست مدرن است و گریز از آن امکان پذیر نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم باید این شرایط جدید را بپذیریم و به نظرم عیبی ندارد. ما نمی توانیم انسان ها را مجبور کنیم که ازدواج کنند و تشکیل زندیگی بدهند و... بلکه خوشان باید انتخاب کنند که می خواهند چطور زندگی کنند. 
    پاسخ:
    کامنت شما را که دیدم یاد مصاحبه ای با خانم دکتر عالیه شکربیگی افتادم که روزنامه بهار انجام داده بود. لینک این مصاحبه را برای شما پیدا کردم:
    ایشون هم مثل شما معتقدند که ما باید مدرنیته را همچین دولپی بپذیریم و یه جورهایی خیلی هم خوبه که مثل غربی ها باشیم. ولی من همچین اعتقادی ندارم. "اومانیسم"ی که شما به آن اعتقاد دارید خارج از تفکرات اسلامی است. 
    سلام
    بیشتر با داستان حال می کنیم. حال خوندن این جور نوشته ها نیست (((((((((:
    پاسخ:
    سلام
    ما که به داستان زنده هستیم.
    (((:
    باسلام مجدد
    ممنون از نطرنون. درسته. من با تمام تلاشهام برای فمینیستی نبودن....
    خوب شاید هنوز هم .... معتقد به برتر بودن زن بر مرد هستم. با وجود اینکه شاید هر کدام نقطه مثبت و منفی دارند. اما اونچه که جایگاه زن رو متمایز میکنه کرامت فراوانی باشه که اسلام بر ان تاکید داره.

    مشکل مردان ایرانی نامتعادل بودنشونه.(البته با عرض معذرت)
    ولی در هر حال این که هنوز جهان سومی هستیم و تارسیدن به پیشرفت والای علمی فرهنگی اقتصادی راه زیادی داریمو تاثیر این تغییرات بر تمام افکارها و شیوه زندگی ،یک مسئله غیر قابل نقض است

    (متاسفانه یک عامل دیگه که هیچ وقت نمیشه ایرانیهار و  پیش بینی کرد یا براشون مسیر تعیین کرد هوش سرشار اونهاست. )

    به نظر من دخترهای ۱۲ ساله غربی هم متاهلند.
    نظر من درک نشدن و حمایت نشدنهاست .برای مثال عرض میکنم. چندی پیش خبری شنیدم که مادر یک دختر بسیار زیبا که از علم فرهنگ اصالت و مال چیزی کم نداره و سن مناسبی هم داره مردی زن طلاق داده را برای ایشون منظور کرده بود.
    شما بگید درد این دختر چی میشه؟

    پاسخ:
    سلام
    من متخصص علوم دینی نیستم ولی تا اونجا که میدونم اسلام زن و مرد را در حالت کلی بر یکدیگر برتری نمی دهد بلکه در ویژگی های مختلف آنها را از یکدیگر متمایز می داند.
    سلام

    فکر می کنم پست های خاطرات یک نویسنده ی دوزاری شما طرفدار بیشتری دارد تا مطالبی از این دست...
    چند وقتیست به ما سر نمیزنید؟؟؟؟؟
    به روزم و منتظر نظرات شما...
    یاحق
    پاسخ:
    سلام. شاید دلیل اینکه کمتر مطلب رسمی می نویسم هم همین باشد ((:
  • نرگس روزبهانی
  • رسما دعوتید
    به پست اخرم
    لطفا بدون کامنت ووارد نشوید.
    حق مطلب را خوب ادا کردید.
    درکنار مسئله ترویج خانه های مجردی ، افزایش مخرب شبکه های اجتماعی را هم اضافه کنید. والبته مسائل دیگر که بنیان خانواده که هیچ ، بنیان انسانیت راهم نابود میکند.
    خداقوت.


    پاسخ:
    ممنون از لطف شما.

    ای جامعه ی بشریت مرا ببخشید که با تولدم تنهایی را هم برایتان به این دنیا آوردم.

    تنهایی با من متولد شد.

    پاسخ:
    تولدتون مبارک.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی