پشت پردهی طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص
شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۰، ۰۷:۵۹ ب.ظ
دو سال از حضور دکتر حسینی در سمت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم میگذرد. دو سالی که خوشبختانه سیاستهای دولت نیز رنگ و بوی فرهنگی به خود گرفت و اقدامات قابل توجهی برای ارتقای سطح فرهنگ و اندیشهی ایرانی در جامعه و معرفی فرهنگ ایرانی – اسلامی به سایر ملتها صورت گرفت. نکتهی مورد بحث بخش چشمگیری از سیاستهای فرهنگی وزارت ارشاد دولت دهم است که در حوزهی سینما متمرکز و گاهاً به جنجالهای عجیبی در سطح رسانهها منجر شدند.
هر کدام از برنامههای وزارت ارشاد از سوی عدهای از اهالی سینما مورد انتقاد قرار گرفت و این به نظر طبیعی میرسد که همواره نمیتوان نظر مثبت همهی سینماگران را نسبت به یک موضوع جلب نمود.
در این دو سال طرحهای خوبی چون حمایت از بخشهای فرهنگی در سراسر ایران و تشکیل سازمان سینمایی و... شروع به کار نمودند که بررسی میزان موفقیت آنها فعلاً مورد بحث ما نمیباشد.
شب گذشته یکی دیگر از این طرحهای سینمایی با نام «طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص» در برنامهی هفت مورد نقد و بررسی قرار گرفت. صحبتهایی که به مشاجرهی مهمان برنامه با یکی از مسئولان حوزه هنری نیز منجر شد.
مسئول اجرای «اکران فیلمهای با مخاطب خاص» اصرار زیادی بر این داشت که این طرح را صد در صد غیر سیاسی معرفی کند اما آیا حتی عنوان این طرح هم میتواند از فضای سیاسی بهدور باشد؟ وقتی سینمای ایران با موضوعات و بحثهای داغ فضای سیاسی دست و پنجه نرم میکند پس بدون شک نمیتوان این طرح را نیز جدای از این فضاها دانست زیرا یکی از اهداف بزرگ آن، اکران فیلمهایی است که تا چندی پیش «توقیف شده» به نظر میرسیدند!
سوال اصلی اینجاست که آیا سیاستهای سینمای ایران تغییر جهت دادهاند؟ شاید برای شما جالب باشد بدانید که تعداد زیادی از فیلمهایی که چندین سال توقیف مانده بودند و به یکباره رفع توقیف شدند و تعدادی هم که هنوز توقیف ماندهاند، محصول سازمانهای دولتی و بعضاً با اسم و رسم خاص است که برای نمونه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
1) زمان میایستد؛ سرمایهگذار: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. داستان دختری حامله (هانیه توسلی) است که میخواهد از مرز ایران فرار کند.
2) زمستان است؛ تهیهکننده: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. این فیلم برگرفته از یکی از داستانهای محمود دولتآبادی است که کارگردان آن «پیتز» فرانسوی میباشد.
3) زادبوم؛ سرمایهگذار: وزارت ارشاد در زمان صفار هرندی و حوزه هنری در زمان دکتر بنیانیان. این فیلم یکی از پرخرجترین فیلمهای سال 86 بود که 700 میلیون تومان برای آن هزینه شده بود.
4) تنها دو بار زندگی میکنیم؛ تهیهکننده: حسین صفار هرندی. کارگردان: بهنام بهزادی
5) سنتوری؛ تهیهکننده: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران! فیلمی که پس از چند سال مجوز پخش در سینمای خانگی را گرفت اما نکتهی بسیار جالب توجه این است که در آن زمان وزرات ارشاد صد میلیون تومان به عنوان خسارت توقیف، به کارگردان این فیلم «داریوش مهرجویی» پرداخت نمود.
6) 444 روز؛ تهیهکننده: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. ماجرای تسخیر لانه جاسوسی است که محمدشیروانی کارگردان آن با بودجه این سازمان چند سالی را در آمریکا مشغول تحقیق در مورد حواشی این اتفاق بود.
7) طبل بزرگ زیر پای چپ و بسیاری دیگر از فیلمهایی که به سبب طولانی شدن از ذکر نام آنها خودداری میکنیم.
شهید آوینی چه جملات گهرباری داشت که میگفت: «ما کلاه گشادی سرمان رفته است... سینمای بیمخاطب را ترویج کردهایم و سینمای ما جهانی نشده است بلکه جشنوارهای شده است.»
