شرافت، امید و نشاط / یادداشتی بر فیلم سینمایی پنج ستاره
«پنج ستاره» اولین ساختهی مهشید افشارزاده در مقام کارگردانی یک فیلم سینمایی است. وی که تاکنون در 22 فیلم سینمایی بازی کرده است، پس از بازی در فیلم «عیار 14» از بازیگری فاصله گرفت و در سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر (1392) با فیلم «پنج ستاره» به عرصه سینما بازگشت.
اولین فیلم افشارزاده هر چند که پیرنگ اصلی خوبی دارد اما در پیرنگهای فرعی بسیار ضعیف عمل میکند. هدف کارگردان نمایش زندگی یک دختر دانشجو از قشر ضعیف جامعه و مشکلاتی است که در راه درسخواندن او بهوجود میآید اما برخی از داستانهای فرعی ضعیف، فیلم را از یک موقعیت خوب تنزل میدهد.
در ابتدای فیلم با نمایشی بسیار تصنعی از دانشگاه و دانشجویانی با سطح دغدغههای بعضا خندهدار طرف هستیم. در واقع کارگردان سعی میکند با کمی اغراق تفاوت دغدغههای دانشجوهای دانشگاه آزاد و یک دانشجوی بی بضاعت را نشان دهد ولی به طور مثال کاراکتر لیلا بلوکات هیچ تاثیری در روند داستان ندارد و یا چیزی که ما از صحنهی اعلام قبولی دانشگاه، سلف سرویس دانشگاه، ثبتنام و... میبینیم در سطح ابتدایی باقی میمانند.
یکی از نقاط ضعف دیگر «پنج ستاره» آن است که ساختار خطی داستان از جذابیت آن کاسته است. اینکه دو سوم فیلم تخمه بشکنیم و پفک بخوریم و یک سوم پایانی هم وقتی باشد که تنقلاتمان تمام شده باشد و مجبور به دیدن فیلم باشیم، چندان خوشایند نیست. نویسنده و کارگردان با کمی خلاقیت و شروع فیلم از یک کنش غافلگیرکننده و شکست ساختار خطی میتوانستند اثر به مراتب قویتری را تولید کنند.
از منظری دیگر آنچه که در حال حاضر فروش خوب فیلم را رقم زده است، حضور بازیگران مطرحی چون شهاب حسینی، بهنوش بختیاری، شیرین بینا، بهناز جعفری، سحر قریشی، لیلا بلوکات و... در پوسترها و تبلیغات فیلم است. به عبارت دیگر بار اصلی خود فیلم را هم بازیگران آن به دوش میکشند.
شاید در نگاه کارگردان هیچ اغراقی در «پنج ستاره» وجود نداشته باشد اما در یک دیدگاه کلی و با توجه به خصلتهای اصلی زنانه، تقریبا تمام ساختههای هنری زنان از اغراقی عجیب و گاه افراطی برخوردار است. کوتاهی این یادداشت مجال آن را نمیدهد که حتی به فیلمهای دو سه سال اخیر نیز بپردازیم اما به طور مثال اغراقهای فیلمهایی چون «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» و «زیباتر از زندگی» نیاز به تحلیل و تفسیر جداگانهای دارد. در اولین فیلم افشارزاده نیز با تاکید بیش از حد بر بدبختی و فلاکت زنها طرف هستیم:
ـ اخراج تازه عروس
ـ نمایش شستن و نظافت دستشویی در چندین سکانس
ـ مشکلات زن فلج
ـ تحقیر در محیط کار
ـ نمایش خوشحالیهای پیدرپی کارگران برای دریافت مثلا 50 هزار تومان پاداش
ـ چندین بار تاکید بر مردن مادر دو نفر از کارگران که مردنی هم در کار نیست!
ـ و...
اما نکتهی مهم آن است که با وجود تمرکز بر این مشکلات، روح حاکم بر فضای فیلم ـ خصوصا زندگی شخصی دختر دانشجو ـ امیدوارکننده و با نشاط است و شاید این یکی از نقاط بسیار مثبت «پنج ستاره» باشد.
از نگاهی دیگر نمایش تصنعی حضور «آمیتا باچان» در ایران و ذوقزدگی کارگران زن و مردم بسیار به فیلم لطمه میزند. آیا امکان استفاده از بازیگری دیدنی در فیلم وجود نداشت؟ آیا نویسنده نیز مثل همین زنها و کارگران هتل عاشق فیلم هندی و آواز هندی بوده است؟
«پنج ستاره» نه تنها فیلم سیاهی نیست بلکه از جهاتی امیدوارکننده و مثبت است. نمایش بسیار خوب روابط بین فرزند و پدر و مادرش جزو نکات مدنظر نویسنده و کارگردان بوده است که اتفاقا در فیلم به خوبی به آن پرداخته میشود.
به نظر اولین ساختهی مهشید افشارزاده هر چند که از نقاط ضعیف بسیاری برخوردار است اما نوید سینمایی پرنشاط و به دور از نفرت و سیاهنمایی را برای ایشان میدهد.