روانشناسی کودک(قسمت چهارم)
ملاحظه کردید که همگی این روشها، روشهایی پیش گیرانه بودند، حال برای مواردی که قدرت پیشبینی و انرژی لازم برای حل مشکلات در ما وجود ندارد، چند جایگزین تنبیه قابل استفاده در لحظهی مورد نظر ذکر میشود.
جایگزینهای تنبیه:
1) راه مفید بودن را تذکر دهید.
2) عدم تایید شدید خود را نشان دهید. (بدون حالت تهاجمی)
3) انتظارات خود را بیان کنید.
4) چگونگی اصلاح امور را به کودک نشان دهید.
5) حق انتخاب بدهید.
6) عمل کنید.
7) اجازه دهید کودک عواقب رفتار ناشایستش را تجربه کند. (همان ص 115)
وقتی مشکلی ادامه مییابد، معمولا میتوانیم نتیجه بگیریم که پیچیدهتر از آن است که در ابتدا به نظر میرسید. برای حل این مشکل به مهارت پیچیدهتری نیاز است.
گام اول: دربارهی احساسات و نیازهای کودک صحبت کنید.
گام دوم: دربارهی احساسات و نیازهای خودتان صحبت کنید.
گام سوم: کنکاش مشترکی برای یافتن راه حل قابل قبول طرفین انجام دهید.
گام چهارم: بدون ارزیابی کردن، تمام ایدهها را یادداشت کنید.
گام پنجم: دربارهی پیشنهادهایی که دوست دارید و آنهایی که دوست ندارید و آنچه که میخواهید عمل کنید، تصمیم بگیرید.(همان ص 124)
وقتی کودک میبیند که شما چقدر به احساسات و نظرات او اهمیت میدهید او نیز به نظرات شما اهمیت داده و متوجه اشتباهات خود میشود و واکنش متقابل و دفاعانه در مقابل دستورها و فشارهای شما انجام نمیدهد.
نکتهها و هشدارها:
الف) پشتدستی زدن به کودکی که هنوز زبان باز نکرده است به کودک یاد میدهد، تنها راه آموختن کارهایی که نباید انجام دهد، پشتدستی خوردن است. باید بدانیم که کوچولوها در هر دقیقه از هر روز در حال یادگیری هستند.
ب) وقتی کودکان مشکل یا دردسری را به گردن هم میاندازند بهترین راه آن است که به دنبال مقصر اصلی نگردیم بلکه با متهم یا تنبیه نکردن، کودکان را در تمرکز برای به گردن گرفتن مسئولیت و نگرفتن انتقام، آزاد بگذاریم.
ج) نباید با عدم تایید چنان حسی در کودک ایجاد کنیم که فقط احساس گناه و پشیمانی کند، بلکه راهی را برای انجام اصلاحات جلوی پای او بگذاریم.
د) بعضی از کودکان "متاسفم" را به عنوان راهی برای آرام کردن والدین عصبانی به کار میبرند، و باز هم اشتباهات خود را تکرار میکنند؛ در این مواقع باید معنای درست عذرخواهی را به او گوشزد کنیم. مثلا «خوشحالم که میشنوم عذرخواهی میکنی. این قدم اوله. قدم دوم اینه که از خودت بپرسی در این مورد چه کار میتونی بکنی.»
ه) باز هم در این جا تاکید میکنم که به دنبال سخنرانی و فلسفهبافی نباشید و سعی نکنید کودکتان را ترغیب یا متقاعد سازید. بلکه سعی کنید راه حل را از زبان او بشنوید و کودکتان را تشویق به آن کنید که در مورد این مسئله فکر کند و راه حل دهد.
تا این جا در مورد درست یا نادرست بودن تنبیه برای کودکان صحبت نمودیم، اما اگر باز هم به موارد و دستورات بالا توجه کنیم لایهای از ابهام باقی میماند، زیرا همین روشها نیز در مرحلهای به تنبیه میرسند، در این جا ذکر یک نکته قابل توجه است و آن این که تنبیه انواع مختلف دارد و هر کدام کارایی خاص خود را. اما تنبیهها باید از 7 سالگی به بعد برای کودک اعمال شوند و در نوجوانی به مرحلهای از دقت و کارایی بسیار بالا برسند که درصدی از خطا در آن نباشد.
انواع تنبیه:
1) از دست دادن امتیازات
2) جلوگیری از فعالیتهای مورد علاقهی یک نوجوان(تنبیه تحریمی)
3) از دست دادن جایزه
4) تنبیه لفظی
5) تنبیه بدنی (کلیدهای رفتار با نوجوانان ص 61)
هفت نکتهی مهم در تنبیه:
نخست) باید به طور دقیق مشخص کنید که چه رفتاری چه جریمهای دارد.
دوم) نوع امتیازی که فرزندتان به هنگام ارتکاب رفتار ناشایست از آن محروم میشود باید به طور دقیق مشخص باشد.
سوم) تنبیه باید با تشویق و جایزه همراه باشد تا موثر افتد.
چهارم) تنبیه نباید آنقدر سنگین باشد که فرزندتان به شما بدهکار شود و نتواند بدهی خود را پرداخت کند.
پنجم) باید از اخطار و تذکر دادن نیز استفاده کنید و هیچگاه برای اشتباه اول و بار اول فرزندتان را تنبیه نکنید.
ششم) فرزند باید بداند تا چه مدت از یک فعالیت خاص محروم میشود و برای پایان دادن به محرومیت یا تخفیف مجازات چه کاری را باید انجام دهد.