آنچه در برنامهی هفت شب گذشته در مورد اکران فیلمهای با مخاطب خاص بیان شد به چند دلیل قابل تامل است:
1) مجری برنامه جناب جیرانی عزیز چندین بار نسبت به اکران فیلم «کپی برابر اصل» عباس کیارستمی از مهمان برنامه سوال پرسیدند که وی با صراحت اکران آن را اعلام نمودند. با توجه به سوابق این کارگردان و فیلمهایی که به دلایلی مشخص توقیف شدند ما به امید خدا! باید شاهد اکران همه نوع فیلمی در این طرح باشیم. پس دیگر سابقهی سیاسی هیچ کارگردانی در اکران فیلمش دخیل نخواهد بود و ان شاء الله اگر فیلمی توقیف شد قطعاً باید به دنبال دلایل غیر اخلاقی و غیر دینی در آن بگردیم.
2) تعجب مجری از اینکه فیلم «سیزده 59» نیز جزو این طرح باید اکران میشد از این بود که بعضی از فیلمهای دفاع مقدس نیز نباید اکران عمومی شوند.
3) آیا این طرح نیز همانند دیگر طرحهای مکمل از طرف نزدیکان دولت برای جلب نظر و حمایت همهی اقشار جامعه حتی مخالفان نظام صورت میگیرد؟
4) با توجه به عدم توجه به بعضی از فیلمهای ارزشی و کارگردانان مطرح سینما مثل آقای شیخ طادی و فیلم «شکارچی شنبه»ی وی که دو سال از تولید آن میگذرد و هنوز مجوز اکران نگرفته است، آیا در کنار این بذل و بخششها! این کارگردانان مظلوم نیز حمایت خواهند شد؟
5) اخباری از گوشه و کنار میرسد که فیلم «شکارچی شنبه» قرار است به صورت محدود اکران شود. سوال اینجاست که آیا این فیلم در کنار بعضی از فیلمهای مخاطب خاص با کارگردانان معلوم الحال قرار میگیرد؟ آیا نباید یک فیلم ضد صهیونیستی اکران عمومی شود؟
در برنامهی شب گذشته از بررسی و تکمیل این طرح تا پایان مرداد ماه خبر داده شده بود، هر چند سوالهای بسیاری در ذهن ما شکل گرفته است، امیدواریم که این طرح کمکی به سینمای مظلوم و کارگردانان مظلومتر از آن بکند.
انعکاس در سایر رسانه ها:
1) خبرنامه دانشجویان ایران: پشت پردهی طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص
2) پارسا پرس: پشت پردهی طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص
هر کدام از برنامههای وزارت ارشاد از سوی عدهای از اهالی سینما مورد انتقاد قرار گرفت و این به نظر طبیعی میرسد که همواره نمیتوان نظر مثبت همهی سینماگران را نسبت به یک موضوع جلب نمود.
در این دو سال طرحهای خوبی چون حمایت از بخشهای فرهنگی در سراسر ایران و تشکیل سازمان سینمایی و... شروع به کار نمودند که بررسی میزان موفقیت آنها فعلاً مورد بحث ما نمیباشد.
شب گذشته یکی دیگر از این طرحهای سینمایی با نام «طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص» در برنامهی هفت مورد نقد و بررسی قرار گرفت. صحبتهایی که به مشاجرهی مهمان برنامه با یکی از مسئولان حوزه هنری نیز منجر شد.
مسئول اجرای «اکران فیلمهای با مخاطب خاص» اصرار زیادی بر این داشت که این طرح را صد در صد غیر سیاسی معرفی کند اما آیا حتی عنوان این طرح هم میتواند از فضای سیاسی بهدور باشد؟ وقتی سینمای ایران با موضوعات و بحثهای داغ فضای سیاسی دست و پنجه نرم میکند پس بدون شک نمیتوان این طرح را نیز جدای از این فضاها دانست زیرا یکی از اهداف بزرگ آن، اکران فیلمهایی است که تا چندی پیش «توقیف شده» به نظر میرسیدند!
سوال اصلی اینجاست که آیا سیاستهای سینمای ایران تغییر جهت دادهاند؟ شاید برای شما جالب باشد بدانید که تعداد زیادی از فیلمهایی که چندین سال توقیف مانده بودند و به یکباره رفع توقیف شدند و تعدادی هم که هنوز توقیف ماندهاند، محصول سازمانهای دولتی و بعضاً با اسم و رسم خاص است که برای نمونه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
1) زمان میایستد؛ سرمایهگذار: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. داستان دختری حامله (هانیه توسلی) است که میخواهد از مرز ایران فرار کند.
