کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

روانشناسی کودک(قسمت اول)

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۷، ۰۶:۲۸ ب.ظ

روانشناسی کودک

مقاله‌ای که در اینجا آن را مشاهده می‌کنید، مقاله‌ای بود که سال گذشته برای درس اخلاق استاد اسماعیلی آن را نوشتم و استاد لطف کردند و آن را تایید نمودند. حال این مقاله را برای علاقه‌مندان به این مباحث در این وبلاگ درج می‌کنم. امیدوارم که مورد پسند شما واقع گردد.

فهرست کلی سرفصل‌ها و بخش‌های داخلی این پژوهش را پس از اتمام پست‌های درج شده در وبلاگ که فکر می‌کنم به 6 پست برسد، به صورت لینک مستقیم به آن سرفصل‌ها درج خواهم نمود. پس اولین قسمت از آن را ببینیم:

----------------

مقدمه:

آرزوی همه‌ی پدران و مادران است که فرزندانی با شخصیت و با شعور تربیت کنند و آن‌ها پس از رسیدن به سن جوانی و استقلال برای خود کسی باشند و این محقق نمی‌شود مگر با تربیت صحیح و سالم فرزندان و همچنین ایجاد محیطی بدور از تنش‌ها و اضطراب‌های موجود در جامعه. به عبارت واضح‌تر کانون خانواده باید محیطی امن و قابل اعتماد برای فرزندان و حتی پدر و مادر باشد و آن‌ها به سوی این پناهگاه روی بیاورند و سعی کنند شادی‌هایشان را با خانواده‌ی خود تقسیم کنند و غم‌های یکی از اعضا را غم‌های خود بدانند و سعی در برطرف کردن آن داشته باشند.

برای رسیدن به این اهداف پدر و مادر باید از همان ابتدای تولد فرزندشان این بار سنگین تربیت را به دوش کشیده و به طرز صحیح او را پرورش دهند. حال منظور ما از تربیت چیست؟ بگذارید از بزرگان کمک بگیریم؛ استاد علی صفایی حایری(عین- صاد) بیان زیبایی در مورد تربیت دارند:

«مرادم از تربیت، از آهن، ماشین ساختن است، و از بشر، "آدم" آفریدن! آدم، کسی است که بر تمام استعدادهایش مدیریت و رهبری دارد و به آن‌ها جهت می‌دهد. مرادم از انسان رشد یافته، موجودی است که از سطح "غریزه" بالا آمده و در حدّ "وظیفه" و "انتخاب" زندگی می‌کند.» (نامه‌های بلوغ ص 8)

آشنایی با اصول و روش‌های تربیتی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، بگونه‌ای که سهل‌انگاری در اجرای صحیح این اصول تمام آرزوهای یک پدر و مادر را به باد می‌دهد. بسیاری از پدران و مادران شکایت می‌کنند که فرزندشان آدم کلّه شق و یک دنده‌ای است و زیر بار حرف‌های ما نمی‌رود و هر چه بیشتر به او فشار می‌آوریم وضع بدتر می‌شود و هزار گله و شکایت دیگر. اما آیا این پدران و مادران از خود پرسیده‌اند که چه اصول و روشی را در تربیت بکار برده‌اند؟ این پژوهش تا حدودی به این پرسش و پرسش‌هایی از این قبیل پاسخ داده است. بد نیست در این جا سری هم به کتاب آئین دوست‌یابی دیل کارنگی بزنیم. ایشان در این کتاب از روش‌های دوست‌یابی و تسخیر دل دیگران سخن می‌گویند که بعضی از اصول و روش‌های آن را فقط به صورت تیتروار می‌آورم:

·         به خاطر داشته باشید نام یک شخص برای او شیرین‌ترین و مهم‌ترین صدا در کلیه زبان‌هاست. (آئین دوست‌یابی ص 104)

·         شنونده‌ی خوبی باشید و دیگران را تشویق کنید از خودشان صحبت کنند. (همان ص118)

·         با آن‌ها درباره آنچه آن‌ها بدان علاقه‌مندند صحبت کنید. (همان ص 124)

·         کاری کنید که طرف خود را مهم احساس کند و این کار را همه صمیمانه انجام دهید. (همان ص 142)

و چندین نکته و راه و روش دیگر که برای مطالعه‌ی بیشتر می‌توانید به این کتاب مراجعه نمایید.

