کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۲ مطلب در اسفند ۱۳۸۷ ثبت شده است

۳۰
اسفند

ویرایش سوم(روز نهم فروردین)

پیامک تبریک عید امسال من

"خانه خالی نبود، شلوغ بود، اما عشق نداشت، بهار که در زد کسی جوابش را نداد."

جواب‌های این پیامک جالب است؛ من بدون ذکر نام ارسال کننده و فقط با دسته‌بندی دوستان از درجه 1 که دوستان خیلی نزدیک هستند تا درجه 3 که آشناییت کمی با هم داریم(با عرض معذرت ان شاء الله که بیشتر شود) آن‌ها را در این پست درج می‌کنم. به نظر من هشتاد درصد کسانی که پیامک عید دریافت می‌کنند آن را نمی‌خوانند، من که برداشتم اینجوری بود، شما قضاوت کنید و نظر خود را در مورد این پیامک بنویسید.

ضمنا معذرت‌‌خواهی می‌کنم که پیامک عید من به دلیل شلوغی خط‌ها به بعضی از دوستان نرسیده است. ادامه پیامک‌ها نیز در این پست درج می‌شود.

پیامک‌های دوستان:

14مورد/دوست درجه2/دوست درجه1/دوست درجه3

فقط تبریک سال نو

1مورد/دوست درجه3

آن سوی دل‌تنگی‌ها همیشه خدایی است که داشتنش جبران همه نداشتن‌هاست.

1مورد/دوست درجه3

عمریست که از حضور او جا ماندیم، در غربت سرد خویش تنها ماندیم. او منتظر ماست که ما برگردیم، ماییم که در غیبت کبری ماندیم. عیدت مبارک

3مورد/دوست درجه3

عطر نرگس، رقص باد، نغمه شوق پرستوهای شاد، خلوت گرم کبوتران مست. نرم نرمک می‌رسد اینک بهار. خوش به حال روزگار. پیشاپیش سال نو مبارک.

2مورد/فامیل/دوست درجه3

سلامتی، سعادت، سربلندی، سرور، سروی، سبزی، سرزندگی، هفت سین سفره‌ی زندگی‌تان باد. نوروز مبارک

1مورد/دوست درجه2

امیدوارم در سال جدید پله‌های ترقی را یکی یکی طی بکشید.

1مورد/دوست درجه2

عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد، نه اول سال را.

1مورد/دوست درجه2

علیک سلام. نمنه. پیامک زیر دیپلم برای ما بفرست.

4مورد/دوست درجه3/فامیل/دوست درجه2

من بدون اجازت دفتر 365 برگه جدیدتو دادم به خدا که بهترین تقدیر را واست بنویسد. پیشاپیش نوروز 88 مبارک.     (یا ...بهترین را برایت نقاشی کند.)

1مورد/دوست درجه3

صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد، نوروز نوید وصل دل‌ها باشد، امید که با فضل خداوند جلی، سال فرج مهدی زهرا باشد. اللهم عجل لولیک الفرج.

1مورد/دوست درجه2

چهار دعای برتر لحظه تحویل سال:

اول دعا برای ظهور آن بی‌مثال

دوم تمام ملت بی‌ضرر و بی‌ملال

سوم رسیدن ما به قله‌های کمال

چهارم تمام جیب‌ها... {پیام ناقص رسید}

1مورد/دوست درجه3

هان... شوما

1مورد/دوست درجه2

آسمان هر کس به اندازه معرفت اوست، آسمانت بی‌انتهاست. سال نو مبارک.

1مورد/دوست درجه2

دل من در سبدی، عشق به نیل تو سپرد، نگهش دار به موسی شدنش می‌ارزد.

1مورد/دکتر غفرانی(روانشناس)

مگر شما نبودی؟

1مورد/دوست درجه2

زیباترین بهارم پایان انتظار است، هر گه رسد نگارم، بهار در بهار است. نوروزتان مبارک

1مورد/دوست درجه2

امیدوارم که امسال زندگی بهتری داشته باشید و به امام خود نزدیک‌تر شوید.

1مورد/دوست درجه3

1مورد/پایگاه وبلاگ‌نویسان ارزشی

سرخوش آن عیدیکه آن بانی نور، از کنار کعبه بنماید ظهور، قلب‌ها را مهر هم عهدی زند، از حرم بانگ اناالمهدی(عج) زند.

1مورد/دوست درجه2

بر سر سفره احساس اگر جایی بود، سخن ساده تبریک مرا جا بدهید، عشق هم می‌آید! مبارک.

2مورد/دوست درجه2

سال نو مبارک. به امید آنکه این بهار، بهار ظهور امام زمان باشد.

1مورد/دوست درجه2

زیبای عید، شکوه نوروز، برکت 7سین و شکفتگی طبیعت؛ پیشاپیش بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.

2مورد/دوست درجه2

امروز 2نفر از من آدرسو و شمارتو می‌پرسیدن، منم بهشون دادم. یکیشون سعادت، یکی موفقیت. سال 88 میان سراغت.

2مورد/فامیل/دوست درجه1

به علت بالا بودن نرخ اس ام اس پیشاپیش سال 89،90، تولدم، تولدت، قدم نو رسیده، فوت مرحوم، ... مبارک

1مورد/دوست درجه2

یک سال دیگر گذشت، این قافله عمر عجب می‌گذرد. سالی دیگر آغاز گشت چون آهو زیبا، چون باد با نشاط، چون برف شادی‌آور باشید، نوروز مبارک.

