کشف حجاب در تنهایی دنیای مدرن
آدمها معمولا در هر شرایطی و در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنند دچار نوعی از محدودیتها و ملزم به رعایت داوطلبانه یا اجباری بخشی از قوانین انسانی یا طبیعی میباشند. گاه این محدودیتها ناشی از ضعفهای انسانی نیز هستند. حال فرض کنید سرزمینی باشد که این محدودیتها را به حداقل برساند.
چونگ میگوید: «صفحات پروفایل افراد در شبکههای اجتماعی مجازی این شانس را به خالقان خود میدهد که آن جنبههایی از هویت را که پیشتر پنهان بود، افشا کنند. به این ترتیب کاربران شبکههای اجتماعی بیان میکنند که این «من واقعی» (Real Me) است که نمایش داده میشود. (چونگ ـ A home on the web ـ ص 44)
شبکههای اجتماعی این امکان را به افراد میدهد که بدون واهمه از رودررویی مستقیم با آدمها بتوانند از اندیشهها و تفکرات شخصی خودشان صحبت کنند، این امکان وقتی برای برخی جذاب میشود که میتوانند با اسامی مستعار و بدون آنکه ردی از خودشان باقی بگذارند یا براحتی تحت تعقیب قرار گیرند، به فعالیتهای ویژه و عبور از خط قرمزها نیز بپردازند.
دکتر محمود بابایی میگوید: «توانایی موجآفرینی، فضاسازی و به کارگیری ماهرانه نمادها، ارزشها و الگوها، نمایانگر قدرت تاثیرگذاری فرهنگی و اجتماعی شبکههای اجتماعی سایبر است. کنشگران شبکههای اجتماعی ممکن است یک نوجوان، یک فرد کهنسال تا یک دولت باشند. آنچه مهم است فضای تکاپو و دامنه اثرگذاری آنان است. تلاش کنشگران شبکههای اجتماعی در اشتراکگذاری و تبادل اطلاعات، تعامل با سایر کاربران، شکلدادن به سلایق و جلب نظر آنان و پدیدآوردن نوعی «قدرت نرم» است. به گونهای که بتوانند از آن، در تداوم کنشگری خود در فضای فیزیکی بهره ببرند». (محمود بابایی ـ قدرت پنهان شبکههای اجتماعی ـ خبرنامه شماره 11 و 12 انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات)
با این مقدمه و نکاتی که بیان شد یکی از شباهتهای دنیای مجازی و دنیای حقیقی به راحتی قابل اثبات و تبیین است. آنچه که آدمها را در فضای حقیقی به انزوا و گوشهنشینی میکشاند حذف روابط عاطفی، دوستان و نزدیکان واقعی و هجوم مشکلات است. در فضای مجازی و خصوصاً شبکههای اجتماعی نیز آنچه که افراد را دلزده و دلسرد از ادامهی فعالیت میکند، نداشتن مخاطبی است که ملاک سنجش آن را کامنت یا لایک (Like) افراد بیشتر مشخص میکند.
یکی از خصوصیات ویژه شبکههای اجتماعی آن است که افراد به مرور تحت تاثیر نوع مخاطبانشان و سلایق آنها پستهای جدید میگذارند تا نه تنها این مخاطبان را حفظ کنند بلکه مخاطبان بیشتری برای خودشان جذب کنند.
در اینجا تعداد دنبالکنندهها، تعداد لایکها (پلاسها) و تعداد نظرات به نوعی حس رقابت بین افراد را برمیانگیزد و گاهی سبب فخرفروشی آنها به یکدیگر میشود.
دکتر ذکایی میگوید: «ارتباطات مجازی میتوانند زمینه شکلگیری عادتوارههای جدیدی را فراهم سازند که خود به کنش و انتخابهای متفاوتی منتهی میشود. ظهور عادتوارههای جدید، عادتوارههای قبلی را به چالش میکشاند و در نتیجه در آنها جابهجایی صورت میگیرد. بدین ترتیب اگر چه اساس فرایند بازآفرینی باقی میماند، با این حال شیوههای متنوعی، مبنای تعریف میدان و امکان عمل فرد را فراهم میسازد». (ذکایی ـ جامعهشناسی جوانان ایران ـ ص 281)
هر چند نگارنده سالهاست که در شبکههای اجتماعی فعال است و بر روی نوع کنشهای افراد و تغییرات روحی و روانی آنها تحقیق میکند، با این حال شما نیز اگر در این شبکهها فعالیتی نداشتهاید با چند هفته فعالیت مستمر و رصد رفتار دوستانی که میشناسید، به نکات جالبی خواهید رسید.
براساس نتایج پژوهش شبکههای اجتماعی و سبک زندگی جوانان که با همکاری دکتر حسن بشیر و محمدصادق افراسیابی انجام شده است، 30.6 درصد مردان و 41.3 درصد زنان معتقدند شبکههای اجتماعی اینترنتی توانسته است به میزان بالایی در نوع ادبیات افراد جامعه موثر باشد. همچنین 49.5 درصد زنان و 41.4 درصد مردان براین باور هستند که عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی در مقادیر متوسط به بالا توانسته است بر سبک پوشش ایشان در جامعه موثر باشد. (کارکرد رسانههای اجتماعی در ایران ـ فصلنامه رسانه ـ سال بیست و یکم، شماره 3 و 4، پاییز و زمستان 1389، صص 5ـ31)
افراسیابی در کتاب مطالعات شبکههای اجتماعی و سبک زندگی جوانان میگوید: «مفهوم شبکههای اجتماعی در ایران به طور گسترده حدودا در سال 1383 با حضور شبکه اجتماعی «اورکات» در میان کاربران ایرانی رواج پیدا کرد.