«به نظر من تربیت فرزندان چیزی نیست، جز ایجاد یک رابطه‌ی دوستی با آنان»

این پژوهش از سه فصل تشکیل شده است:

فصل اول، راجع به تفاوت‌های فردی کودکان است که شامل سه بخش: لزوم آشنایی با تفاوت‌ها، هوش و تفاوت‌های فردی و تفاوت‌های دختر و پسر است. در بخش اول همراه با توضیح مختصری در مورد لزوم آشنایی با تفاوت‌های کودکان تعریفی نیز از این کلمه خواهیم داشت. در قسمت هوش نیز این واژه را تعریف نموده و معیارهایی را بیان می‌داریم و در آخر اشاره‌ی کوتاهی داریم به تفاوت‌های ظاهری و روانی دختران و پسران با هم.

عنوان فصل دوم رابطه‌ی پدر و مادر با فرزندان است. که این فصل نیز از سه بخش تشکیل شده است:

احساسات کودک: که طرز ارتباط با کودکان و درک احساسات آنان می‌باشد.

جلب همکاری: که شامل روش‌های اصولی دستور دادن به کودکان، راهنمایی آن‌ها و نهی آن‌ها از کارهای ناشایست است.

تنبیه، تشویق به استقلال و تحسین: که به نحوی ادامه‌ی جلب همکاری کودکان می‌باشد؛ و در مورد حدّ و مرز این چهارچوب‌ها صحبت می‌کند.

و فصل آخر به روابط خود پدر و مادر با هم و تأثیر آن در تربیت فرزندان می‌پردازد. جا دارد در اینجا از تمام کسانی که بنده را در اتمام این پژوهش یاری رساندند و بنده از مشاوره‌ها و رهنمودهای آنان استفاده نمودم – و به درخواست خودشان اسمی از آن‌ها برده نمی‌شود – کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم.

اما یک نکته‌ی دیگر را یادآوری کنم که: کودکان حق این را دارند که بچّگی کنند و از دوران کودکی خود لذت ببرند، نه تنها کودکان، حتی ما نیز گاهی احتیاج داریم به دوران کودکی بازگردیم.

این اثر که نتیجه‌ی تجربیات و مطالعات چندین ساله‌ی حقیر بر روی روانشناسی کودک است بی‌شک بدون اشکال و اشتباه نخواهد بود. درخواست بنده از شما که امروز آن را می‌خوانید این است که نظر خود را در مورد مطالب و نظریات موجود در این پژوهش به پست الکترونیک بنده به آدرس زیر ارسال نمایید:

Syyed_math at yahoo.com

با تشکر

سید مهدی موسوی

فروردین ماه 1386

--------------------------------------------------------------------------

فصل اول: تفاوت‌های فردی کودکان

بخش اول: لزوم آشنایی با تفاوت‌های فردی:

------------

آنچه که همه‌ی ما بر آن اتفاق نظر داریم وجود تفاوت‌ها و تضادها بین انسان‌هاست و همین امر موجب می‌شود که رفتار ما نسبت به دیگران متفاوت باشد و اصلا این زیبایی و شگفتی آفرینش است که هیچ دو موجودی در جهان مانند هم نیستند.

در مورد تفاوت‌های فیزیکی و ظاهری انسان‌ها با هم هیچ شکی در میان نیست. اما گاهی تفاوت‌های روحی و ذهنی افراد از دید ما بدور می‌مانند و همین امر مشکلاتی را برای خود ما و دیگران ایجاد می‌کند. «موضوع روان‌شناسی تفاوت‌های فردی عبارت است از شناسایی و مطالعه‌ی تفاوت‌های افراد و طبیعتا موضوع تفاوت‌های فردی کودکان عبارت است از شناسایی و مطالعه‌ی تفاوت‌های موجود بین کودکان!» (تفاوت‌های فردی کودکان ص 27)

گفتیم که ندانستن تفاوت‌ها مشکلاتی را ایجاد می‌کند، اما این مشکلات چیست؟ از آنجا که این پژوهش در مورد تربیت کودک صورت گرفته است، پس تمام توجه خود را به این موضوع معطوف می‌نماییم.

