جایی برای داستان باز کنید
وقت نمایشگاه کتاب که میرسد، اردوهای زیارتی! سیاحتی مراکز آموزشی به تهران هم شروع میشود و عدهای هم خارج از این اردوها چند روزی را به نمایشگاهگردی مشغول میشوند اما دریغ از خریدن حتی یک کتاب! با این عده که کاری نداریم. برای شما که نمیدانید با یارانه نقدیتان چه کار باید بکنید میگویم:
«داستان را فراموش نکنید»
انتخاب بهترین داستانها و رمانهای فارسی کار چندان آسانی نیست و بدون شک سلیقهی فرد بسیار تاثیرگذار است. برای امسال، من 16 کتاب را (بدون ترتیب خاصی) به شما معرفی میکنم که خواندن آنها ـ اگر هنوز نخواندهاید ـ شما را سر ذوق خواهد آورد. اول از همه کتابهای رضا امیرخانی عزیز را میآورم که الحق اولین معلم داستاننویسی من بوده است. برخی از توضیحات کتابها را از خود ناشر مربوط و یا صفحات معرفی کتاب، با کمی تغییر و تحول شخصی آوردهام. شما کدام یک از این کتابها را خواندهاید؟ با هم توضیحات این شانزده کتاب را مرور کنیم:
منِ او
رضا امیرخانی را همهی علاقمندان به حوزه ادبیات داستانی میشناسند. وی «منِ او» را در سال 1378 توسط انتشارات سوره مهر و بعد از مدتی توسط نشر افق منتشر کرد. داستان مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح و عشق پاک او به دختر خدمتکار خانوادهاش به نام مهتاب است. کل این رمان 528 صفحهای جذاب که نوشتن آن 5 سال زمان برده است، بیان حدیثی از حضرت رسول(ص) میباشد: «من عَشِقَ فعفَّ ثم مات، ماتَ شهیدا» (هر که عاشق شود و خود را پاک نگه دارد و با این حال بمیرد، شهید مرده است).
«منِ او» یکی از پرخوانندهترین رمانهای پس از انقلاب اسلامی شناخته میشود. این کتاب یکی از سه کتاب نامزد دریافت جایزه منتقدان مطبوعات سال 1378 معرفی شده و در جشنواره مهر نیز از آن تقدیر ویژه به عمل آمده است.
بی وتن
رمان «بی وتن» دومین اثر برجستهی رضا امیرخانی است که توسط نشر علم در 480 صفحه منتشر شده است. داستان در مورد مجروحی جنگی به نام ارمیا است که بعد از گذشت سالها از جنگ هنوز در حال و هوای جبهه و جنگ قرار دارد. عشقش به دختری ایرانی مقیم آمریکا به نام آرمیتا او را مجبور به مهاجرت به سرزمینی ناآشنا میکند که این جابهجایی، آغاز گرهافکنی و کشکمشهای داستان است. داستان با ورود راوی به فرودگاه آمریکا و مشکلات او شروع میشود. مشکلاتی همچون مسکن، شغل، حفظ آداب شرعی، تلاش برای تهیّه غذای حلال و مشکلاتی عمیقتر از جهت تقابل فرهنگها، اضطراب و تشویش بر سر ازدواج با آرمیتا. رضا امیرخانی در مقابل داستان «منِ او»، عشق موجود در داستان «بی وتن» را یک هوس نادرست میداند.
قیدار
«قیدار» رمان دیگری از رضا امیرخانی است که توسط نشر افق چاپ شد. این کتاب برگزیدهی بخشِ داستانِ بیست و یکمین دورهی جایزهی کتابِ فصل، برگزیدهی رمان انقلاب و دفاع مقدس جایزه شهید غنیپور و نامزد نهایی جایزه قلم زرین شده است. شخصیت اصلی این رمان از گاراژداران خوشنام تهران است که در جوانمردی و مردانگی زبانزد خاص و عام است. داستان از جایی آغاز میشود که قیدار به همراه همسر تازه عقد کرده خود شهلا به اصفهان میرود و در بین راه با یکی از کامیونهای گاراژ خودش تصادف میکند. در این تصادف شهلا کور میشود و...
روی ماه خداوند را ببوس
«روی ماه خداوند را ببوس» نام اولین رمان مصطفی مستور است. این کتاب اولین بار در سال 1379 توسط نشر مرکز به چاپ رسید. «روی ماه خداوند را ببوس» بارها تجدید چاپ شده است. یونس شخصیت اصلی رمان دانشجوی دکتری فلسفه است. او میخواهد رسالهاش را که درباره تحلیل جامعهشناسی عوامل خودکشی دکتر محسن پارسا است، به پایان برساند تا هم شرط پدر نامزدش ـ سایه ـ را که برای ازدواج آنها گذاشته است به انجام برساند و هم به آخرین مرحله درسش پایان دهد. سایه، دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات است و اعتقاد و باوری محکم دارد. یونس نه سال پیش دیدگاه مذهبی دیگری داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دلیل دفاع فلسفی از حریم دین بوده اما حال او در دیدگاه مذهبی خودش دچار ابهام و شک شده است. بنابراین میتوان گفت درونمایه این رمان از نوع عقاید و مبتنی بر جدل است. نویسنده در این رمان افکار دینی، معرفتشناسی، جامعهشناسی و... خود را با زبان شخصیتهای داستان بیان میکند که بر پایه سه محور اساسی: شک، عدم قطعیت و تنهایی بنیان نهاده است. این کتاب برگزیده جشنواره قلم زرین شد.
نامیرا
رمان «نامیرا» نوشته صادق کرمیار از سوی انتشارات نیستان و در 336 صفحه به چاپ رسیده است. «نامیرا» داستانی شخصیتمحور با خرده روایتهایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدمها است. نویسنده کتاب را به سبک رمانهای کلاسیک با شروعی آرام آغاز میکند، تصویرسازی میکند، شخصیتها را یک به یک وارد داستان میکند، آنها را معرفی میکند و با داستان پیش میبرد. این اثر درباره دختر و پسر جوانی است که بین سرداران بزرگ برای حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند؛ در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلالهای مختلف به حقانیت امام حسین(ع) پی میبرند. نامیرا همزمان با انتشار خود با واکنشهای قابل توجهی از سوی منتقدان روبرو شد و بسیاری داستان آن را استعارهای برای موقعیتشناسی در بحرانهای سیاسی روز کشور عنوان کردند. کرمیار با نگارش این رمان در سومین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد شایسته تقدیر شناخته شد.
شماس شامی
«شمّاس شامی» نوشته مجید قیصری است. قیصری در مورد هدف از نگارش این اثر میگوید: «من میخواهم بگویم ثمره این جنگ چیست؟ یک عده اسیر که همه زن هستند؟ خیلی بی معناست. یعنی هر آزادهای، هر انسانی در هر شرایطی با خود میگوید این وحشیگری است.» وی در این اثر به روایت یک محقق سوری میپردازد که به طور اتفاقی، کتاب کهن و ناشناختهای را در شهر حلب به دست میآورد و اگر خواننده تا انتها با داستان همراه شود متوجه میشود که داستان به گونهای معماگونه پیش میرود. این رمان، در واقع گزارش مفصلی است که به حوادث بعد از واقعه کربلا میپردازد. قیصری توانسته در قالب نوشته حساب شده و سنجیده به چینش اتفاقات ریز و درشت بپردازد و در این مسیر به ارائه یک نوآوری در داستاننویسی امروز دست یابد. نوآوریای که به اعتقاد منتقدان داستاننویسی به ندرت در آثار امروزه اتفاق میافتد؛ یعنی ارائه زبانی متناسب و به تکامل رسیده در ژانری تاریخی ـ داستانی. مجید قیصری برای نوشتن داستان «شمّاس شامی» علاوه بر بهره بردن از جذابیتهای یک اتفاق ناشناخته و زاویه دیدی جدید در روایت تاریخ، از زبان فاخر کتابهای تاریخی فاصله گرفته و با زبانی کاملا امروزی و معیار با مخاطب سخن میگوید. قیصری با کتاب شماس شامی برگزیدهی جشنوارهی کتاب سال شهید غنیپور و نامزد دریافت جایزهی روزی روزگاری، جلال آل احمد و قلم زرین شده است. این رمان را نشر افق در سال 1387 و در 160 صفحه منتشر نمود.
وقتی دلی
رمان «وقتی دلی» داستانی از محمدحسن شهسواری با ریشههای تاریخی است که نویسنده در کنار آن با استفاده از عناصر خیال، توانسته داستانی جذاب و خواندنی را برای مخاطب بیافریند. ریشه تاریخی این رمان به دوران جاهلیت عرب و خانوادهای از ثروتمندان مکه بازمیگردد. مصعب ابن عمیر جوانی زیباروی است و طبق رسم عرب، همراه پدر و مادرش به تجارت میپردازد. پدر و مادر مصعب که از خریدوفروش اجناس و تجارت روزگار میگذرانند، از زیبایی او بهره برده و برای جذب مردم در خریدوفروشهای خود از او استفاده میکنند. مصعب با زیباییاش، دختران مکه را مجذوب خود کرده و این مسئله برای او دردسرهایی ایجاد میکند.
نویسنده رمان، گرچه از رخدادهای تاریخی بهره برده و به تاریخ نظر داشته است، ولی رمان او سرشار از تصویرهایی خیالی هستند. اما نباید فراموش کرد که هرکجا در داستان پای پیامبر اسلام و حضرت امیرالمؤمنین(ع) در میان است، ماجرا مستند به تاریخ است و واقعیت دارد و این موضوع را نویسنده در ابتدای رمان نیز متذکر میشود. این رمان توسط موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب منتشر شده است.
استخوان خوک و دستهای جزامی
«استخوان خوک و دستهای جذامی» نام دومین رمان مصطفی مستور است. این کتاب اولین بار در زمستان سال 1383 توسط نشر چشمه منتشر و برگزیده جایزه ادبی اصفهان به عنوان بهترین رمان در سال 1383 و نامزد جایزه بهترین رمان انجمن منتقدان مطبوعات در سال 1384 شد. «استخوان خوک و دستهای جذامی» رمانی کوتاه و خوشخوان با نثری روان است که داستان زندگی ساکنین یک ساختمان 17 طبقه به نام برج خاوران را روایت میکند. ساکنانی که هر کدام مشکلات خود را دارند. دانیال با دغدغههای فلسفیاش، حامد دانشجوی عکاسی که بین عشق مهناز و نگار مانده، نوذر که به خاطر پول دست به هر جنایتی میزند، محسن و سیمین که در حال طلاق هستند و آینده دختر کوچکشان درنا معلوم نیست، دکتر مفید و همسرش افسانه که دنبال اهداکننده مغز استخوان به پسر رو به مرگشان الیاس هستند و... نام این رمان به حدیثی از حضرت علی (ع) اشاره دارد: «به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پستتر و حقیرتر است از استخوانِ خوکی در دستِ جذامی.» این جمله در بخشی از کتاب نیز بیان میشود.
چراغها را من خاموش میکنم
«چراغها را من خاموش میکنم»نام رمانی به قلم زویا پیرزاد است که توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است. این کتاب نخستین بار در سال 1380 منتشر شد و تاکنون به چاپهای متعدد و فراوان رسیده است. داستان در دهه 1340 در محله بوارده آبادان رخ میدهد. راوی این داستان زنی ارمنی به نام کلاریس آیوازیان است که در این داستان، از روابط خانوادگی خویش، فرزندان دوقلو و دنیای عاطفی آنها و از همسایههایی سخن میگوید که اینک در آبادان ـ در خانههای سازمانی ـ زندگی میکنند. تلاش برای انس گرفتن با محیط، بنمایه دیگر این داستان است. موضوع اصلی این داستان یکنواختی زندگی یک زن خانهدار و خستگی از این روند و دل بستن به مرد همسایهای است که فکر میکند دنیای بهتری برای او به ارمغان خواهد آورد و در موازات آن گریزی زده میشود به اوضاع سیاسی آن موقع و تفکرات اجتماعی مردم آن سالها. این کتاب چند جایزه معتبر ادبی را در ایران به خود اختصاص داده است. جایزه ادبی یلدا، جایزه بهترین رمان سال بنیاد گلشیری، جایزه بهترین رمان مهرگان ادب و جایزه کتاب سال از جمله این جوایز است. برخی از منتقدین، این کتاب را بهترین رمانی توصیفی ایرانی میدانند.
آتش به اختیار
رمان «آتش به اختیار» نوشته محمدرضا بایرامی را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرد. داستان دربارهی چند سرباز است که در آخرین روزهای جنگ، قبل از پذیرش رسمی قطعنامه صلح در حالی که باقی نیروها در حمله غافلگیرانه عراق عقبنشینی کردهاند، جا ماندهاند و حین عقبنشینی در بیابان آواره و سرگردان شده و از بی آبی در حال تلف شدن هستند. آنها شبها به دنبال نور و روزها به دنبال آب هستند. آب و نور حکم منبع لایزال هستی است که هر بار به شکلی رخ مینماید و در این سیر و سلوک آنها از هویت خود، هویت جنگ و هویت پس از جنگ به آگاهی میرسند. بحثهایی اجتماعی، روانشناختی و فلسفی پیرامون جنگ و پیامدهایش، آن هم از زبان سربازانی که در خوف و رجاء به سر میبرند، ازجمله ویژگیهایی است که این رمان را در میان سایر آثار ادبی جنگ ممتاز میکند. اصطلاح آتش به اختیار اصطلاحی جنگی است که دیدهبانها برای دستور اجرای آتش استفاده میکنند. بایرامی نگارش رمان «آتش به اختیار» را سال 68 و بعد از پایان جنگ شروع کرد. این رمان به عنوان برگزیده کتاب سال هفت اقلیم معرفی شد.
شاه بی شین
«شاه بی شین» نام رمانی است که انتشارات سوره مهر، در سال 1390 آن را در 420 صفحه به قلم محمدکاظم مزینانی منتشر کرده است. این رمان که زندگینامه محمدرضا پهلوی میباشد، بیست فصل دارد و زاویه دید آن دوم شخص است. داستان از جایی شروع میشود که شاه ایران در اتاق عمل، زیر تیغ جراحان، قرار دارد و از کبد و لوزالمعده نمونهبرداری میشود. سرطان در ناحیه شکم پیش رفته و قسمتهای زیادی را گرفته است. زندگی محمدرضا پهلوی از آغاز تا آن لحظه بازگو میشود. از زمانی که کودک است و شاهد خروج پادشاهان قاجار از قصرهایشان و جانشین شدن پدرش، رضاشاه، و بقیه اعضای خانواده در این قصرهاست. مهمترین ویژگی این رمان را میتوان نزدیک شدن بسیار زیاد آن به زندگی محمدرضا پهلوی دانست. این رمان برگزیده جایزه شهید غنیپور و نخستین جایزه داستان انقلاب نیز شد.
شطرنج با ماشین قیامت
«شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمدزاده رمانی دفاع مقدسی است که مورد توجه مخاطبان و محافل ادبی قرار گرفته و با ترجمه به چند زبان به دست مخاطبان خارجی نیز رسیده است. حوادث این رمان در آبادان و مربوط به سه روز از محاصره این شهر توسط نیروهای عراقی است. در رمان سعی بر این شده که به گونهای متفاوت و با نگاهی فلسفی به وقایع و رخدادهای جنگ پرداخته شود. قهرمان این رمان دیدهبان نوجوان 17 سالهای است که به ناچار به جای دوست مجروحش راننده ماشین حمل غذا میشود. او از این شغل ابا دارد و سعی دارد افراد کمتری از آن باخبر شوند. وی مأمور به انجام دیدهبانی برای عملیاتی میشود که طی آن قرار است رادار عراقی موسوم به سامبلین را گمراه کنند؛ راداری که آن را ماشین قیامتساز مینامند. ترجمه انگلیسی رمان در کنار کتابی از اورهان پاموک (برنده نوبل ادبیات سال 2009) به عنوان منبع درسی در دانشگاه راتجرز آمریکا معرفی شد. از افتخارات کسب شده این رمان میتوان به برنده شدن در جایزه ادبی اصفهان، معرفی تنها رمان تقدیر شده در کتاب سال دفاع مقدس، کاندیدا شدن در کتاب سال انجمن نویسندگان و منتقدان مطبوعات کشور، جایزه ادبی قلم زرین و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.
سفر به گرای 270 درجه
رمان «سفر به گرای 270 درجه» در مورد رزمنده جوانی است که مشق و درس را رها میکند و به همراه دوستش علی روانه منطقه جنگی جنوب میشود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، برای یک عملیات مهم آماده میشود و در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح میشوند. تصاویر شفاف، شخصیتپردازی قابل لمس و روایت بیتکلف، این سفر را در خاطرهها ماندگار میکند. «سفر به گرای 270 درجه» نوشته احمد دهقان است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
فرشتهها بوی پرتقال میدهند
رمان «فرشتهها بوی پرتقال میدهند» نوشته حسن بنی عامری است که انتشارات نیلوفر آن را منتشر کرد. این رمان 328 صفحهای از سه فصل یا به قول خود نویسنده از سه معرکه تشکیل شده است. داستان اول و سوم در شهر شیراز اتفاق میافتد و قهرمان هر دو داستان پسر نوجوان سر و زبانداری به نام دانیال است. اما داستان دوم روایت پسر نوجوان دیگری در خوزستان زمان جنگ است. در هر سه معرکه، داستان از وسط ماجرا شروع میشود و نویسنده آرام آرام و به بهانههای مختلف به عقب برمیگردد و ماجرا را تعریف میکند اما همهی اتفاقات را از ابتدا تا انتها دقیق و کامل نمیگوید. بخشهای مهمی از داستانها فقط از طریق سرنخهای نویسنده و بدون توضیحات و گاهی حتی بدون همین سرنخها به عهدهی خواننده گذاشته میشود و این شیرینی ماجرا را بیشتر میکند. نویسنده تلاش کرده در روایت این داستان از زبانی خاص استفاده کند که هم موزون باشد و هم آغشته به اصطلاحات و کلمات محلی. رمان «فرشتهها بوی پرتقال میدهند» در سال 86 جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات را از آن خود کرد.
کلت 45
این اثر داستان خانوادهای را در دهه 1350 دنبال میکند که وارد فعالیتهای سیاسی میشوند. این اتفاق روند زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار میدهد. فعالیتهای سیاسی این خانواده به سازمان مجاهدین خلق گره میخورد و حوادث آن تا سال 1360 ادامه مییابد. مخاطب در این کتاب با محوریت و فعالیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سالهای قبل و بعد از انقلاب آشنا میشود. داستان دو شخصیت اصلی دارد، اما ماجراهای رمان زندگی خانوادهای چهار نفری را دنبال میکند. کُلت 45 اسلحه مورد استفاده نیروهای ساواک و مجاهدین خلق (منافقین) و نمادی از قدرت است که روزی در دست تمامی این افراد جای داشت.
«کلت 45» نوشته حسامالدین مطهری را میتوان یکی از مهمترین کتابهای داستانی در خصوص وضعیت منافقین در سالهای پیش از انقلاب و پس از وقوع انقلاب اسلامی دانست که توسط نشر آرما منتشر شده است.
میرانا و هفت جن بدبخت
«میرانا و هفت جن بدبخت» نوشته امید کوره چی است که به تازگی وارد بازار کتاب شده است. «میرانا» داستان کسی است که در جستوجوی کسب قدرت از راههای ماورایی است، او پس از مدتها کوشش به بهانه دست یافتن به راز ساختن «زجاج» به شاگردی درویشی میرود که میخواهد با متحد کردن ۷ طایفه جنیان و تسخیر آنها انسانها را نابود کند. پس از مدتی درویش بر خلاف همیشه به شاگردش دستور میدهد تا زنی را برای او به خانقاه بیاورد و برای این کار هم از هیچ جنی کمک نگیرد و این آغاز ماجراست.
امروز کم نیستند شمار کسانی که از روی سادگی یا هر چیز دیگری به دام کسانی میافتند که به اسم نیرویهای غیبی، الهی، کیهانی و.. دستگاهی درست کردهاند و ادعایی میکنند و برای خودشان هم به اصطلاح معجزاتی دارند! شاید کتابهای علمی و تحلیلی در نقد عرفانهای نوظهور کم نباشند ولی اینکه این نتیجه بطور غیرمستقیم و در قالب داستانی به مخاطب منتقل شود مهم است که شاید میرانا از معدود نمونههای این چنینی باشد. این کتاب را نشر ندای ملکوت در ۲۴۰ صفحه چاپ کرده است.