همین فاصله بسیار کوتاه کمتر از 10 سال نشان میدهد رشد گرایش افراد و خصوصا جوانها به این شبکهها چقدر گسترده بوده است که اکنون به طرز عجیبی رفتارهای دنیای واقعی و مجازی آدمها را به هم پیوند زده است. فرض کنید همین عوامل سبب شده باشد که تمرکز بسیاری از سازمانها و مراکز به این سمت و سو کشیده شده باشد.
نجفی سولاری معتقد است: «شبکههای اجتماعی اینترنتی با ارضای همزمان نیازهای عقلی، منطقی و عاطفی جوانان و نوجوانان، گروههای سنی مذکور را به سمت خود جذب کرده و موسسان جوامع مجازی از این فرصت برای انتقال مفاهیم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مدنظر خود در قالب نرم و پنهان، نهایت استفاده را میبرند. (نجفی سولاری ـ مدل حمایت از شبکههای اجتماعی تدوین شود ـ روزنامه ایران، شماره 4572، ص 36)
گفتیم که شبکههای اجتماعی امکان بروز رفتارهایی را به آدمها میدهد که شاید در وهلهی اول انجام آن چندان خوشایند و حتی باورپذیر برای آن فرد نباشد. بگذارید با مثالهای ساده شروع کنیم. صحبتکردن صمیمی با نامحرم در نگاه افراد مذهبی کاری بسیار ناشایست است اما چرا وقتی همان صحبتها با حذف فیزیکی طرف مقابل صورت میگیرد، چندان ناپسند به نظر نمیرسد؟ چرا رد و بدل کردن پیام در شبکههای اجتماعی ذهن و گاهی دل آدمها را درگیر خودش میکند؟
به یاد دارم که سال گذشته بحثی در شبکههای اجتماعی به وجود آمده بود که چرا برخی از خانمها از تصویر واقعی یا اسم واقعی خودشان برای تکمیل پروفایل استفاده نمیکنند؟ جواب افراد مختلف به این سوال ناشی از طرز تلقی آنها از میزان امنیت شبکههای اجتماعی و پیامدهای شفافیت عملکرد در این فضا بود. جالب است که شخص مطرحکننده این سوال بعد از مدتی تصویر پروفایل خودش را به صورت مات تغییر داد اما برخی از مخاطبان آن پست، تصویر واقعی خود را در صفحه پروفایلشان قرار دادند.
کاستلز معتقد است شبکههای اجتماعی اینترنتی «سیستمی است که در آن خود واقعیت (وجود مادی ـ نمادین مردم) کاملا در متنی از تصاویر مجازی و در جهانی واقعنما غرق شده که در آن چیزهایی که بر روی صفحه ظاهر میشوند فقط تصاویری نیستند که تجربه از طریق آنها منتقل میشود، بلکه خود به تجربه تبدیل میشوند. (کاستلز ـ عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ (ظهور جامعه شبکهای)، ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز ـ ص 432)
به عقیدهی کاستلز آن چه که در شبکههای اجتماعی محل گفتوگو میباشد، بعدها توسط گفتوگوکنندهها مورد آزمایش قرار میگیرد. برگردیم به پژوهشی که در سال 89 انجام شده بود. درصد بالایی از مصاحبهشوندهها اعتراف کرده بودند که تحت تاثیر شبکههای اجتماعی، نوع پوشش آنها هم تغییر کرده است. حتی اگر نخواهیم این ارتباط تنگاتنگ فضای مجازی و حقیقی را واکاوی کنیم، تغییراتی که فرد در اثر زیست مجازی پیدا کرده است، بسته به کیفیت این دوستان مجازی سبب بروز رفتارهای ویژه در او خواهد شد.
شاید کل تغییر رفتار برخی از کاربران در عادی شدن مکالمات، خنده و شوخی، شرکت در بحثها و... خلاصه شود اما ممکن است در برخی از کاربران، به تغییر تصویر پروفایل و گذاشتن عکسهای شخصی و گاه مسائل غیر اخلاقی هم برسد. مسئله این است که در چه فرایندی حریمهای شخصی کمرنگ و کمرنگتر میشود که افراد بهراحتی از مسائل شخصی و مشکلاتشان صحبت کنند؟!
فضای مجازی جرأت و جسارت خاصی هم به برخی از زنان میدهد که بدون ترس و واهمه از محیط پیرامون خودشان، کشف حجاب کنند؛ آن هم نه فقط افراد ناشناخته که برخی از نویسندگان، شاعران، هنرمندان، خبرنگاران و... نیز از این کار ابایی ندارند!
فضای مجازی فی نفسه بد نیست بلکه آنچه که اهمیت دارد نوع و میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از این محیط است. باید ببینیم که چطور در یک بازه زمانی خاص ـ بسته به عمق اعتقادات افراد ـ یک فرد بیحجاب با حجاب میشود و یک فرد با حجاب بیحجاب؟!