کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

توهین به مقدسات نامقدسان

دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۵ ق.ظ

سید علی موسوی گرمارودی: «شرم بر خودم می‌کنم اگر در این ماه محرم بر او لعنت نفرستم. لعنت به نویسنده‌ای که «توپ مرواری» را می‌نویسد و در آن سراسر به اهل بیت(ع) توهین می‌کند. اگر ما مسلمانیم و روبه قبله می‌ایستیم و شهادتین می‌گوییم، وظیفه ما است که بگوییم چه انسان‌های بی‌شرفی در روزگار ما در مورد ائمه(ع) قلم زده‌اند که حتی رفتارشان از امویان هم با ائمه (ع) بدتر بود».

شنبه 27 آبان ماه و فردای آن روز خبری بر روی خبرگزاری‌ها قرار گرفت که در آن نسبت به جملات بالا موضع‌گیری‌هایی صورت گرفته بود. جدا از اینکه بعضی از سایت‌های خبری داخلی و روزنامه‌ها نسبت به این سخنان اظهار لطف نموده و توهین به صادق هدایت را یکی از گناهان کبیره! دانستند، در این یادداشت قصد داریم گوشه‌ای از دلایل محبوبیت صادق هدایت را بیان کنیم.

تاریخ چه می‌گوید

در طول تاریخ همواره در حوزه‌های گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و... افراد خاصی به اصطلاح «چهره»ی زمانه خودشان شدند و نام آن‌ها ـ چه به عنوان آدم خوب و چه به عنوان آدم بد ـ در تاریخ ثبت شد. بر کسی پوشیده نیست که در حوزه‌های علمی، امکان چهره‌سازی‌های دروغ یا وجود ندارد و یا بسیار نادر اتفاق می‌افتد.

این موضوع وقتی قابل اثبات خواهد بود که بدانیم رسانه‌ای که وظیفه آن معرفی این چهره‌های علمی و اندیشه‌های آنان می‌باشد، نشریات علمی معتبری هستند که هیچ‌گاه سابقه علمی و کاری خود را مخدوش نمی‌کنند. اما آیا در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و هنری هم می‌توان به این صراحت صحبت کرد؟

گراهام هوف، نویسنده‌ی کتاب گفتاری درباره نقد اشاره بسیار خوبی به معروف شدن نویسندگان در طول تاریخ دارد: «امروزه امپریالیسم فرهنگی و تمایلات تجارتی صرف، سعی در ایجاد این‌گونه قضاوت‌ها دارند. اگر پروفسور فولبرایت‌های زیادی به همین نحو به اطراف و اکناف جهان سفر کنند و به همه‌ی دنیا اعلام کنند که ناتالی هاثورن به خوبی داستایوسکی است، و اگر شما جراید متعددی چاپ کنید و در آن‌ها بگویید که سال بلو یک رمان‌نویس بزرگ است، بسیاری از مردم باور خواهند کرد. امروزه رمان‌نویسان بزرگ، مانند نقاشان بزرگ، به‌وسیله تبلیغات و بازاریابی خلق می‌شوند. در آینده برای اعتماد به توافق عامِ نوعِ بشر ـ نسبت به گذشته ـ ایمان بیشتری لازم است.» (گفتاری درباره نقد، ترجمه‌ی نسرین پروینی، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1365، ص 177)

اگر بخواهیم کاملاً بی‌طرفانه و موشکافانه، علت شهرت برخی از نویسندگان مطرح دوران معاصر و یا بازیگران سینما را تحلیل و بررسی کنیم، به نتایج جالبی خواهیم رسید. همه‌ی ما با نویسنده‌ای چون صادق هدایت آشنا هستیم و شاید نوشته‌ای از او نیز خوانده باشیم. نکته‌ی مورد بحث ما اینجاست که چطور رسانه‌های بیگانه و بعد از آن! رسانه‌های داخل کشور سبب شهرت یک شبه‌ی او شدند؟ آیا واقعاً صادق هدایت بزرگ‌ترین نویسنده‌ی آن زمان بود؟