2) زمستان است؛ تهیهکننده: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. این فیلم برگرفته از یکی از داستانهای محمود دولتآبادی است که کارگردان آن «پیتز» فرانسوی میباشد.
3) زادبوم؛ سرمایهگذار: وزارت ارشاد در زمان صفار هرندی و حوزه هنری در زمان دکتر بنیانیان. این فیلم یکی از پرخرجترین فیلمهای سال 86 بود که 700 میلیون تومان برای آن هزینه شده بود.
4) تنها دو بار زندگی میکنیم؛ تهیهکننده: حسین صفار هرندی. کارگردان: بهنام بهزادی
5) سنتوری؛ تهیهکننده: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران! فیلمی که پس از چند سال مجوز پخش در سینمای خانگی را گرفت اما نکتهی بسیار جالب توجه این است که در آن زمان وزرات ارشاد صد میلیون تومان به عنوان خسارت توقیف، به کارگردان این فیلم «داریوش مهرجویی» پرداخت نمود.
6) 444 روز؛ تهیهکننده: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. ماجرای تسخیر لانه جاسوسی است که محمدشیروانی کارگردان آن با بودجه این سازمان چند سالی را در آمریکا مشغول تحقیق در مورد حواشی این اتفاق بود.
7) طبل بزرگ زیر پای چپ و بسیاری دیگر از فیلمهایی که به سبب طولانی شدن از ذکر نام آنها خودداری میکنیم.
شهید آوینی چه جملات گهرباری داشت که میگفت: «ما کلاه گشادی سرمان رفته است... سینمای بیمخاطب را ترویج کردهایم و سینمای ما جهانی نشده است بلکه جشنوارهای شده است.»
آنچه در برنامهی هفت شب گذشته در مورد اکران فیلمهای با مخاطب خاص بیان شد به چند دلیل قابل تامل است:
1) مجری برنامه جناب جیرانی عزیز چندین بار نسبت به اکران فیلم «کپی برابر اصل» عباس کیارستمی از مهمان برنامه سوال پرسیدند که وی با صراحت اکران آن را اعلام نمودند. با توجه به سوابق این کارگردان و فیلمهایی که به دلایلی مشخص توقیف شدند ما به امید خدا! باید شاهد اکران همه نوع فیلمی در این طرح باشیم. پس دیگر سابقهی سیاسی هیچ کارگردانی در اکران فیلمش دخیل نخواهد بود و ان شاء الله اگر فیلمی توقیف شد قطعاً باید به دنبال دلایل غیر اخلاقی و غیر دینی در آن بگردیم.
2) تعجب مجری از اینکه فیلم «سیزده 59» نیز جزو این طرح باید اکران میشد از این بود که بعضی از فیلمهای دفاع مقدس نیز نباید اکران عمومی شوند.
3) آیا این طرح نیز همانند دیگر طرحهای مکمل از طرف نزدیکان دولت برای جلب نظر و حمایت همهی اقشار جامعه حتی مخالفان نظام صورت میگیرد؟
4) با توجه به عدم توجه به بعضی از فیلمهای ارزشی و کارگردانان مطرح سینما مثل آقای شیخ طادی و فیلم «شکارچی شنبه»ی وی که دو سال از تولید آن میگذرد و هنوز مجوز اکران نگرفته است، آیا در کنار این بذل و بخششها! این کارگردانان مظلوم نیز حمایت خواهند شد؟
5) اخباری از گوشه و کنار میرسد که فیلم «شکارچی شنبه» قرار است به صورت محدود اکران شود. سوال اینجاست که آیا این فیلم در کنار بعضی از فیلمهای مخاطب خاص با کارگردانان معلوم الحال قرار میگیرد؟ آیا نباید یک فیلم ضد صهیونیستی اکران عمومی شود؟
در برنامهی شب گذشته از بررسی و تکمیل این طرح تا پایان مرداد ماه خبر داده شده بود، هر چند سوالهای بسیاری در ذهن ما شکل گرفته است، امیدواریم که این طرح کمکی به سینمای مظلوم و کارگردانان مظلومتر از آن بکند.
انعکاس در سایر رسانه ها:
1) خبرنامه دانشجویان ایران: پشت پردهی طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص
2) پارسا پرس: پشت پردهی طرح اکران فیلمهای با مخاطب خاص
طاغات و عباداتت قبول باشه
من متوجه نشدم که این مخاطب خاص یعنی چی؟
یعنی مثلا فقط دانشجوها ببینن؟ فقط سینماییا ببینن؟ فقط مردم ایران ببینن؟
یعنی مخاطب خاص کیه و چه طوری انتخابش می کنن؟