در بسیاری از موارد پدر و مادر بدون در نظر گرفتن استعدادها و توانایی‌های فرزند خود، او را مجبور به انجام اموری می‌کنند که واقعا از عهده‌ی فرزندشان خارج است. مقایسه‌های بی‌مورد فرزند با هم سن و سال‌های او و به رخ او کشیدن واقعا جزو نفرت انگیزترین احساسات کودک است. پدر و مادرهایی که دائما توانایی‌های دیگران را به رخ فرزند خود می‌کشند نه تنها او را تشویق به پیشرفت نمی‌کنند، بلکه دیواری از نفرت در مقابل فرزندشان ایجاد می‌کنند که به مرور زمان حتی آن کار نیز برای او نفرت‌انگیز می‌گردد.

در نظر نگرفتن استعدادها در مورد نمرات فرزند و سطح درسی و تحصیلی او موضوعی کاملا تکراری است که خیلی‌ها گرفتار آن هستند. تنبیه فرزند توسط والدین در مورد مشروط شدن وی، کم بودن نمرات و ... از این قبیل موارد است. مسئله‌ای که خیلی از والدین توجهی به آن نمی‌کنند؛ مشکلات جانبی است که برای فرزندشان در زمان تحصیل ایجاد می‌شود. (و در هر سنی این‌گونه مشکلات وجود دارد.)، سرکوفت زدن به او در این زمان هیچ نتیجه‌ای ندارد زیرا نه تنها فرزند از مشکلات خود سخنی به میان نمی‌آورد بلکه بیشتر و بیشتر در آن‌ها غرق می‌شود.

پس تا اینجا دانستیم که تفاوت‌ها دو دسته‌اند: جسمی و روحی.

«اولین هدف روان‌شناسی علمی، برقرار ساختن اصول و کشف حقایقی است که سبب می‌شود رفتار و سلوک را بهتر بفهمیم. علم به رفتار که در اثر مشاهده و تجربه حاصل می‌شود، به ما کمک می‌کند که خود و دیگران را بهتر بشناسیم و در نتیجه بهتر بتوانیم رفتار خود و دیگران را کنترل کنیم.» (تربیت کودک در جهان امروز ص 115)

در مورد تفاوت‌ها باید به تفاوت در موقعیت‌ها، مکان‌ها، شرایط و ... نیز توجه کنیم زیرا ممکن است یک آزمایش یکسان در دو مکان متفاوت نتیجه‌ای کاملا عکس بوجود آورد.

شیوه‌های تربیتی علاوه بر این موارد به دوران زندگی و سن و سال نیز مربوط می‌شود. مثلا تربیتی را که ویژه‌ی کودک 3 تا 5 سال است نمی‌توان بر روی یک 8 ساله اجرا نمود. و به همین ترتیب از فرزند 7 ساله نمی‌توان انتظار داشت رفتاری شبیه به بزرگ‌ترها داشته باشد، زیرا اقتضای سن او ایجاب می‌کند که یکسری از کارها را انجام داده و از یکسری دیگر دوری کند.

بنابراین، دنیای کودک خیلی مرموز و پیچیده و بغرنج است. به عقیده‌ی برخی از روان‌شناسان: «کودک فقط میان رنج و بی‌تفاوتی نوسان می‌کند. هنگام گرسنگی، گرمی، سردی و تری بستر، آزار می‌بیند و رنج بر وی چیره می‌شود و هنگام تعادل حرارت، خشکی و راحتی بستر، سیری شکم و نداشتن درد، دیگر هیچ‌گونه احساسی به او دست نمی‌دهد و در حال بی‌تفاوتی و بی‌خبری، در دنیای پیرامون خود غرق می‌شود و وجود خود را احساس نمی‌کند.» (تربیت کودک در جهان امروز ص 118)

از نظر من این عقیده کاملا غلط و غیر منطقی است، صحبت از اینکه کودک در یک حالت بی‌احساسی و بی‌خبری است از کسی سر می‌زند که خودش دوران کودکی خویش را بیاد بیاورد. اما کودک به تمام محرک‌های اطراف خویش پاسخ می‌دهد. یعنی یک انسان از زمانی که روح او بوجود می‌آید و در رحم مادر دارای روج مجزا می‌گردد دارای احساس و عاطفه می‌گردد و دلیلی بر این ادا نوع رفتار کودک در طول مسیر زندگی و شباهت آن با رفتار والدین و تأثیراتی است که آن دو بر کودک خویش گذاشته‌اند.