م.ف.فرزانه دوست بسیار نزدیک هدایت، در کتاب خود می‌نویسد:

«برای اینکه نویسنده‌ی ملی و فارسی‌زبان ایرانی مشهور بشود، باید از آن وَرِ دریاها اسمش را ببرند. و این وظیفه را، گویندگان دانا و دوستانِ سابقِ خود هدایت انجام داده‌اند. هدایت را بزرگترین نویسنده‌ی ایران می‌خوانند، آثار ناشناس او را می‌ستایند، و در بحبوحه‌ی جنگ، اسمش را سرِ زبان‌ها می‌اندازند.» (آشنایی با صادق هدایت، صص 356 ـ 355)

جالب است بدانید که خود هدایت هم از این معروف شدن یک شبه شکّه می‌شود و می‌گوید:

«دست راستی و به خصوص چپی‌ها، معلوم شد که گوششان به رادیو لندن است. چرا که از فردای این سخن‌پراکنی، قد و نیم‌قد، همه جلوم عشوه آمدند و نگاه پر افتخار و اسرارآمیز بِهِم انداختند... من که جلز و ولز می‌زدم رمضانی [صاحب کتابفروشی ابن سینا] معلوماتم را پشت شیشه‌ی دکانش بگذارد، یک شبه شدم نویسنده‌ی شهیر، مشهور آفاق!

این موجودات شنیده بودند و می‌دانستند که تو این خلادونی جانم به لبم آمده... نه پول، نه آزادی و نه راه فرار... پیشنهاد کردند که بروم همپالکی‌شان بشوم در لندن.

دعوتنامه فرستادند... بیا با ما بیعت کن. تو مجله کار کن. برای بی.بی.سی مقاله بنویس و جرینگ جرینگ لیره بگیر و معلق بزن... حوری و غلمان مثل پنجه‌ی آفتاب تو خیابان ریخته، از سر و کولت بالا می‌‌روند. دیگر چه از این بهتر؟» (آشنایی با صادق هدایت، صص 20 ـ 19)

آنها که حتی آشنایی اندکی هم با داستان‌های این نویسنده داشته باشند دلیل این محبوبیت را در نزد بیگانگان براحتی درک خواهند کرد. نوشته‌های توهین‌آمیز و دادن الفاظ بسیار رکیک نسبت به اسلام و ائمه، خود گویای علت علاقه‌ی آنها به هدایت می‌باشد.

در هفته‌ی گذشته در شبکه‌های اجتماعی در کنار توهین‌های عجیب به موسوی گرمارودی، کتاب «توپ مرواری» صادق هدایت را مجموعه‌ای از روشنگری‌های وی نسبت به دین اسلام دانسته و از او به خاطر معرفی بسیار خوب! دین اسلام تقدیر و تشکر کرده بودند. اشاره موسوی گرمارودی نیز به همین کتاب و توهین‌های آن به امام حسین(ع) و ائمه معصومین بود.

«توپ مرواری» به‌واسطه‌ی آشفتگی بیش از حد ذهن نویسنده، پراکنده‌گویی‌ها، تغییر آشکار لحن و زمان و... در داستان به هیچ عنوان اثر قابل قبولی در حد یک داستان متعارف نیست. به عنوان مثال در صفحه نهم این اثر در کنار توهین‌های عجیب به دین اسلام که آن را عامل فقر و بدبختی، دینی ضد پیشرفت و علم، دارای خدایی خونخوار، مسلمانان امیدوار به لذت‌های موهوم شهوانی آن دنیا و... می‌داند؛ بی‌شرمانه نسبت به امام سجاد(ع) و امام حسین(ع) توهین می‌کند؛ دقیقاً جایی که هیچ ربطی به داستان ندارد و در مورد زمان اندلس و جنگ‌های آن زمان است، نویسنده بخشی از این بیانیه سراسر توهین‌آمیز خود را بیان می‌کند.