1مورد/دوست درجه3

{شکل ماهی} یادت باشه من اولین کسی بودم که برات ماهی عید فرستادم.

1مورد/دوست درجه2

غروب سال، طلوع شادی‌هایتان باشد و ظهور امام زمان(عج) بزرگ‌ترین شادیتان. سال نو مبارک.

1مورد/دوست درجه3

روزهایتان بهاری و بهاریتان جاودانه باد. با آروزی روزهای با سلامتی، سربلندی، سرور، سرسبزی، صمیمیت، سرخوشی و سعادت. سال نو مبارک.

1مورد/دوست درجه1

سحرگاهان که شبنم آیتی از پاک بودن را به گل‌ها هدیه می‌کرد، به آن محراب پاکش آروز کردم برایت خوب دیدن، خوب بودن، خوب ماندن را.

1مورد/دوست درجه2

در سی و یکمین بهار آزادی جای شهدا خالی. آروزی سالی پر خیر و برکت برای شما و خانواده محترمتان.

1مورد/دوست درجه3

نوروز آینه رفاقت را نگهبانی می‌کند که باور کنیم قلبهایمان جای حضور دوستانمان است. بهار زندگیت بی‌انتها باد.

1مورد/دوست درجه1

ای که دور از من و در قلب منی با خبر باش که دنیای منی، گرچه از دوری {پیام ناقص بود}

/* /*]]-->*/1مورد/دوست درجه3

گل نرگس ز چشم عاشقان پنهان نمی‌ماند

خوشا چشمی که می‌ماند وفادار گل نرگس

دیگر امسال بیا...

1مورد/دوست درجه2

امام صادق(ع): خدایا احوال ما را به آن سویی که خود می‌پسندی متحول فرما. نوروزی امام زمانی در دهه چهارم برایتان آرزومندم.

1مورد/ دوست درجه2

و هیچ نوروزی نمی‌رسد جز آنکه ما در آن منتظر فرج باشیم. نوروز از روزهای ماست، اهل فارس حرمت آن را نگه داشته‌اند. (امام صادق(ع))

امید دارم سال نو برای شما و خانواده محترمتان سال فرج باشد. التماس دعا. یا علی

ادامه دارد...

 

  • سید مهدی موسوی
۲۳
اسفند

مرد، خسته از یک روز بلند

کیسه‌ای در دست

و کلاهی بر سر

وارد آن خانه‌ی کوچک شد

کار هر روزش بود

کارگری در یکی از آن برج‌های بلند

همان‌ها که مهندس آن را آسمان خراش می‌نامید!

و چه زیبا و مناسب بود این اسم

خانه‌ای که آسمان خدا را خراش می‌دهد

.....

آن مرد آمد

آن مرد با کیسه‌ای از سر کار آمد

آن مرد خسته بود

خسته ...

دخترک دفترش را گشود

کار هر روزش بود

املایی که خودش به خودش می‌گفت!

مادرش هر روز پشت یک چرخ خیاطی

می‌دوخت دامن و پیرهن

دخترک صفحه‌ای را گشود:

"آن مرد آمد."

نگاهی مهربانانه به مادر انداخت:

"مادر با چرخ خیاتی پیراحن دوخت"

 

اتاق نور چندانی نداشت

مرد لبخندی زیبا زد و دخترک را بوسید

دخترک خندید و همه جا مثل روز روشن شد

پدرش هیچ تعجب نکرد

نقطه سر خط.

"آن مرد میخندد."

مشتری آمد و سفارش‌هایش را برد

مادر خندید و دخترک را بوسید

باز هم اتاق پر نورتر شد

مادر سفره را انداخت

.....

عشق روی دیوارها

عشق توی سفره

عشق روی دستان پدر

عشق توی چشم‌های مادر

عشق در دفتر مشقی کودکانه

عشق همه جا جریان داشت

خانه گرم بود، گرم گرم

.....

روی بام یکی از آن برج‌ها

جوانی خسته و تنها

لحظه لحظه مرگ خویش را می‌شمارد:

... 18،17،16،15

18 طبقه تا آزادی

تا رها شدن از عشق

تا رها شدن از دوری

تا رها شدن از بیکاری

.....

به خیالش می‌کشد عشق را

می‌کشد دختری ...

جوان خسته و تنها

بیکار و بی‌عار

روی سنگفرش آن خیابان رنگارنگ

فرش شد.

.....

دخترک دفترش را گشود:

"آن مرد بد است، آن مرد با خدا ..."

هر چه فکر کرد فایده‌ای نداشت

"دعوایش" را هنوز نخوانده بود!

آن مرد آمد

آن مرد با کلاهی بر سر آمد

دخترک خندید همچون بابا

دخترک پرسید:

"بابایی دعوایش را چطور می‌نویسند؟"

آن مرد اخم کرد

نه!

دعوا بد است، خیلی بد!

دخترک اصلاح کرد:

"آن مرد بد است، آن مرد خدا را دوست نداشت. اما خدا..."

باز هم دخترک خندید.

"آن مرد آمد.

آن مرد، با خدا آمد.

آن مرد، به خدا تعارف کرد.

و خدا سر سفره‌ی آن‌ها نشست."

معلم دفتر را گشود

با تعجب پرسید:

"تعارف؟! من که "عین" را درس نداده‌ام!"

دخترک خندید و کلاس نورانی شد.


تاریخ درج قبلی در وبلاگ: دوشنبه هجدهم شهریور 1387ساعت 8:45

طبقه بندی موضوعی: شعر


  • سید مهدی موسوی