کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۶
آذر

دوستانی که من را می شناسند می دانند که تخصصی در گفتن شعر ندارم. همین خط خطی هایی را هم که دارم گاهی از سر دلتنگی می نویسم. این روزها بیشتر روی داستانم کار می کنم و گاهی هم برای اعلام زنده بودن مطلبی در این وبلاگ می گذارم. دیشب 5 تا هایکو گفتم که اینجا آن را انتشار می دهم. فقط یک تذکر برای آنهایی که در مورد هایکو نمی دانند اینکه اینها شعرهای جدا از هم هستند و به صورت کلاسیک گفته شده اند. یعنی 5 هجایی، 7 هجایی و 5 هجایی (خط اول و دوم و سوم). 

1

عطر گل رز

بوی پیراهن تو

آغوش آخر

2

بوی عصرانه

زندگی مجرد

غم تنهایی

3

مادر خسته

دختر منتظرش

بابای رفته

4

یکشنبه هامون

توی راه کلیسا

مسجد شلوغ

5

کلیسای من

اعتراف گناهان

داستان آخر


پ.ن:

این چند هایکو را برای تمرین نوشته بودم. امیدوارم دوستان عزیز اشکالات من را تذکر بدهند.

  • سید مهدی موسوی
۱۳
آذر
حجم کابوس های شبانه
از سرم زیادتر است

روزی مرا در آب انداختند
که از آب نترسم
و سال هاست از هیچ چیز نمی ترسم جز آب

کابوس رفتن و ندیدنت مرا دیوانه می کند
در خواب هایم بمان
آرام و بی صدا

ای کاش تمام روزهای هفته یکشنبه بود...

کلیسا
من
تو
پدر

سید مهدی موسوی
91/9/13



بعدنوشت:

نظرات این مطلب شاید هیچ وقت تایید نشود!

  • سید مهدی موسوی
۱۱
آذر

در بخش اول «توهین به مقدسات نامقدسان» اشاره کوتاهی به شهرت ناگهانی صادق هدایت و دلایل ناآگاهی نسل کنونی با حقیقت و ماهیت داستان‌ها و آثار وی داشتیم. در این یادداشت پا را کمی فراتر گذاشته و به مسئله‌ی اختلاف روشنفکران و روحانیان قبل از انقلاب می‌پردازیم و در آخر هم اشاره‌ای به آثار صادق هدایت خواهیم داشت.

روشنفکر چیست یا کیست؟

روشنفکر تعبیری است که به طور نادرست از واژه انتلکتوئل (فهمیدن، درک‌کردن یا هوشمندی) گرفته شده است. (در خدمت و خیانت روشنفکران، ص15)

رمون آرون می‌گوید: «روشنفکر کسی است که زیستن به تنهایی راضیش نمی‌کند؛ بلکه درصدد توجیه «بودن» خویش است و این توجیه بودن خویش، لازمه‌اش توجیه «وجود و بودن» دیگران نیز هست؛ یعنی تحقیق در نوع و چگونگی بودن دیگران؛ یعنی اجتماع. (همان، ص69)

جلال آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران»، روشنفکر ایرانی را مورد ناقص و نادرست روشنفکر غربی می‌داند و در بیان مشخصات روشنفکری فرنگی مآبی، بی‌دینی یا تظاهر به آن و درس‌خواندگی را بیان می‌کند. اما وی در ادامه این سه مورد را برداشت عوام و برخی از روشنفکران می‌داند و می‌گوید: این‌ها ساده‌شده‌ی بیگانه بودن نسبت به محیط بومی و سنتی و جهان‌بینی علمی‌داشتن است. (همان، صص 39 و 40)

جلال آل احمد در بخش دیگری از این کتاب که جزو آخرین نوشته‌ها و آثار او است و قبل از انقلاب امکان چاپ آن بوجود نیامد، از پشتوانه‌های روشنفکران در معارضه با روحانیت سخن می‌گوید که به واسطه‌ی اهمیت بحث و طولانی بودن متن کتاب، خلاصه‌ای از این مباحث را که از صفحات 221 تا 229 انتخاب شده است، می‌آوریم:

پشتوانه‌های روشنفکران در معارضه با روحانیت:

نخستین پشتوانه‌ی رفتار ضد مذهبی روشنفکران عصر روشنایی که به انقلاب کبیر فرانسه انجامید، انقلاب صنعتی ناشی از تحول علوم بود؛ یعنی روشنفکر فرانسوی (و اروپایی به طور اعم) در آن دوره عالم بود و در حال کسب تخصص هم بود و آن وقت روشنفکر ایرانی که از صد سال پیش به این طرف، به تعارض با روحانیت برخواسته، کی و کجا از نتایج انقلاب صنعتی برخوردار بوده است؟ و جز در حوزه‌ی استعمار و مصرف، چه سهمی از علوم جدید دارد؟


  • سید مهدی موسوی
۰۶
آذر

سید علی موسوی گرمارودی: «شرم بر خودم می‌کنم اگر در این ماه محرم بر او لعنت نفرستم. لعنت به نویسنده‌ای که «توپ مرواری» را می‌نویسد و در آن سراسر به اهل بیت(ع) توهین می‌کند. اگر ما مسلمانیم و روبه قبله می‌ایستیم و شهادتین می‌گوییم، وظیفه ما است که بگوییم چه انسان‌های بی‌شرفی در روزگار ما در مورد ائمه(ع) قلم زده‌اند که حتی رفتارشان از امویان هم با ائمه (ع) بدتر بود».

شنبه 27 آبان ماه و فردای آن روز خبری بر روی خبرگزاری‌ها قرار گرفت که در آن نسبت به جملات بالا موضع‌گیری‌هایی صورت گرفته بود. جدا از اینکه بعضی از سایت‌های خبری داخلی و روزنامه‌ها نسبت به این سخنان اظهار لطف نموده و توهین به صادق هدایت را یکی از گناهان کبیره! دانستند، در این یادداشت قصد داریم گوشه‌ای از دلایل محبوبیت صادق هدایت را بیان کنیم.

تاریخ چه می‌گوید

در طول تاریخ همواره در حوزه‌های گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و... افراد خاصی به اصطلاح «چهره»ی زمانه خودشان شدند و نام آن‌ها ـ چه به عنوان آدم خوب و چه به عنوان آدم بد ـ در تاریخ ثبت شد. بر کسی پوشیده نیست که در حوزه‌های علمی، امکان چهره‌سازی‌های دروغ یا وجود ندارد و یا بسیار نادر اتفاق می‌افتد.

این موضوع وقتی قابل اثبات خواهد بود که بدانیم رسانه‌ای که وظیفه آن معرفی این چهره‌های علمی و اندیشه‌های آنان می‌باشد، نشریات علمی معتبری هستند که هیچ‌گاه سابقه علمی و کاری خود را مخدوش نمی‌کنند. اما آیا در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و هنری هم می‌توان به این صراحت صحبت کرد؟

گراهام هوف، نویسنده‌ی کتاب گفتاری درباره نقد اشاره بسیار خوبی به معروف شدن نویسندگان در طول تاریخ دارد: «امروزه امپریالیسم فرهنگی و تمایلات تجارتی صرف، سعی در ایجاد این‌گونه قضاوت‌ها دارند. اگر پروفسور فولبرایت‌های زیادی به همین نحو به اطراف و اکناف جهان سفر کنند و به همه‌ی دنیا اعلام کنند که ناتالی هاثورن به خوبی داستایوسکی است، و اگر شما جراید متعددی چاپ کنید و در آن‌ها بگویید که سال بلو یک رمان‌نویس بزرگ است، بسیاری از مردم باور خواهند کرد. امروزه رمان‌نویسان بزرگ، مانند نقاشان بزرگ، به‌وسیله تبلیغات و بازاریابی خلق می‌شوند. در آینده برای اعتماد به توافق عامِ نوعِ بشر ـ نسبت به گذشته ـ ایمان بیشتری لازم است.» (گفتاری درباره نقد، ترجمه‌ی نسرین پروینی، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1365، ص 177)

اگر بخواهیم کاملاً بی‌طرفانه و موشکافانه، علت شهرت برخی از نویسندگان مطرح دوران معاصر و یا بازیگران سینما را تحلیل و بررسی کنیم، به نتایج جالبی خواهیم رسید. همه‌ی ما با نویسنده‌ای چون صادق هدایت آشنا هستیم و شاید نوشته‌ای از او نیز خوانده باشیم. نکته‌ی مورد بحث ما اینجاست که چطور رسانه‌های بیگانه و بعد از آن! رسانه‌های داخل کشور سبب شهرت یک شبه‌ی او شدند؟ آیا واقعاً صادق هدایت بزرگ‌ترین نویسنده‌ی آن زمان بود؟

م.ف.فرزانه دوست بسیار نزدیک هدایت، در کتاب خود می‌نویسد:


  • سید مهدی موسوی