خیلی جالب است کسانی که حتی یک اثر از صادق هدایت هم نخوانده‌اند، چنان از وی حمایت می‌کنند که گویا بزرگترین نویسنده گذشته، حال و آینده این سرزمین بوده و خواهد بود. به قول تری ایگلتون: «مردم علاقه دارند به نقدی که از نظر سیاسی با آن مخالفند، نسبت «سیاسی» بدهند». کاری ندارد بخشی از داستان‌های وی را بخوانید و با نویسندگان هم‌عصر او مقایسه کنید و ببینید آیا واقعاً صادق هدایت همانی است که رادیو لندن از او یاد می‌کند؟

نگارنده با خواندن بخشی از توهین‌های روزهای اخیر نسبت به سید علی موسوی گرمارودی واقعاً شگفت‌زده می‌شود که چطور مثلاً روزنامه‌ای مثل قانون آن طنز سخیف را نسبت به ایشان می‌نویسد؟ آیا ضد دین بودن هدایت مسئله‌ی پنهانی است؟ اشتباه نکنید توپ مرواری فقط توهین به اسلام نیست بلکه توهین به همه‌ی ادیان است و نویسنده در جای جای این کتاب نسبت به دیگر ادیان از جمله مسیحیت نیز توهین‌هایی می‌کند.

هدایت در بخشی از این کتاب با توهین به حضرت زهرا(س) گوشه‌ای از بغض و کینه‌ی خود را نسبت به اسلام بیان می‌کند که نگارنده از بیان عبارت دقیق کتاب معذور است.

اما وی در بخشی از کتاب می‌گوید: «همچنین در انجیل متی باب دهم خداوند آنها پسر مسیح می‌گوید: گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده‌ام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را. پس به ما ثابت می‌شود که همه اولیاء و انبیاء سامی حتی آنهایی که به صلح‌جویی و بشر دوستی مشهورند، هوچی و چاقوکش بوده‌اند. از این قرار مأموریت ما تولید فقر و ویرانی و کشتار است. چنانکه حدیث نبوی و سنت مصطفوی حضرت ختمی مرتبت بر خود... می‌فرماید: هر جا که گاوآهن رفت ننگ ببار آورد. من برای کشاورزی فرستاده نشده‌ام بلکه برای کشتار آمده‌ام. من نه یک خشت روی خشت گذاشته‌ام و نه یک درخت کاشته‌ام.»

این عبارت‌ها تقریباً مودبانه‌ترین جملات این کتاب است. حالا روزنامه قانون در مطلب طنز خود می‌گوید: «خداوندا صادق هدایت را لعنت کن که سرفصل ادبیات جدید در زبان فارسی است اما خیلی‌ها سرفصل که هیچی، سرماه که هیچی، سرروز که هیچی، اصلا اسم‌شان توی تقویم هم نیست». بله برای بعضی‌ها بیان خوبی‌های! صادق هدایت یعنی توهین به ادبیات این مرز و بوم.

موسوی گرمارودی پس از هتاکی‌هایی که علیه او در گوشه و کنار شده بود در مصاحبه تلفنی با خبرگزاری مهر می‌گوید: «شکی ندارم که این گونه حرف زدن هزینه ‌دارد و من هم پای آن و اعتقادم ایستاده‌ام و جواب این افراد را به خود امام حسین (ع) واگذار می‌کنم... کسانی که به اظهارات من واکنش نشان می‌دهند و به حرف‌های هدایت در این اثر بی‌اعتنا هستند، بالاخره یا مسلمان هستند و یا نیستند. اگر مسلمانند و حرف‌های هدایت درباره امام حسین (ع) را می‌توانند تحمل کنند، من هم توهین‌های آنها را برای اظهاراتم به جان می‌خرم. اگر هم مسلمان نیستند که اصلا راه ما جداست و حرف دیگری نمی‌ماند».

در یادداشتی دیگر، مروری خواهیم داشت بر آثار منتشر شده از صادق هدایت و دلایل محوبیت وی. کسی که پس از خودکشی ناموفق اولش از ترس و وحشت خود برای دفن در قبرستان مسلمانان می‌گوید و وصیت می‌کند تا او را در قبرستان مسیحیان دفن کنند.

 


نظرات  (۲۰)

نظرات خصوصی پس از مطالعه توسط مدیر وبلاگ، حذف می شوند

توهین به صادق هدایت؟ استغفرلله
خدا هدایت کند ایشان را و صادق هدایت پرست ها را (:
پاسخ:
کمرنگ: سلام. ان شاء الله
سلام. بازم یه مطلب تحلیلی دیگه. احسنت. خیلی طولانیه، تازه خبرنامه هم که زده بخش اول، خدا به دادمون برسه
منتظر بخش دومش هستیم داداش
پاسخ:
کمرنگ: سلام. کنترات برداشتیم برای صادق هدایت (: روحش شاد!
با سلام آقا سید استفاده کردیم واقعا خوب بود. ممنون
پاسخ:
کمرنگ: سلام. محمدجان مخلصیم.
  • ر.مومبینی
  • لطف کنید به اعتقادات دیگران توهین نکنید. صادق هدایت در نزد خیلی از ایرانی ها یک اسطوره است در داستان و دیگر موارد.
    یک روشنفکر به تمام معنا بود.
    پاسخ:
    کمرنگ: اول سلام. دوم بنده به کسی توهین نکردم. مطلب گویاست. جواب دو کامنت دیگر شما را هم ندم بهتر است. بروید همان صادق هدایتتان را بخوانید. (: البته اگر تا به حال چیزی از ایشان خوانده باشید.
  • ر.مومبینی
  • ضمنا موسوی گرمارودی در حد و قواره هدایت نیست...
  • ر.مومبینی
  • و همین طور شما. شما اصلاً در چه جایگاهی هستید که بخواهید آثار هدایت را نقد کنید. زهی خیال باطل...
    سلام
    مطلب خوبی و پر مغزی بود و خیلی استفاده کردیم
    تشکر
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. تشکر
    بابت غلط املایی بالا معذرت میخوام
    و اما در جواب "ر.مومبینی":
    و شما در چه جایگاهی هستید که بخواهید نوشته های آقای موسوی را نقد کنید و یا برای کسی قد و قواره تعیین کنید؟
    مسلما رهروان آقای هدایت هم دست کمی از خود ایشان ندارند و انتظار بیشتری نمیتوان از آنها داشت!
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. ممنون از لطف شما. با این جماعت چه میشود کرد؟!
  • شاگرد مکتب عباس(ع)
  • سلام...
    مطلب خوبی بود. هرچند قضاوت نهایی با رب العالمین است اما انچه که هویدا وواضح است را دیگر نمی توان کتمان کرد. هدایت مطمئنا آنچنان که طرفدارانش می گویند .نیست . شخصا یکبار کتابی از او را انتخاب کردم برای خواندن واقعا نتوانستم بیش از چند صحفه ادامه دهم...
    خدا بهمه ما رحم کند...
    سلام
    تشکر از این مطلب مفید.من تا قبل از این چندان اطلاعاتی در مورد هدایت نداشتم به جز مقدار کمی...
    منتظر قسمت دوم مطلب هستم...
    البته اگر تا پست بعدی زنده باشیم....
    یا حق
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. ان شاء الله بخش دوم تا چند روز دیگه آماده می شود.
    سلام خدا قوت مطلب جامع وجالبی بود منتظریادداشت های بعدیتون هستیم تشکر
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. ممنون از لطف شما. ان شاء الله بخش دوم تا دو سه روز دیگه آماده می شود.
    سلام
    با خاطرات تبلیغ رودبار به روزم
    سلام
    درباره این قضیه چیزی نشنیده بودم
    مشتاقم بیشتر بدونم
    اگه اطلاعات بیشتری درباره صادق هدایت دارید خوبه که در وبلاگتون بذارید
    ...
    موفق باشید
  • مهدیه مهدوی
  • صادق هدایت ؟؟! هه...
    گاهی نام به آدم ننگ می دهد زیاد...
    گاهی هم آدمی به نام ننگ میدهد، زیادتر....!!

    یا علی مددی....
  • عطیه توسلی
  • قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون
    بگو خدا! سپس رهایشان کن تا در یاوه‏‌گویی‌هاى خود غوطه‏‌ور باشند...