یک جنبه‌ی گریه‌ی کودک به خاطر مسائل فیزیکی می‌باشد و از منظر دیگر کودک به خاطر تمام عواطف و احساسات اطراف خویش موضع می‌گیرد، زمانی که مادر ناراحت است این ناراحتی را کودک منتقل می‌شود و کودک دچار اضطراب و پریشانی می‌گردد. پس حتی اگر بچه سیر باشد، جای او راحت و خشک باشد و دردی هم نداشته باشد، اگر اطرافیان او دچار اضطراب باشند کودک نیز گریه کرده و ناراحتی خود را ابراز می‌کند. به عقیده‌ی من کودکان با اطرافیان خویش حرف می‌زنند، درد و دل می‌کنند و حتی به درد و دل‌های دیگران گوش می‌کنند و احساس هم‌دردی می‌کنند و این ما هستیم که گاهی آن‌ها را درک نمی‌کنیم و می‌گوییم: «بچه هیچ چیز نمی‌فهمد.»

البته بروز این احساسات و میزان پاسخگویی به محرک‌ها در تمام کودکان یکسان نیست و این باز هم به تفاوت‌های فردی کودکان باز می‌گردد.

نکته‌ی مهم و جالب توجه سادگی و پاکی کودکان است. به نحوی که ضرب‌المثل‌های ما نیز به این نکته اشاره می‌کند:

الف) بچه گول زن است! «در وصف چیزی بکار می‌رود که از عمق لازم برخوردار نیست؛ ولی ظاهر خوبی دارد.» (عسل و مثل ص 15) این نشان دهنده‌ی تجربه‌ی کم کودکان و همچنین سادگی و پاکدلی آن‌هاست که به مرور زمان و باز هم با توجه به تفاوت‌های فردی آن‌ها تغییر می‌کند و حالت دفاعی در مقابل دروغ‌ها و نیرنگ‌ها در آن‌ها بوجود می‌آید. «اطفال به لحاظ تجربه‌ی اندک و اینکه هنوز سرد و گرم روزگار را نچشیده‌اند، نسبت به محرک‌های مختلف پاسخ‌های احساسیِ شدید می‌دهند.» (عسل و مثل ص 15)

ب) حرف راست را باید از بچه شنید! (همان ص 18) این نیز به همان دلایل (الف) است. البته راستگویی صفت خوبی است ولی هر راستی را نباید همه جا گفت.

ادامه دارد...

نظرات  (۵)

نظرات خصوصی پس از مطالعه توسط مدیر وبلاگ، حذف می شوند

سید بازم شروع کردی؟!
------------------------------
.:: آخرین دوران رنج ::.
در نیوشای خرد
سلام
با مطلب جدید و با تاخیر "وداع با...." به روزم
بیای، ببینی، بخونی ، فکر کنی، نظر بدی
ممنون میشم
منتظرتم
یا علی
سلام سید جان
دستت درد نکنه دیگه کارت به جایی رسیده که مطلب مینویسی " روانشناسی کودک"!!!!
من فکر میکردم فقط سیاست انقدر مظلومه که هرکی در بارش نظر میده
اصلا مگه من نظر مهندسی میدم و مقاله مهندسی میدم که شما نظر روانشناسانه نوشتی؟
سریعا توبه کن از این کارت وگرنه از طرف انجمن علمی روانشناسی حکم ارتداد و مهدور الدم بودنتو صادر میکنم
یا علی!!!!
  • سیدمحمد حسنی زاده
  • سلام اخوی. وبلاگ ما عوض شد. ممنون میشم لینکش رو اصلاح کنی
    دنیای کودکی زیبا و دوست داشتنیست اگر کودکان را خوب بشناسیم در ارتباط با
    آنان دچار مشکل نخواهیم شد...از مطالبتان استفاده کردم پیشنهاد می کنم اگر علاقه مند به مباحث تربیتی هستید به کتابهای آقای دکتر عبدالعظیم کریمی سری بزنید .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی