کمی درنگ
جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ
تورا مرور می کنم
این بار با مکثی طولانی تر
تورا می خوانم
این بار با لبخندی پرمهرتر
تورا می جویم
این بار باصبری مادرانه تر
تورا تمام می کنم
این بار بابغضی عمیق تر
93/07/06
حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم....:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..
تورا مرور می کنم
این بار با مکثی طولانی تر
تورا می خوانم
این بار با لبخندی پرمهرتر
تورا می جویم
این بار باصبری مادرانه تر
تورا تمام می کنم
این بار بابغضی عمیق تر
نظرات خصوصی پس از مطالعه توسط مدیر وبلاگ، حذف می شوند