واژهی چادر را که امروزه بشنوی مثل دیروز نیست که فقط چادر سیاه مادرت یا چادر گُلدار مادربزرگت را یادت بیاید. الان چادر نیز برای خودش مُدی دارد و هر چه که دچار مُدزدگی شود و نگاهی عمیق و برنامهریزی شده پشت آن نباشد، حالا هر چه که باشد حتی چادر، شاید ظرفیت دغدغهی فکری شدن را داشته باشد و حالا باید برایش مقاله بنویسی و برنامه بسازی که مُدل اسلامی هست یانه؟! درست مثل تمام مانتوهای رنگارنگ ویترینها... میدانم که خندهدار است چون چادر واژهایست که محدودهاش در احکام اسلامی پررنگ و جاندار میشود. حالا بیایی و بنشینی فکرکنی، سمینار بگذاری، کارشناس دعوت کنی که آیا این چادرهای نوظهور اسلامی هست یا نه؟! ماشاءالله سرعت خوبی هم در نوآوری دارد، روزبه روز جدیدتر و صد البته به قول خودشان اندامیتر و جذابتر. گاهی اینقدر به مانتو نزدیک میشود که چادر بودنش را فقط از رنگ مشکیاش باید حدس زد و همین مشکی بودنش هم خبر رسیده که درصدد اصلاح است. به هر حال ممکن است بزودی همین مشکی بودنش هم از آپشنهای یک چادر نوظهور حذف شود. پس لباس ملی چیست؟ چادری که از دیرباز نسل به نسل بر سر مادرهایمان بود ملی نیست؟
رهبر معظم انقلاب نیز در چند سخنرانی به لباس ملی اشاره کردند. به عنوان نمونه در بیاناتشان در دیدار با اعضای «گروه اجتماعی» صدای جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 29/11/1370 فرمودند: «لباس ملی را در برنامهی خودتان مطرح کنید. آیا این لباسی که الان تن شماست، لباس ملی ماست؟
هندیها که لباس ملی خودشان را دارند، ضرری کردهاند؟ آفریقاییها که لباس ملی خودشان را دارند، ضرری کردهاند؟ لباس ملی ما چیست؟ میفرمایند کت و شلوار! آیا لباس ملی ما این است؟ لباس ملی شما این نیست؛ اشتباه میکنید. کت و شلوار، لباسی است که آوردند تن ما کردند!»