هفتم) تنبیه لفظی در مورد افراد بالغ موثر نیست زیرا آنها عادت میکنند سخنان شما را نشنیده بگیرند، و برخی از آنها نیز دچار کینه شده و از شما رنجیده خاطر میشوند.
نکتهی آخر:
«برخی از پدران بر اثر فقدان رشد اجتماعی و فساد محیط، تربیت فرزند خود را بعهده میگیرند و عقیده دارند که باید تمام حرکات و سکنات فرزند را بررسی کامل نمود و در جزئیترین کارها، عقائد خود را به او تحمیل میکنند. این عده تربیت فرزند را بر اساس کنترل شدید استوار مینمایند و در نتیجه آزادی فکر و عمل از کودک سلب میگردد. این نوع کودکان مانند بردگانی، اسیر اوامر و نواهی اولیاء خود میباشند. محیط خانه که باید کانون آسایش و صمیمیت باشد برای این کودکان حکم زندان را دارد. بدترین نتیجه و اثری که بر روی کودک میگذارد آن است که شخصیت و استقلال او را از بین میبرد.» (تربیت کودک از دیدگاه اسلام ص 138)
تشویق به استقلال:
مهیا نمودن زمینههای استقلال فرزندان برای خیلی از پدر و مادرها کار سادهای نیست در این مورد معمولا پدرها راحتتر میتوانند این حس مسئولیت را به کودکان منتقل کنند و این جزو ذات مردانه است، اما مادرها! مادرها هر چقدر هم کودکشان بزرگ شود باز هم او را به دید کودک دلبندشان میبینند و این یک حقیقت است و مهربانی و دلسوزی مادر را میرساند. اما باید بدانیم که دلسوزی بسیار و مداخلههای زیاد در کار کودکان نه تنها باعث کمک و پیشرفت آنها نخواهد شد، بلکه در آینده نیز کودکان را از قدرت تصمیمگیری دور میکند. نصیحتهای بیش از حد و دادن راه حل در حتی کوچکترین و سادهترین کارها این حس استقلال را از بین برده یا کمرنگ میکند. در صفحات گذشته در مورد صحبت با فرزندان مطالبی را خواندید، اکنون همین روشها را باید ادامه دهید، سعی کنید نصیحت نکنید، این بدان معنا نیست که با فرزندان صحبت نکنیم، صحبت کردن با او کمک میکند با اعتماد بیشتری به خودش، فکر کند و راه حل بیابد. منظور من از صحبت کردن در این جا، همان ایجاد رابطهی عاطفی حتی بدون حرف زدن میباشد. بعضی از پدر و مادرهایی که بنده با آنان ملاقات داشتهام بیان میدارند که از زندگیشان راضی هستند و فرزندانشان نیز همین طور، آدمهایی حرف شنو، مرتب و منظم هستند. همین کلمهی حرف شنو به نظرم پر از ابهام و سؤال است! حال زمانی که از همین فرزندان قضیه را جویا میشویم صحبتهای ناگواری را بیان میدارند.
زمانی که فرزند شما نسبت به ایرادها و دستورهای شما هیچ مقاومتی نمیکند، دلیل آن نیست که آدم حرفشنویی میباشد، بلکه این حس استقلال اوست که از بین رفته است، این حس درونی اوست که نابود شده است و به موجودی سر به زیر و بدون اراده تبدیل شده است. البته این بدون اراده بودن گاهی فقط در مقابل پدر و مادر زورگو وجود دارد و در مقابل دیگران کمی وضع بهتر است، اما مورد قبول نیست. معمولا اعتراض نکردنها زیاد دوام نمیآورند و در ابتدای نوجوانی یا کمی بعد از آن با حالت پرخاش غیر منتظرهای نمود پیدا میکنند و به قهر و دعوا منجر میشوند. به نظر شما آیا نباید در این مورد پیشگیری صورت بگیرد، باید بدانیم که «کودکان تصاویر کوچکی از ما یا ادامهی ما نیستند بلکه انسانهایی یگانه و منحصر به فرد و دارای فطرت و خلق و خوی متفاوت، سلیقههای مختلف، احساسات دیگرگون، خواستههای مختلف و رویاهای متفاوت هستند.» (کلیدهای گفتن و شنیدن با کودکان و نوجوانان ص 162)
برای تشویق به استقلال راهکارهای زیر را دنبال کنید:
1) به کودکان اجازهی انتخاب بدهید.
2) به تلاش کودک احترام بگذارید.
3) سوالات زیادی نپرسید.
4) برای پاسخ به پرسشها عجله نکنید.
5) کودکان را به یافتن منابع خارج از منزل تشویق کنید.
6) امید را از آنان نگیرید.
توضیحات:
1) سعی کنید همواره گزینههایی را برای انتخاب ایجاد کنید که فرزند شما بتواند خود تصمیم بگیرد.
2) وقتی به تلاش کودک احترام گذاشته میشود، او شخصا شجاعت دست و پنجه نرم کردن با مشکلات را پیدا میکند.
3) وقتی فرزندتان از جایی میآید از او سوالات زیادی در مورد آن جا نپرسید.
4) سعی کنید کودکتان را تشویق کنید جواب سوالات خودش را پیدا کند، زیرا معمولا آنها قبل از پرسیدن، کمی در مورد سوالاتشان فکر کردهاند.
5) ما میل داریم کودکانمان بدانند که کاملا به ما وابسته نیستند. دنیای خارج از خانه، دندانپزشک، مدرسه یا یک دانشآموز بزرگتر، میتواند برای کمک فراخوانده شود.
ادامه دارد ...