    شاید این یاوه گویی ها کمی امامانمان را بیادمان آورد...!!!
    خداوند تبارک و تعالى فرموده است: هر که به یکى از دوستان من تحقیر و توهین روا دارد، به جنگ با من برخاسته است.

    "اعوذ بالله من الشیطان"
    اهدنا الصراط المستقیم....
    صادق بود و به هدایت نیاز نداشت. کتاب توپ مرواری اعتراضی است صریح به دیکتاتوری رضاشاه و کتاب تا بعد از انقلاب اجازه چاپ نیافت! انقدر هم با اطمینان اظهار فضل نفرمایید که طرفداران صادق کتاب هایش را نخوانده و هدایت را نمی شناسند. هدایت اسطوره ای است که آدم های حقیری چون شما سزاوار نیست به ساحت ادبیش وارد و بر میراث عظیمش خرده گیری کنید.
    پاسخ:
    تو را خدا به دور از تعصب و تحجر صحبت کنید...
    سلام سید قربون جدت مارو هم یه دعای کن.
    آخه منتظر............
    پاسخ:
    کمرنگ: سلام. محتاجیم به دعا.
  • مهرداد تبریزی
  • رجاله های بی صفت و مزدوری مثل شما و سرشار می سوزید از اینکه نتوانسته اید یک هزارم نویسنده بزرگ و مردمی و وطن پرست ایران که عشق او به کشور وتاریخ و فرهنگش و شیوه قلمش همه را مسحور کرده به جایگاه او برسید
    هدایت با آنکه از درباریان بود به بدنه جامعه آن هم جامعه هزاران بار خرافاتی تر از جامعه امروز(که اکثرشان مثل سرشار بودند) نفوذ کرد و اثرات خود را گذاشت اگر در هرکشور دیگری میبود بی شک روز ویژه ومجسمه ها و مکان هایی به نامش بود
    هرکسی چند روزی نوبت اوست امثال سرشارها هم دوره شان میگذرد و نامی جز به ننگ ازآنها نمی ماند و هدایت است که برجسته تر میشود و مثل فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا میماند
    این سوختن سرشارها و گرمارودی ها از محبوبیت هدایت و استقبال آثار او نشات میگیرد
    در جامعه چو انداختند که آنها که هدایت میخوانند خودکشی میکنند و خواندیم و خواندند و با قلم او زنده اند و زنده ایم
    اگر کسی خودکشی میکند از وجود کسانی مثل نانویسندگانی مثل سرشارهاوگرمارودی هاست
    پاسخ:
    کمرنگ: پس معلومه که تا حالا صادق هدایت نخوندی که اینجور سنگشو به سینه می زنی (: میشه بگی اون کتاب توپ مرواری دقیقا در چه قالبی نوشته شده؟ داستانه؟ شعره؟ دلنوشته است؟ چیه کلا؟ نکته دوم: واقعاً صادق هدایت عاشق مردمشه توی داستانهاش؟
  • مهرداد تبریزی
  • داستانِ اجتماعیه ایرانه آن روز و حتی دگماتیستهایی چون شماست
    در دوران راهنمایی خوشبختانه با هدایت آشنا شدم و در اول دبیرستان اون موقع که شما داشتی تازه الفبا یاد میگرفتی خودمش و خدارا هزاران بار شکر که گرفتار جهل و تاریکی نموندم
    خداوند همه گرفتاران و متعصبان ذهنی و خرافاتیان را به راه خرد و عقل رهنمون سازد
    پاسخ:
    کمرنگ: الهی آمین (:
    هرچی ما انتقادکنیم، آخر آخرش صادق هدایته دیگه . ما کی باشیم؟؟؟ حالا توی این دوره یه نویسنده صاحب سبک بیاد اگه می تونه توی آثارش این (به قول شما و گرمارودی) توهین ها را بپوشونه .مثلا یه کتاب بنویسه به نام (بوف بینا)! نمی تونه دیگه. فقط واسه مقام شعار می دید! و نمی خواهید قبول کنییییییید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی