در هر جشنوارهای معمولاً عدهای به خاطر عدم راهیابی اثرشان به بخش مسابقه جزو معترضان به هیئت انتخاب و روند داوری جشنواره قرار میگیرند؛ خواه این جشنواره یک جشنواره فیلم و کتاب باشد و خواه در مفهومی آکادمیک یک همایش و کنگرهی علمی.
طی دو سه روزی که از اعلام فیلمهای راهیافته به بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر میگذرد، موضعگیریهای مختلفی از سوی هنرمندان و اهالی رسانه صورت گرفته است. جدا از اینکه این موضعگیریها بعضاً احساسی و به طرفداری از یک جریان، گروه و یا فرد خاص صورت میگیرد، همهی اعتراضها حول چند فیلم محدود میچرخد که ازقضا قریب به 99 درصد معترضان این فیلمها را ندیدهاند!
نگارنده در این یادداشت کوتاه سعی میکند بهدوراز حواشی مرسوم در جشنوارههای فیلم فجر، از زوایای مختلف، انتخاب هیئت انتخاب را موردبررسی قرار دهد.
1) فرار از حاشیهها:
برگزاری سیودو دوره جشنوارهی فیلم فجر تجربهی بسیار خوبی برای دستاندرکاران جشنوارهی سی و سوم است تا جشنوارهی امسال را به بهترین کیفیت ممکن و بهدوراز حاشیههای جنجالی برگزار کنند. هرچند «حاشیهها» همواره وجود داشته و خواهند داشت منتهی نوع برخورد مسئولان با این حاشیهها متفاوت است.
اولین مسئله این است که یک فیلمِ خارج از هنجارهای انقلابی و دینی، مخاطبان دلسوز سینما و فرهنگ اسلامی را به موضعگیری علیه مسئولان جشنواره و در سطحی بالاتر خودِ دولت وادار میکند. طبیعی است که مسئولان نیز برای جلوگیری از این مناقشات سعی در عدم اکران فیلمهای مسئلهدار داشته باشند. از زاویهای دیگر همین موضعگیریهای منفی باعث میشود تا برای اکران عمومی یک فیلم در سال بعد هم مشکلاتی به وجود آید و گاه با فشارهای وارد از سوی مخالفان، فیلم بههیچوجه رنگ پرده را نبیند. (مثل فیلم «خانهی پدری» که فقط سه روز اکران محدود شد).